حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daddy issues: “Daddy issues” is a colloquial term ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butt: 1 - To hit something or someone ha ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teachy weachy: This term refers to a teaching styl ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learnology: This term refers to the scientific ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

teachscape: This term refers to the physical an ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learniverse: A blend of “learn” and “universe, ” ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose in the sauce: "Lose in the sauce" is an idiomatic ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

follow the breadcrumbs: This phrase is derived from the fai ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plow ahead: This phrase implies a determined an ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

route planning: Route planning involves carefully c ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cutting: unkind and intending to upset someo ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinister: شوم ( به انگلیسی: Sinister ) شوم ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the odd one out: idiom UK ( also the odd man out ) ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decorated: It can also mean “having been award ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chug: to drink a large amount ( especiall ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turn the key: This slang phrase is often used to ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bamboozler: A bamboozler is someone who deceive ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hornswoggler: A hornswoggler is someone who swind ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formative: the word formative refers to someth ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compound: 1 - In chemistry, a compound is a ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecclesiocracy: This term refers to a form of gover ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sanctocracy: This term refers to a system of gov ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's all my eye: "It's all my eye" is an idiomatic e ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigilante: a person who tries in an unofficial ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leverage: To leverage something means to use ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feast your eyes on: To look at something with great ple ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel the world: This phrase is a common expression ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel in style: This phrase is used to describe tra ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speak no evil: Interjection. [see no evil, hear no ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all consuming: all - consuming taking almost all o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fata morgana: A Fata Morgana is a complex form of ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sedentary: involving little exercise or physic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desperately: Extremely or very much قید/ بسیار ی ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dogology: This slang term refers to a person’ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plabbish: This slang term is used to describe ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nod towards: To suggest or imply something indir ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronic: This term is used to describe any c ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mapquest: A popular online mapping service th ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sahara: a very large desert in North Africa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angry indian: This term, though offensive and der ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dom mazzetti: This term refers to the use of a fi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

junction: A junction is a point where two or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surveillance: Surveillance refers to the act of c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

galley: 1 - ( in the past ) a long, low s ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abysmally: This word is used to describe somet ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: In the context of slang for type, “ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

above the fold: This term refers to the portion of ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load: a large number or amount اسم/ تعدا ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoughts are with you: This phrase is used to express empa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: small pieces of rubbish that have b ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pulverize: او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come alive: او تاریخ را با داستان خاطرات خودش ز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line: 1 - Line refers to a line of drugs ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landfill: A place where garbage is buried مکا ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparition: An unexpected or supernatural appea ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price to pay: This phrase refers to the negative ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoover up: خوردن سریع و کامل چیزی، اغلب با اشت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

togs: This slang term refers to clothing ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peen: Peen is a slang term used to refer ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rip into: This phrase is used to describe eat ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swag: Swag refers to free promotional ite ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rough road ahead: This phrase is used to describe a f ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a tough spot: This phrase is used to describe bei ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up against the ropes: This slang phrase refers to being i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rag: This slang term is used to refer to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pourboire: This is a French term that translat ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big win: A “big win” could be a small startu ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

globetrot: This term refers to someone who tra ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

john doe: John Doe ( male ) and Jane Doe ( fe ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go around the edges: The phrase "go around the edges" ty ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brief and clear: This phrase refers to information o ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: In the context of disability, “incl ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a sage: To “be a sage” means to be wise, kn ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grind my gears: This phrase is used to describe som ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trek to: This phrase is a slang term for goi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hop to: This phrase is a slang term for goi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push to: This phrase is a slang term for mak ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reliance: او اگر چه به سن بلوغ رسیده، اما بنظ ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

od: او گفت "من دوستی داشتم که از بیش مص ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: دولت ائتلافی مجموعه مشکلات و چالش ه ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: زمانی که ائتلاف شکل گرفت، لیبرال ها ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: یک دولت ائتلافی پس از انتخابات عموم ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stowaway: با جیب خالی، تنها امیدش برای رفتن ب ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operate: این رایانه چندین بار زمین خورده ( ا ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: سه نوع محل اقامتی وجود دارد؛ قابل ق ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outfit: an organization, company, team, mil ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black ink: When referring to finances, “black ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rainy day fund: A “rainy day fund” is a reserve of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sander: ( also sanding machine ) 1 - an e ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

optimalize: This term refers to the process of ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

el cheapo: This slang term is used to describe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incarnate: adjective [ after noun ] in human f ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold up: گردنت، سرتو نگه می داره

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

john: 1 - US informal a toilet اصطلاح غی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازوکا: بازوکا یک سلاح پرتاب موشک ضد تانک ق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pouter: Pouter is a term used to describe s ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenback: یک کیف پر از دلار در قطار پیدا شد.

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenback: در دو ماه گذشته، دلار امریکادر براب ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreboding: او نسبت به آینده دلشوره داشت.

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitulate: وقتی پیش او رفتم، او با درخواست های ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wed: با این حلقه، ما به عنوان زن و شوهر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in a good word: To recommend or endorse someone or ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but in: intransitive verb to meddle in the ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ritzy pitzy: This term is a playful variation of ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facilinator: This term refers to a facilitator w ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blitzkrieg: بلیتسکریگ یک واژه آلمانی به معنای ج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business: معانی مختلفی بویژه در زبان عامیانه ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marl: 1 - a type of rock or soil with ve ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

briefcase jockey: A briefcase jockey is a slang term ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

law titan: A “law titan” is a term used to des ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mouth for hire: This slang term refers to a lawyer ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the library: This term is a playful way of refer ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the office: This term refers to the bathroom in ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lament: to express sadness and feeling sorr ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unwavering: The term "unwavering" is often used ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ditch: 1 - a long, narrow open hole that ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gear up: to prepare for an activity or event ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

megahertz: یک مگاهرتز ( به اختصار: مگاهرتز ) ب ...

١١ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار