حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whops: This term is slang for mistakes or ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jeremy: This term is slang for a person who ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thought police: The thought police is a metaphorica ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thought bubble burst: The thought bubble burst refers to ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

four leaf clover: A four - leaf clover is a variation ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

task slayer: A “task slayer” is someone who effi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time hacker: This term refers to individuals who ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the room of: This phrase is used to suggest subs ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obama: In slang terms, “Obama” is often us ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b spot: B spot is a slang term for “Brainst ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waste of oxygen: This derogatory phrase is slang for ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foggy: adjective unable to think clearly; ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home skillet: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزی بارش نیست: ۱ - به کسی می گویند که وقتی سخن می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از ان نترس که های و هوی دارد از ان بترس که سر به تو دارد: از آن نترس که های و هوی دارد از آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snag a win: To achieve a win or secure a victor ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no bs: "No Bullsh*t" or "no nonsense. " Th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a boost: To offer support or motivation to s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it factor: The “it factor” refers to a quality ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the mood: This phrase is used to indicate a d ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holy shit: used to show that you think somethi ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set out: set sth out ( formal set sth forth ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raw: 1 - Raw information has been colle ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high muck a muck: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not a phony: Similar to “no fake, ” this phrase ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no put on: When something is described as “no ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرش به تنش زیادی کرده است: ۱ - یعنی دنبال دردسر می گردد. یا از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سبیلش را چرب کرد: ۱ - کنایه از رشوه دادن به کسی است. ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on the lookout for: This phrase means to be watchful an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nointer: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ocker: An “ocker” refers to someone who is ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

radge: A “radge” is someone who is aggress ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sumph: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call in sick: ( US also call out sick ) ; ( also ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calm as a cucumber: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peaceful as a dove: This expression compares someone’s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whosit: This word is used to refer to an un ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hung up on: When you’re “hung up on” something ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whatever: 1 - The slang term "whatever" is o ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proponent: A proponent is someone who actively ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lettered: This term refers to someone who is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re the bomb: The phrase "You're the bomb" is an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big ups: “Big ups” is a slang expression use ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thankful to the moon and back: This phrase is used to express a de ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth conscious: This term describes individuals who ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greenie: This term refers to someone who is ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expounder: An expounder is someone who explain ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upholder: An upholder is someone who supports ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amp it up: To “amp it up” means to increase th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick it up a gear: To “kick it up a gear” means to inc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

step it up: To increase one’s effort, performan ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crank it up: This phrase means to increase the l ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top of the heap: This slang phrase indicates that so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the window of: This phrase is used to describe a p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the spell of: This phrase is used to describe bei ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the clutch of: This phrase is used to describe bei ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brigadier: This is a military rank above colon ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

BTS: In 2010 he began to assemble talent ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hiccup: a temporary or minor problem or set ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cry down: To speak negatively or criticize so ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitigation: The act of reducing how harmful, un ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learn of: To become aware or informed about s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drip feed: This slang term is often used to de ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

me myself and i: Me, myself, and I This slang term i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the man: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the alpha and omega: This phrase is often used to indica ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the queen bee: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the cat’s pajamas: This phrase is similar in meaning t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the top banana: This phrase is used to refer to the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch wind of: The phrase "catch wind of" means to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

must gets: Must - gets Must - gets are the thi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگر مردی سر دسته این هونگ را بشکن: اگر مردی سر دسته این هونگ ( هاون ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tepee: A tepee is a cone - shaped tent tra ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut off: 1 - Cut off something/someone To s ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

starry eyed: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

without respite: This phrase means to continue witho ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get to grips with: To get to grips with means to under ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dabble: to dabble means to take part in an ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیش از چوب غش و ریسه می رود: ۱ - به کسی می گویند که قبل از تنبیه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show the door: To ask or tell someone to leave a p ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rubbernecker: A rubbernecker is someone who slows ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pillow: Girlfriend/boyfriend - Referring to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procurement: the process by which an organizatio ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thorn in one’s side: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s have a blast: The phrase “let’s have a blast” is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squash the beef: This slang phrase means to settle o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron out the details: This phrase means to work out or re ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

square things away: To resolve or complete tasks or iss ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to grips with: To get to grips with means to under ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without respite: This phrase means to continue witho ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let me in on it: This phrase is used when someone wa ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cap out: Cap out is a slang term that means ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد: ۱ - اشاره به اوج گرسنگی و بی تابی ف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mix and mingle: To interact and socialize with a va ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

druthers: This term is a contraction of “woul ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on your toes: This expression means to be prepare ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and honey: This slang term refers to earning a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bread and jam: This slang term refers to employmen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gig worker: A gig worker is someone who works o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slogger: A slang term used to describe someo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get back to me: This phrase is used to ask someone ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoot me a message: This phrase is used to ask someone ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holler back: This phrase is a casual way of aski ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get at me: This phrase is used to ask someone ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what’s the word: What’s the word? This phrase is use ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m at your disposal: This expression conveys the speaker ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jobholder: This term simply refers to someone ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

office drone: This term is used to describe someo ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

coral: مَرجان دریایی یکی از جانوران ساده ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برای هفت پشتم بسه: هفت پشت یعنی هفت نسل ( هفت نسل که پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pimp my ride: To modify or enhance a vehicle, typ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hack together: To quickly put together or create s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sol 3: Sol 3 is a slang term used to refer ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code monkey: This term is used to describe a per ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بالای چشمت ابروست: ۱ - یعنی کسانی که انتقادپذیر نیستند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the heebie jeebies: The heebie - jeebies This phrase is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the trots: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cast an eye over: This phrase implies a quick or curs ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run the rule over: This phrase suggests a thorough or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a going over: This phrase suggests a comprehensiv ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peek at: To quickly glance or look at someth ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

size out: When you size out a situation, you ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give it a once over: When you give something a once - ov ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo haz: This refers to any natural or human ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo econ: This term refers to the study of ho ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mapology: This term refers to the study and a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo guru: A “geo guru” is someone who is extr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earth wizard: An “earth wizard” is someone who po ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the big blue: This term refers to the vast expans ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the drink: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the briny: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dagwood: A Dagwood is a massive sandwich tha ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

club sandwich: A club sandwich is a type of sandwi ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geogrid: This refers to the network of horiz ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geographic coordinate system: GCS دستگاه مختصات جغرافیایی، یک دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bomb: 1 - a complete failure اسم/ شکست ک ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dirt: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interlocutor: someone who arranges a deal or agre ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the water: This expression is used to indicate ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

butterfly stroke: The butterfly stroke is a swimming ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geo morph: This refers to the study of the phy ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pretty pistachio: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot wheels: This term refers to a car that has ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot ride: This slang term refers to a stolen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hella fine: When someone is described as “hella ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

motor court: A motor court is a type of hotel or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورچه چیه که کله پاچش چی باشه: ۱ - یعنی به کسی که می بینی توانایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cabana: A cabana is a small, private struct ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

footlong: This term refers to a hot dog that ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clone: to create an illegal copy of someth ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jack and jill: This slang term refers to tradition ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buzz box: This is an informal term for a phon ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidbits: Tidbits refer to small, interesting ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cancer nails: This term is slang for cigarettes a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پول بده سر سبیل شاه نقاره بزن: پول بده، سر سبیل شاه ناقاره / نقاره ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vj: VJ video jockey A VJ is a host or p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stinkies: This term refers to cigarettes, emp ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

123: In slang terms, “123” is used to re ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goss: This slang term is used to refer to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feet on the ground: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good legs: Good legs, also known as wine tears ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compere: A compere is a person who acts as t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emcee: “Emcee” is an alternative spelling ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dicey: This term is used to describe a sit ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zen mode: This phrase refers to a state of ca ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prac queen: Prac - queen This term describes a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prac tastic: Prac - tastic This slang term combi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quaffable: This term refers to a wine that is ...

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار