حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homespun: This term refers to something that ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wasp: a social winged insect which has a ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play up to someone: "Play up to someone" means to try t ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white rush: White Rush is another slang term fo ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sticky icky: Sticky icky is a term used to descr ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charge plus: Charge Plus is a street name for a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blue silk: Blue Silk is a term used to refer t ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

purple wave: Purple Wave is a slang term for a t ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

golden sun: Golden Sun is a slang term for a ty ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ocean snow: Ocean Snow is a slang term used to ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat cop: Beat cop can be used to refer to an ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reoutfit: To reoutfit something means to equi ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dominatrix: /ˌdɒm. ɪˈneɪ. trɪks/ A woman who h ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skip out on someone: 1 - skip out on someone/something ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centibillionaire: someone who has assets and investme ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

splitting hairs: The phrase "splitting hairs" refers ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

booyah: "Booyah" is a slang interjection us ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهمون از مهمون بدش میاد صاحبخونه از هر دو: 1 - اشاره به شدت بخل و خساست صاحبخا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیلی زن بود یا مرد: ۱ - در جواب کسی می گویند که پس از ت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمت کور دندت نرم: ۱ - یعنی باید مسئولیت عواقب کارت را ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنن: ۱ - یعنی دعوای زن و شوهر معمولا موق ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن اسان بود: ۱ - در معنای ظاهری یعنی کسی مهمانی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جای پای خود را محکم کردن: ۱ - یعنی تلاش برای تثبیت جایگاه خود ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disunite: cause division or separation betwee ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fractionate: Fractionate means to divide or sepa ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rocket fuel: Rocket fuel is a slang term for mar ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embalming fluid: Embalming fluid is a slang term for ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jedi mind trick: This slang term refers to a persuas ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

target practice: Target practice refers to the act o ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fodder for thought: Fodder for thought is a phrase used ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lab rat: موش آزمایشگاهی مثال؛ For instance, ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: To suggest or propose an idea or pl ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چمچاره: راه چاره پوچ و بیهوده ای که در هنگا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in retrospect: thinking now about something in the ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitigate: Mitigate means to lessen or reduce ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wellbeing: In simple terms, well - being can b ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clued in: This slang term means to be knowled ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweepingly generalize: This phrase means to make general s ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn over in one’s mind: turn over in one’s mind This phrase ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindful being: Mindful being is the practice of pa ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paint with a broad brush: This expression means to make broad ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a way out of no way: To make a way out of no way means t ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tangled web: A tangled web refers to a complicat ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tanglefoot: Tanglefoot is a slang term used to ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give thought to: To give thought to something means ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get it done: This phrase is used to express the ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a workaround: This phrase is used to describe the ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use your noggin: This phrase is used to encourage so ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

largish: Fairly large, but not very large صف ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wack job: Wack job or Whack job noun [ C ] UK ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shot caller: A shot caller, generally speaking, ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make lemonade out of lemons: This phrase means to make the best ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the rails: This phrase is used to describe som ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endorse: “Endorse” is a verb that means to g ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the blue: “Out of the blue” is an idiomatic e ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pa: PA 1 - abbreviation for personal a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

megacorp: This term refers to a massive corpo ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

futurize: To make something more futuristic o ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robo: This term is used to refer to anyth ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

futuriffic: A slang term used to describe somet ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eval and treat: This term refers to the process of ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ddx: Differential diagnosis This term re ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bagging out: The term “bagging out” is often use ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whippets: Whippets refer to the inhalation of ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindframe: This slang term refers to a person’ ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the meek: "The meek" is a term that refers to ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bropropriating: Bropropriating is a term used in th ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hepeating: It's called "hepeating, " and it de ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women belong in the kitchen: This phrase is a derogatory and sex ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women drivers: This phrase is a derogatory and sex ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handjob: noun/vulgar/ slang an act of male m ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICE: U. S. Immigration and Customs Enfor ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

batter: to hit someone or something again a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gookette: This term is a derogatory slang use ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archetype: کهن الگو یا سرنمون، در حوزه های مرب ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: این رایانه چندین بار زمین خورده ( ا ...

٢ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: سه نوع محل اقامتی وجود دارد؛ قابل ق ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dent: 1 - a small hollow mark in the sur ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the umrah: The Umrah is a minor pilgrimage tha ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the makkans: This term refers to the people who ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insigne: An insigne is a distinguishing mark ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: 1 - UK slang cannabis زبان عامیانه ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

close call: I've never been married before but ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toss around: To bring up or suggest an idea in a ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross continental: This term describes something that ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pan global: This term refers to something that ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SAT: Scholastic Aptitude Test a test tak ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talisman: plural talismans an object believed ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

positivity: the quality of having a positive at ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sipper: This slang term is used to describe ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enjoin: order or command someone to do some ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

method to the madness: This phrase suggests that there is ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organized chaos: This phrase refers to a situation o ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

juiced: This slang term refers to being hea ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ship shape and bristol fashion: This phrase is often used to descri ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neat as a pin: Refers to something that is excepti ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

point of impairment: The point of impairment refers to t ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn to: To turn to means to seek or look fo ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give them a taste of their own medicine: This phrase means to retaliate by s ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revenge porn: If someone breaks up with their par ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denote: to represent or mean something نشان ...

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shire: A shire is a term used in some coun ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grit and grind: Grit and grind is a phrase used to ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stick to itiveness: Stick - to - itiveness Stick - to - ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

total: To “total” something means to compl ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malefaction: This term refers to any act that is ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net of law: Net of Law ( also known as "Web of ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nasal route: مصرف دماغی مصرف دارو یا مواد مخدر ا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maintenance treatment: Maintenance treatment refers to a l ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

malignant addiction: Malignant addiction refers to a typ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

truth drug: A truth drug is a type of medicatio ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tortious liability: Tortious liability refers to the le ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non injecting drug user: معتاد غیر تزریقی معتادی که مواد مخد ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outpatient addict: An outpatient addict refers to an i ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opium taker: opium addict/ user تریاکی، شخص معتا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium tenture: تنطور تریاک تنطور تریاک دارای یک در ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium dross: In English, the term "Opium Dross" ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium gum: opium latex شیره خام تریاک، صمغ تری ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium mud: opium paste خمیر تریاک

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a scene: to behave in a loud, angry way in p ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bookie: A bookie, short for bookmaker, is a ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reunion: a social event for a group of peopl ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acronym: an abbreviation consisting of the f ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rookie mistake: a basic mistake, like one that a pe ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paddock: a small field where animals, especi ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nope: جواب منفی؛ فیلمی در سبک علمی تخیلی ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICE: To kill someone, especially a speci ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the brush: To intentionally ignore or reject s ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the runaround: To avoid answering or providing a c ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the go by: Give the go - by To ignore or disre ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the air: To dismiss or reject someone or som ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be let go: To be let go means to be released f ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the heave ho: To dismiss or remove someone from a ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuppa: UK informal a cup of tea انگلیسی بر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brood: 1 - a group of young birds all bor ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

float: To suggest or propose an idea or pl ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold out: holdout/ noun a person, organizatio ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay low: The phrase "lay low" means to keep ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guru: a religious leader or teacher in th ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boulder: تخته سنگ ( انگلیسی: Boulder ) یا گر ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jump on: to criticize someone as soon as the ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oasis: plural oases a place in a desert wh ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustle: To “hustle” means to work hard, oft ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implicate: to show that someone is involved in ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sully: to attack someone's good name and t ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fund raising: the process of collecting money for ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fucko: Fucko is a slang term that can be u ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adolescent: نوجوانی، مرحله گذار رشد فیزیکی و رو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tally: A woman who has a continuing extram ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قالتاق: قالْتاْق : ( ghaltagh ) در گویش گنا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diy: خودت انجام بده ( Do it yourself or ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carp: 1 - This term refers to a thief wh ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theatre: an area or place in which important ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

me: M. E M. E. does indeed stand for M ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار