حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organized to a t: This phrase is used to describe som ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floor planning: Metaphorically, "floor planning" ca ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leatherneck: This term is another nickname for U ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high and tight haircut: A high and tight haircut is a very ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doughboy: This term originated during World W ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tight haircut: A tight haircut is a very short hai ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break down: 1 - If a machine or vehicle breaks ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand the test of time: last or remain popular for a long t ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

training module: A self - contained unit of training ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train like a beast: This phrase is used to describe tra ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in the reps: This phrase means to consistently a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train hard win easy: Train hard, win easy Train hard, wi ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train to gain: Train to gain is a motivational phr ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put through the paces: To put someone or something through ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron therapy: ( Strength Training ) Engaging in ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mock training: Mock training refers to simulated p ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

long drawn out: Long - drawn - out Long - drawn - o ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approach: 1 - to deal with something مدیریت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take in: When someone is “taken in, ” it mea ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

salvage: To save goods from damage or destru ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cannibalism: the practice of a person who eats h ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groud in: "Ground in" means to establish a st ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spawn from: "Spawn from" means to originate or ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astounding: very surprising or shocking بسیار ش ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brainology: "Brainology" is not an officially r ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

axiology: Axiology is the branch of philosoph ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindology: Mindology is a slang term used to r ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta think: Meta - think refers to the act of t ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run in the family: The meaning of “run in the family” ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot on: When something is “spot on, ” it me ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thinkology: This slang term combines “think” wi ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

existentialize: To contemplate or ponder the fundam ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metaphysicize: "Metaphysicize" means to treat or i ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corpify: "Corpify" means to transform an org ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coopify: This term is used to describe the p ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

engraft: "Engraft" means to implant or inser ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involved: به عنوان صفت؛ 1 - If something is ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high yielding: "High - yielding" refers to an inve ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wealth building: "Wealth - building" refers to the p ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money spinning: "Money - spinning" refers to an act ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money minting: : "Money - minting" refers to the p ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tenet: انگاشته یا تنت، فیلمی در سبک علمی ت ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bizzy: "Bizzy" is a slang term derived fro ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shadow behind: 1 - To follow discreetly: "Shadow ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eyes on: "Eyes on" means to focus attention ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if the moon was made of cheese: "If the moon was made of cheese" is ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if money grew on trees: "If money grew on trees" is a hypot ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if the sky was the limit: "If the sky was the limit" suggests ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make belief: "Make - believe" as a noun refers t ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if the shoe fits: "If the shoe fits" is an idiom mean ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in an alternate reality: This phrase is used to describe a h ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if wishes were horses: "If wishes were horses" is part of ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seeing: seeing ( that ) ( informal seeing ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stoke the fire: It means to incite or intensify a s ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuel the flames: It means to intensify or escalate a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dial it up: This phrase is used to suggest turn ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nhs: اسم، صفت سرویس سلامت ملی بریتانیا، ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

UC: Undercover مامور مخفی

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enchain: "Enchain" is a slang term that refe ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flixwave: FlixWave یک پلتفرم پخش آنلاین رایگا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ravel: 1 - To tangle or unravel: To ravel ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enwrap: To enclose or cover something compl ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enlace: To interweave or interconnect two o ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

context: This term refers to the information ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep in the know: To keep in the know means to stay u ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep in step: This phrase means to stay in sync o ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep abreast of the situation: This phrase means to stay informed ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep in sync: To stay coordinated or aligned with ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wisecracker: A wisecracker is someone who has a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep in tune: To stay updated or connected with a ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قالتاق: قالْتاْق : ( ghaltagh ) در گویش گنا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lucky find: This phrase is used to describe fin ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have lucky escape: "Have a lucky escape" means to avoi ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

charmed life: This phrase refers to someone who s ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apotheosis: ایزدانگاری به پدیده خدا انگاشتن یک ...

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: توانایی برای این که بطور مستقل کاری ...

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ad hoc: این کمیته متشکل از 148 کمیته دائمی ...

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soft spot: او همیشه تو را خیلی دوست داشته است.

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chub rub: Chub Rub refers to the uncomfortabl ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop the cap: "Stop the cap" is slang for "stop l ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code brown: Code Brown is a humorous slang term ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beer mile: The beer mile is a unique race that ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black toenails: Black Toenails Black toenails are a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fortunate turn of events: Describes a situation where somethi ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scathe: Scathe is a verb that means to caus ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infectant: An infectant is a substance that ca ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foulness: Foulness refers to something that i ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scuzz: Scuzz refers to a sticky or grimy s ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come home to someone: idiom If something comes home to so ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apathy: behaviour that shows no interest or ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

following that: - ** "Following that" means after t ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penciled in: When something is “penciled in, ” i ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the diary: When something is “on the diary, ” ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the to do list: When something is “on the to - do l ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put it to rest: ** To stop or finish discussing, th ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay it to rest: ### English: ** To stop worrying a ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sort things out: This phrase means to find a solutio ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thorn in my side: This phrase is used to describe a p ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

find common ground: This phrase means to discover share ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrap things up: This expression means to finish or ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

got it dialed in: This phrase means that someone has ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right as ninepence: This phrase means that something is ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dead accurate: This term is used to describe somet ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right on the nose: This phrase is used to indicate tha ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right on the button: This phrase is used to describe som ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aced it: When someone “aces it, ” they have ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

called it: When someone “calls it, ” they have ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

channeler: A channeler is someone who acts as ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memory jog: ** "Memory jog" means to stimulate ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rune reader: A rune reader is someone who practi ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

return to the drawing board: ** "Return to the drawing board" me ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleepscape: ** "Sleepscape" refers to the envir ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fantasia: Fantasia refers to a vivid and imag ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lucid trip: A “lucid trip” refers to a dream in ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock the wind out of our sails: ** "Knock the wind out of our sails ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a shot in the dark: ** "Take a shot in the dark" means ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindfulness base: ** Mindfulness - based ( adjective ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital brain: Digital Brain refers to an electron ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

circuit head: This term refers to someone who is ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

byte buddy: Byte - buddy This term is used to d ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoofers: Hoofers is a slang term for boots o ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footgear: Footgear is a slang term that refer ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warpath: Warpath is a slang term used to des ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reading: the way in which you understand som ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turing test: The Turing test is a test of a mach ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

augmented intelligence: Augmented intelligence refers to th ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neural lace: Neural lace is a hypothetical techn ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

llms: LLMs LLMs, or Large Language Models ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corniest: - *** "Corniest" is the superlative ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

computer vision: Computer vision is the field of stu ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take for granted: Taking something for granted means ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

engagify: - ** "Engagify" means to make somet ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interactify: - ** "Interactify" means to make so ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interactathon: - ** "Interactathon" is a coined te ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

winner takes all: - ** "Winner takes all" refers to a ...

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dino: DINO Democrat In Name Only This ter ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deplorables: This term was famously used by Hill ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

engage y: Engage - y This slang term is used ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pac: A PAC is an organization that raise ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

politi speak: This term refers to the language an ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

catchphrase: a phrase that is often repeated by ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nsa: آژانس امنیت ملی ( به انگلیسی: Natio ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shattered: extremely tired/ extremely upset خ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auburn: ( of hair ) reddish - brown in colo ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slow fade: **This term refers to the gradual r ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get pinned: ** This term refers to being in a r ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thirst trapping: ### Definition ** This term refers ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

next on deck: ** This phrase refers to the person ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distance oneself: **: To limit engagement or associat ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outfit: Refers to a set of clothes that are ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

god sake: An exclamation of anger, surprise, ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brace myself: The phrase “brace myself” means to ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knock for a loop: “Knock for a loop” means to surpris ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind boggle: English: “Mind boggle” means to ove ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nervous nelly: “Nervous Nelly” is a colloquial ter ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nervous as a cat in a room full of rocking chairs: “Nervous as a cat in a room full of ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a glut: This term refers to an excessive su ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a deluge: This word is used to describe a sud ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in my feels: This phrase is used to describe fee ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be as hard as nails: "Be as hard as nails" means to be v ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zillions: This slang term is used to emphasiz ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull my hair out: "Pull my hair out" means to be extr ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stress me out: "Stress me out" means to cause some ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up to my ears in work: "Up to my ears in work" means to be ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tense as a rubber band: "Tense as a rubber band" is an idio ...

١ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار