حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

majuscule: The term “majuscule” refers to uppe ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shouty: Shouty means inclined to shout or f ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoutify: To shoutify means to yell or speak ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological horror: Psychological horror is a subgenre ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spookfest: Spookfest is an informal term used ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terrorthon: A “terrorthon” is a marathon of ter ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mental institution: A mental institution, also known as ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bloodcurdler: This term refers to something that ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فکر نان باش که خربزه اب است: این ضرب المثل ایرانی به این معنی اس ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shocktober: Shocktober is a portmanteau of "sho ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fast shuffle: Fast shuffle is a term that typical ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swizz: Swizz is a British slang term meani ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unprovoked: occurring without any identifiable ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bargaining chip: a potential concession or other fac ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash: a strong negative reaction by a lar ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take downtown: A slang phrase meaning to arrest or ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the cooler: This slang term is used to describe ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring up on charges: "Bring Up on Charges": To formally ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in bracelets: This slang phrase means to be arres ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nose up one's ass: "Nose Up One's Ass": A slang phrase ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eight ways to sunday: An idiom used to describe doing som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's a bad news: A phrase used to describe someone w ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war hawks: This term is used to describe indiv ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with a smidgen of doubt: When someone is unsure about someth ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the hot seat: "In the Hot Seat": A situation wher ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

send up the river: "Send Up the River": A slang term t ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slap with a charge: "Slap with a charge": To accuse som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the frying pan: "In the Frying Pan": A phrase used ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the fire: This phrase is used to describe som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw in the slammer: "Throw in the Slammer": A slang ter ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the pit: This phrase is used to describe som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haul in: "Haul In": To arrest or bring someo ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tarnish: to damage or ruin the good quality ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

summary execution: اعدام خودسرانه، بدون محاکمه و طی شد ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catalogue: ( US catalog ) make a systematic l ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

too generic: Describing something as "too generi ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the deep state: Refers to a supposed secret network ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron throne: This term is a reference to the ico ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the swamp: : "The Swamp" is a slang term used ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the g men: The G - Men Refers to government ag ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm over: "I'm Over": To no longer be interes ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

five eyes: "Five Eyes": An intelligence allian ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose lunch money: To lose the money set aside for buy ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exalt: To exalt means to praise and elevat ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dim: informal not very clever/ lacking m ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moving: Used to describe something that dee ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dish out: To give or offer something, especia ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dish out: This slang phrase means to give or ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no pretense: The absence of attempting to deceiv ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wysiwyg: This acronym stands for “What You S ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persecution: unfair or cruel treatment over a lo ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mewler: /ˈmjuːlər/ Someone who mewls, which ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pule: To whine or whimper softly. نالیدن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not down with that: I don't agree with or I don't like ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not digging that: I'm not liking or enjoying that ide ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not grooving with that: I'm not liking or feeling comfortab ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not clicking with that: I'm not connecting with or understa ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not buying it: I don't believe or am not convinced ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moaner lisa: Moaner Lisa is a humorous term used ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crybaby jones: A playful or derogatory nickname gi ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whinge wagon: "Whinge - wagon": A playful or dero ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moaner in chief: A humorous or derogatory title give ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not meshing with that: I'm not getting along with or not i ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m not feeling it: I'm not interested or enthusiastic ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wits' end: Completely puzzled and perplexed, n ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

windsurf: to sail across water while standing ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interior: 1 - The inside of something/ The i ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be forewarned: This phrase is used to warn someone ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benigno: /bɪˈnaɪnəʊ/ "Benigno" is a Spanish ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non malign: /nɒn məˈlaɪn/ This term refers to s ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمیکال: ماده مخدر کمیکال که به عنوان “ماری ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gig: The term "gig" is a slang word for ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mane: the long, thick hair that grows alo ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despicable: Despicable is an adjective that mea ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

10 4: 10 - 4 10 - 4 ( A radio communicati ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without wavering: Acting with firmness, certainty, an ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without backing down: To maintain one's position or stanc ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be behind on: To be late or delayed in completing ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get tied up: To become very busy or occupied wit ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke out a leak: To discover or expose a hidden prob ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gasp at straws: To make a desperate attempt to find ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pressie: Short for “present, ” pressie is a ...

٩ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schmuck: noun [ C] mainly US informal a stup ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rtc: "RTC" stands for "Road Traffic Coll ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incrementalism: Incrementalism refers to a gradual, ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bent copper: bent copper ( plural bent coppers ) ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poke nose in: To involve or insert oneself in an ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dodgy: of low quality کیفیت پایین، مونده، ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oxy: noun/informal short for oxycodone ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tectonic: A tectonic change is a very importa ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a clean breast of it: To confess fully or admit something ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kennel: 1 - ( US usually doghouse ) a sm ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treatment of addiction: The process of providing medical, p ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chew the scenery: To overact or exaggerate one’s perf ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

across the aisle: In a political context, it means co ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unity ticket: A political ticket in which candida ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centrist: A person or viewpoint that advocate ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near and far: "Near" means close to someone or so ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ham it up: "Ham it up" means to overact or exa ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handicapable: "Handicapable" is a term used to de ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hectic: This term is used to describe a sit ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross someone: to annoy someone by not doing or sa ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull the wool over someone's eyes: Deceive someone by telling untruths ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهارت های زندگی: مهارت های زندگی به مجموعه ای از توا ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colorful language: Colorful language refers to the use ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perpetual youth: This term describes someone who app ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad word: This phrase is used to describe wor ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naughty word: This term refers to any word or phr ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blue language: This term refers to any language th ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurodiverse: Neurodiverse is a term used to desc ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

developmental delays: Developmental delays refer to when ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

balance oriented: Balance - oriented refers to having ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plummet: To fall very quickly and suddenly/ ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the pocket: "In the pocket" is a phrase used to ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lock on to: English: "Lock on to" means to focu ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fixed on: To be completely focused or concent ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blooming and booming: This phrase is used to describe som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budding talent: This phrase is used to describe som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

force my hand: "Force my hand" means to make someo ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tool: This slang term refers to someone w ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy go lucky: This phrase is used to describe som ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put forward: To suggest or propose something for ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push the pause button: "Push the pause button" means to te ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sure would: "Sure would" is a casual phrase use ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dodge the call: "Dodge the call" means to avoid ans ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

backward ass: Backward - ass "Backward - ass" is ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick up to: "Kick up to" is a slang phrase mean ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no ratting no cheese eating: "No ratting, no cheese - eating" co ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop a dime on: "Drop a dime on" is a slang phrase ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go kick some ass: "Go kick some ass" is a slang phras ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on board: "Be on board" means to be in agreem ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one fifty: One - fifty generally refers to the ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke it: "Smoke it" is a slang phrase that c ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

age canyon: "Age canyon" might be imagined as a ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

okay looking: Okay - looking refers to someone or ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greaseball: "Greaseball" is a derogatory slang ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bail: informal/ to stop doing something o ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organized to a t: This phrase is used to describe som ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floor planning: Metaphorically, "floor planning" ca ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leatherneck: This term is another nickname for U ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high and tight haircut: A high and tight haircut is a very ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doughboy: This term originated during World W ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tight haircut: A tight haircut is a very short hai ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break down: 1 - If a machine or vehicle breaks ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand the test of time: last or remain popular for a long t ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

training module: A self - contained unit of training ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train like a beast: This phrase is used to describe tra ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in the reps: This phrase means to consistently a ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train hard win easy: Train hard, win easy Train hard, wi ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train to gain: Train to gain is a motivational phr ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put through the paces: To put someone or something through ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron therapy: ( Strength Training ) Engaging in ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mock training: Mock training refers to simulated p ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

long drawn out: Long - drawn - out Long - drawn - o ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approach: 1 - to deal with something مدیریت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take in: When someone is “taken in, ” it mea ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

salvage: To save goods from damage or destru ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cannibalism: the practice of a person who eats h ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groud in: "Ground in" means to establish a st ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spawn from: "Spawn from" means to originate or ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astounding: very surprising or shocking بسیار ش ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brainology: "Brainology" is not an officially r ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

axiology: Axiology is the branch of philosoph ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mindology: Mindology is a slang term used to r ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta think: Meta - think refers to the act of t ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run in the family: The meaning of “run in the family” ...

٩ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار