حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deadly: In slang terms, “deadly” is used to ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commencement: This refers to the beginning or sta ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tax deferred retirement: **مالیات معوقه در بازنشستگی** به نو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skin bleaching: استفاده از مواد شیمیایی یا روش هایی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negative gearing tax: مالیات منفی گِیرینگ ( Negative Gear ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seborrheic keratosis: **کراتوز سبورئیک ( Seborrheic Kerat ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperpigmented: Hyperpigmented به مناطقی از پوست گف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydroquinone: هیدروکینون ( Hydroquinone ) یک ماده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in office treatment: **درمان های داخل مطب** شامل طیف وسی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختر گویی: **اخترگویی** یا **اختربینی** ( که ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

melanated skin: پوست ملانینه ( Melanated Skin ) به ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethics: The principles and standards of con ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catch up on: 1 - catch someone up on something ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burnout: ✍️فرسودگی حالتی از خستگی احساسی، جس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back and forth: Figuratively, "back and forth" can ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought after: sought - after wanted or desired by ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hammered: This term is used to describe someo ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

howitzer: هویتزر یکی از ادوات توپخانه ای است ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dermatology ward: بخش پوست شناسی بیمارستان یک واحد تخ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military sleep method: روش خواب نظامی یک تکنیک آرام سازی ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brutally bad: به طور فجیعی بد/ برای تأکید بر کیفی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banner headline: تیتر بزرگ، پررنگ، و جلب کننده توجه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intransigent: adjective / formal /disapproving re ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let someone out: let someone/something out To releas ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mad fast: "Mad Fast" در فارسی به صورت "خیلی س ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

find a crack: به شناسایی کردن نقاط ضعف، خلاها یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flicker of doubt: لحظه ای تردید/ به احساس کوتاه مدت و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omnipresence of screens: "حضور فراگیر صفحه نمایش ها" /به وجو ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slacker: This word is used to describe a stu ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authoritative: containing complete and accurate in ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crusade: 1 - a long and determined attempt ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wound up: When someone is “wound up, ” they a ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درماتیت: **بیماری درماتیت: التهاب پوست با عل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

white meat: "گوشت سفید" به بافت های عضلانی روشن ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opt out: ترجمه جمله: بر اساس توافق، ویتنامی ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lube up: 1 - زمینه ی مکانیکی – به معنای استف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

browse: نگاهی انداختن یا مرور کردن به طور م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sit tight: idiom to wait patiently and take no ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick it: To hang out or spend time with some ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purport: To claim or appear to be or do some ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egregious: formal /disapproving extremely bad ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wild horse effect: **اثر اسب وحشی** به دو مفهوم مرتبط ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثر اسب وحشی: **اثر اسب وحشی** به دو مفهوم مرتبط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furnace: an appliance fired by gas or oil in ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take around: 1 - راهنمایی کردن فردی در یک مکان و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infinity tracing technique: تکنیک ردیابی بی نهایت ( Infinity Tr ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excruciating: extremely painful/ causing great pa ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assimilate: to become part of a group, country, ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do the obvious: اتخاذ کردن ساده ترین یا منطقی ترین ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not so veiled: تقریباً پنهان نشده، کمابیش آشکار یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

junkie rocket: یک استعاره ی تحقیرآمیز است برای توص ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ag: attorney general دادستان کل

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull up: پیدا کردن، شناسایی یا کشف چیزی، اغل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronicle: A chronicle refers to a detailed an ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misogynist: someone, usually a man, who hates w ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the same page: مثال ها؛ For example, if two friend ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grasp: مثال؛ She struggled to grasp the co ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forsaken: When someone is left alone or aband ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comply with: ✍️"رعایت کردن" / عمل کردن بر اساس ی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gouge: 1 - a tool with a handle, a long, ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pros and cons: /prɒz ənd kɒnz/ ✍️اصطلاح "مزایا و م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

JAM: ### به عنوان اسم: 1. **مربا**: - * ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kiss someone's ass: ✍️ یک اصطلاح عامیانه و اغلب توهین آ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f words: در زبان عامیانه به الفاظ توهین آمیز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نفریت: نفریت به معنای التهاب کلیه ها است ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hi5: "Hi5" یک عبارت غیررسمی است که به ژس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underlying medical condition: عبارت underlying medical condition ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uv ray: اشعه فرابنفش ( UV ray ) نوعی تابش ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوپوس: لوپوس/Lupus یک بیماری خودایمنی مزمن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوپوس اریتماتوز سیستمیک: لوپوس اریتماتوز سیستمیک ( Systemic ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوپوس اریتماتوز پوستی: در این نوع لوپوس ( Discoid Lupus Er ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

module: A module is a unit of study that fo ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plaudit: A “plaudit” is an expression of pra ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implosion: 1 - PHYSICS specialized the act o ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mess with someone: The idiom "mess with someone" typic ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compliance: the act of doing everything that so ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confluence: کانفلوئنس ( Confluence ) یک ابزار م ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flake out: informal/North American fail to kee ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pet peeve: A pet peeve is something that a par ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulgarity: This term refers to language or wor ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیشلمه: **دیشلمه ( Dişleme ) ** یک واژه ترک ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bombshell tax: عبارت **"bombshell tax"** معمولاً ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military salute: سلام نظامی ( Military Salute ) یک ر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

closed door discussion: **بحث یا جلسه پشت درهای بسته** یا * ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bold agenda: به برنامه یا مجموعه ای از اهداف اشا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gray locks: به موهای نقره ای یا خاکستری رنگ اشا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base chain of command board: نمایش تصویری سلسله مراتب و ساختار ر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embarrassing injury: آسیب شرم آور/ به جراحتی اشاره دارد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rock gray hair: پذیرفتن و نمایش دادن موهای خاکستری ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get touch up: اصلاح جزئی انجام دادن/ به ایجاد تغی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benjamin button effect: **اثر بنجامین باتن** به پدیده ای گف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rock: Rock is a slang term commonly used ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go fuck yourself: "Go fuck yourself" is a very rude a ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deference: respect and politeness احترام و ادب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustainable: مثال؛ Sustainable agriculture focus ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put out: This phrase is used to express anno ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put it on ice: به تعویق انداختن/ یک اصطلاح است که ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be out ih the cold: Be out in the cold is an idiomatic ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the make: در تلاش برای موفقیت یا منفعت شخصی/ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fancy: ✍️به عنوان صفت: زینتی یا پیچیده: به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in a new york minute: مثال؛ He agreed to the offer in a N ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run up: run - up the period before an impor ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go big or go home: مثال؛ If you’re going to compete, y ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easter egg roll: **Easter Egg Roll** یک رویداد سنتی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dig at: 1 - معنای واقعی: ضربه زدن یا کندن چ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

every cloud has a silver lining: This saying suggests that even in d ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیلاتس: پیلاتس یک روش ورزشی است که تمرکز اص ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cam erlengo: **Camerlengo** ( کامرلنگو ) یک مقام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بریس دنیس: بریس دنیس براون ( Dennis Browne Bra ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

براون متحرک: بریس دنیس براون یک وسیله ارتوپدی اس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنتاکت لنز: کنتاکت لنز یا لنز تماسی، یک عدسی نا ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit up: To reach out or contact someone, us ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bagpipe: To “bagpipes” means to suddenly dis ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Make: to succeed in getting a place in a ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chilli oil: ( US chili oil ) oil that is flavo ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chilled to the bone: extremely cold اصطلاح خیلی سرد Wal ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head over heels: head over heels ( in love ) Comple ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spook: 1 - ghost روح، شبح The film was d ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the floor: یک اصطلاح است که به معنای به دست آو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow one's cool: عبارت **"blow one's cool"** یک اصطل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let the grass grow: یک اصطلاح است که به معنای اجازه داد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dig holes: به طور نمادین، می تواند نشان دهنده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean on someone: 1 - وابسته بودن یا تکیه کردن به کسی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bang out of order: کاملاً خارج از حد، کاملا غیر قابل پ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

candy crush: کندی کراش ساگا یک بازی پازل match - ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shave: To reduce a small amount from somet ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull one's pants down: 1 - معنای واقعی: پایین کشیدن شلوار ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fentanyl: a synthetic opioid narcotic analges ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upfront: up front 1 - As an Adverbial Phrase ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screw loose: have a screw loose idiom informal I ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quid pro quo: ✍️عبارت **"quid pro quo"** یک اصطلا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time warp house: به خانه ای اطلاق می شود که طی دهه ه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

any joy: Any joy is an informal British expr ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pristine condo: به آپارتمانی اطلاق می شود که در شرا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modest low profile exterior: به طراحی یک ساختمان یا سازه اطلاق م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vintage interior: طراحی داخلی وینتیج به سبکی از طراحی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sunken conversation pit: به فضایی درون یک اتاق اطلاق می شود ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put bat signal up: یک اصطلاح است که از کمیک ها و فیلم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pruning time: زمان هرس به دوره ای اطلاق می شود که ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blow out: blowout به عنوان اسم؛ 1 - A sudden ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single out: to choose one person or thing from ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shanty town: shantytown an area in or on the edg ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

@: At sign To include someone’s userna ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثر ماندلا: اثر ماندلا در روانشناسی به پدیده ای ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gonna behave: عبارت **"gonna behave"** شکل محاوره ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in the toilet: عبارت **"be in the toilet"** در زبا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the bender: عبارت **"be on the bender"** یک اصط ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blyat: کلمه **"blyat"** ( به روسی: блядь ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polygamy: the fact or custom of being married ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bad check: مترادف: bounced check, dishonored c ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pariah: a person who is not accepted by a s ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thorny: a person or thing that repeatedly a ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull punches: The phrase "pull punches" means to ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retro home: خانه رترو به خانه ای گفته می شود که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow smoke up someone's ass: چاپلوسی کردن/ تعریف و تمجید غیرصادق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aquaponic system: سیستم آکواپونیک یک روش کشاورزی پاید ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new feminism: **فمینیسم نوین** به نوعی از فمینیسم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth bermed: خاک پوشیده/ به تکنیکی در ساخت وساز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waste put: "Waste put" refers to the act of re ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blackwater: آب سیاه به فاضلابی گفته می شود که ح ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off grid home: An off - grid home is a self - suff ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gravity fed: سیستم گرانشی به سیستمی گفته می شود ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pissed off: ( US also pissed ) adjective [ aft ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anomia: Anomia is defined as a language spe ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remitly: رمیتلی یک سرویس مالی دیجیتال است که ...

١ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار