حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mule: 1 - drug mule or drug courier a pe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caboose: In slang terms, “caboose” is often ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

runway: 1 - a long, level piece of ground ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commercialism: This term refers to the prioritizat ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woc: WOC stands for Women of Color. It r ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decel: someone who believes that AI and ot ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

has the keys: This phrase is used to describe som ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boss about: This phrase means to tell someone w ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a steward of: To be a steward of something means ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spit in the sea: This phrase is used to describe an ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tottle: A tottle is a small bottle of alcoh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blight: آتشک یا بادزدگی ( به انگلیسی: Bligh ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unravel: to solve a crime or explain a myste ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typify: مثال؛ The architecture of that era ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jump on: To “jump on” means to quickly join ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

projected: planned for the future or calculate ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lit: When someone is “lit, ” it means th ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposable: /dɪˈspəʊ. zə. bəl/ A disposable pro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nip: 1 - UK informal to go somewhere q ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typhoon: a violent wind that has a circular ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call it like you see it: This phrase means to express an opi ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

24 7: 24/7 adverb, adjective informal 24 ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tabloid fodder: Refers to news stories that are sen ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top pick: This phrase refers to the favorite ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water: water something down 1 - to intent ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edge: This term signifies a slight or sub ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secede: to become independent of a country ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misread the map: This term describes the act of misu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gone off the grid: This phrase is used to describe som ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave in the dust: This phrase is used to describe som ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose in translation: This phrase is used to describe a s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transfiguration: Transfiguration refers to a magical ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مباشرت در جرم: مباشر در جرم به کسی اطلاق می شود که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشارکت در جرم: در تعریف مشارکت در جرم می توان گفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plug: In the context of sourcing informat ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disseminate: to spread or give out something, es ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stench: بوی مشمئز کننده، بوی چندش آور، بوی ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beef: To beef is to express dissatisfacti ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face furniture: This term is used humorously to ref ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stunners: Stunners is a slang term used to de ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cheaters: The term “cheaters” when referring ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thottie: This term is a slang for a woman wh ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go out with a bang: This phrase suggests ending one’s l ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take one’s own life: This phrase refers to the act of in ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the precipice: This phrase conveys the idea that s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boost: To “boost” means to steal or shopli ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over the top: idiom UK informal ( abbreviation OT ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the wings: This phrase is used to describe som ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dork: 1 - informal a person who is physi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

having said that: despite what has just been said/ in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystic: someone who attempts to be united w ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the watchlist: This phrase refers to being under s ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the know how: This phrase refers to someone who i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crop up from: This slang phrase is used to descri ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beget from: This phrase is used to describe som ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have its roots in: This phrase is used to describe som ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wishy washy: When someone is wishy - washy, they ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tipping point: decisive moment, critical moment, c ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bread: This term is used to refer to money ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overly: more than is normal, necessary, or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

GP: abbreviation for general practition ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick off: informal To begin غیر رسمی شروع شد ...

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a league of one’s own: This phrase suggests that someone o ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maga: "Make America Great Again" or MAGA ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assimilation: the process of becoming a part, or ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

powah: This term is a playful variation of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

territory: سَرزَمین، خِطه یا اِقلیم اصطلاحی بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nettle: a wild plant with heart - shaped le ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dark: دارک یا تاریک؛ یک سریال اینترنتی در ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shower: 1 - a party held for a woman just ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dire: very serious or extreme/ very bad ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steady: In the context of a liaison, “stead ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

microfeminism: Microfeminism is another interestin ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opium: تریاک، عصاره خشک شده گیاه خشخاش است ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new age: a way of life and thinking that dev ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make ends meet: to have enough money to buy what yo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bwahaha: Bwahaha is an exaggerated and theat ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dweeby: Dweeby is a slang term used to desc ...

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tackle head on: This expression means to confront o ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slay it: To “slay it” means to perform excep ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it thing: The term “it thing” refers to somet ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coach: 1 - someone whose job is to teach ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

posthaste: This term is used to convey a sense ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waltz: to walk somewhere quickly and confi ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark vision: This term refers to a nightmare tha ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under lock and key: This phrase refers to something tha ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

csi: CSI مخفف واژه Crime Scene Investiga ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pseudonym: alias نام مستعار نامی است که نویسند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disco biscuits: Disco biscuits is a slang term for ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

k walk: To “k - walk” means to walk or move ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw hands: This phrase is commonly used to des ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put up their dukes: This phrase is often used to descri ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burnt opium: سوخته تریاک محصول باقیمانده در وافو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overlook: 1 - to provide a view of, especial ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gentry: The term “gentry” refers to a socia ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low man on the totem pole: This term is used to describe someo ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get it on: This phrase is used to describe the ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phrenology: in the past, the study of the size ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetorical question: a question, asked in order to make ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impending: adjective [ before noun] used to re ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chipper: slang occasional heroin user A chip ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blueprint: 1 - نقشه ساخت یا بلوپرینت نسخه ای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie low: ( Especially of a criminal ) keep o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ante up: To contribute money or pay one’s sh ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rank rise: This term refers to moving up in a ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow money: To “blow money” means to spend mone ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no hassle: This phrase is used to indicate tha ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no issue: This phrase is used to indicate tha ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lamebrain: A term used to describe someone who ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

masquerade: او خود را به عنوان یکی از اعضای خان ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

faggot: offensive/North American an extrem ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dark: دارک یا تاریک؛ یک سریال اینترنتی در ...

١١ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: هیات مدیره، اقدام مدیر عامل را تایی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nice to haves: Nice - to - haves These are the add ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straight: 1 - adjective, adverb ( HONEST ) ...

١١ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار