پیشنهادهای زباری (١٤٩)
از روی زمینه جمله باید بدانید که یک کاری با سرعت باید انجام شود. مثلا سریع نوشتن یا سریع رفتن/آمدن، در ترجمه باید مفهوم به سرعت را القا کنیم. He das ...
مابقی غیر وصیت شده از املاک و دارایی که به سایر اعضای غیر ذکر شده در وصیت نامه تقسیم می شود.
The money you sent me is barely enough for food, let alone the university expenses. پولی که برام فرستادی کفاف غذا رو نمیده، هزینه دانشگاه که جای خ ...
یکی از معانی: چشمک با ناز و عشوه
نوعی خنجر
معنی کنایی. :در هچل افتادن ، دچار مخمصه شدن
معنی کنائی: روزگار سیاه شدن. دچار دردسر شدن. بیشتر در اخبار به وضعیت دولت یا شرکت هایی که دچار دردسر می شن خطاب می شه. The government is in deep wa ...
Although I won the game, it was nerve - wracking at the begginning. اگر چه موفق شدم بازی را ببرم، ولی ابتدای بازی برایم اضطراب آور بود.
لغت اشتباه. . collar درسته به معنی یقه
جناب Farhad ممنون از وقتی که گذاشتید بابت توضیح بیشتر. .
Beat out اغلب برای نواختن وسایل کوبه ای به کار میره. If you beat out sounds on a drum or similar instrument, you make the sounds by hitting the inst ...
You feel a rush of confidence and energy شما احساس هجوم اعتماد به نفس و انرژی دارید.
به همراه فعل pay می آید: pay homage : پاسداشت و بزرگداشت، تکریم
تبلیغات پنهان اساساً شامل قرار دادن محصولات در فیلم یا برنامه های تلویزیونی است به گونه ای که مخاطب متوجه نشود که برند از آن به عنوان رسانه ای برای ت ...
سمندر آبی - سمندر لرستانی
Hassan is the neatest person I've ever met, even his shoes are clean. فقط یک صفت ساده به معنای تمیز و آراسته و خوش تیپه Amir - Ali is a neat person ...
pigment: رنگدانه co. pigment: یکی از گروههای مواد بی رنگ یا کم رنگ ( به عنوان تانن ها و آنتوگزانتین های خاص ) که با ترکیب شدن با آنتوسیانین ها بر رنگ ...
چند تا از هم معنی های انهدونیا، رخوت: affective blunting", "restricted range of affect", "emotional numbing", and "flat affect",
در یک چشم به هم زدن: He dashed away toward the WC. یهویی رفتن، یهویی ناپدید شدن، مثل برق از . . . گذشتن.
anticipatory pleasure ( wanting ) , consummatory pleasure ( liking ) ,
مترادف عامیانه : Marbles به صورت جمع به کنایه از صحت و تندرستی فرد دارد. /persons who are born without all their marbles — Arthur Miller
clear outv. 1. To empty something of its contents or occupants: We cleared the living room out and turned it into a dance floor. Emergency crews c ...
قوانین بنیادی طبیعت
خواب ناز
Controlled Substances Act : مصوبات مربوط به داروهای اعتیادآور
حقوق: ماده، بندی که به اصل قانون اضافه می گردد. They have added/deleted/amended a clause in the contract which says the company can make people redu ...
دید زدن زیرچشمی
{نوشتار}:تکه های کاغذ برای گردآوری یک تحقیق یا نوشتن دایره المعارف
سیستم طبقه بندی، دسته بندی
a bout of nerves: دوره ای از استرس
jump on the gold bandwagon:به مشتاقان طلا پیوستن
قرآن: کصیب من السماء:مانند رگباری از آسمان. . . :like a cloudburst out of heaven
غیر قابل توصیف - ناگفتنی
تطبیق دهنده
( دستور زبان ) : گروه قیدی
یکی از بازیگران اصلی در سریال ارباب حلقه ها - حلقه های قدرت - در نقش برینوین می باشد. 2020
cast: بازیگیری کردن و recast: مجدداً بازنویسی فیلم نامه و یا تعویض نقش یک بازیگر
قطعه پول، مقداری پول ( اشاره به ماهیت فیزیکی پول ندارد، بلکه منظور همان چیزی که در معاملات شرکت می کند )
در اقتصاد : آدم مال اندیش و صرفه جو
سرطان : غیر فعال، نهفته
اوستروژن ، یکی از هورمون های ترشح شده درون رحمی است که کلیه خصوصیات جنسیتی زن را کنترل می کند و همچنین چرخه باروری در زمان اماده سازی رحم برای حاملگی ...
عصبانیت بیش از حد - خشم و کج خلقی tantrum angry outburst
randomized control trial آزمایش کنترل تصادفی
نرخ - میزان ( بیکاری ، فقر و . . . ) ( فیزیک ) : تقاطع خط با چیزی دیگر ؛ مثلا پرتو نور با خط سطحی
ریاضی :فِلِش
قورت داده شده . سر کشیده شده است ( نوشیدنی )
اقتصاد : توازن قدرت خرید ، نظریه اقتصادی نوین که میزان تعادل نرخ یک کالا را بین دو کشور با نسبت قیمت ارز آنها را می سنجد .
نوعی شراب از نوع اسکاچ ملایم
ستون اصلی ، مبنا،