حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smitten right out of the gate: "Smitten right out of the gate" mea ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone's ass on the line: "کسی را در معرض خطر قرار دادن" /قرا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only the good die young: "Only the good die young" is a phra ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chick's a thorn without a prick: This saying is used to describe som ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

honor your end: "Honor your end" means to fulfill o ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

projection: a calculation or guess about the fu ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distro: "Distro" شکل کوتاه شده "distributio ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self named: اعطای نام یا عنوان خاصی به خود، خود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push drugs: فروختن یا توزیع کردن غیرقانونی مواد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polling booth: محل نوشتن رای ، یک فضای خصوصی در دا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoic: someone who does not complain or sh ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

needle junkie: این اصطلاح به طور خاص به کسی اطلاق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smack fiend: This term refers to someone who is ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skaghead: This term is a derogatory slang for ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ouchy wawa: /ˈaʊtʃi ˈwɑːwɑː/ حرف ندای غیررسمی و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yowser: /ˈjaʊzər/ یک حرف نداری غیررسمی برای ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sinister: Sinister refers to something that i ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aged to a tee: "دقیقاً و متناسب به اندازه سن"/ به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prime of life: This term refers to the period of l ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

middle aged spread: چاقی میانسالی به افزایش تدریجی چربی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

candy coma: This phrase describes the feeling o ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cholesterol city: This term is used to describe a sit ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet tooth overload: This term describes a situation whe ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lard bucket: This term is used to describe a per ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in shambles: This term is used to describe somet ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run the numbers: This slang phrase means to carry ou ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chiclets: This term refers to teeth that rese ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gnashers: Gnashers is a slang term used to re ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goofies: Goofies or goofy teeth is a slang t ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snack attack: This phrase is used to describe a s ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chow hall: This term is commonly used in milit ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lunchables: Lunchables is a brand of pre - pack ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eats: This term is a casual way of referr ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grubbery: This slang term refers to a place w ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuel up: This phrase is often used to descri ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go through with a fine tooth comb: To carefully and meticulously exami ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tooth breaking: چیزی که بسیار چالش برانگیز یا دشوار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: When something is described as “fir ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a week from never: A sarcastic or humorous way to say ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coffee boy: اصطلاح عامیانه توصیف یک کارمند جوا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rest my bones: استراحت کردن، آرام گرفتن، یا یک است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in rut: "در فصل جفت گیری" /دوره فعالیت جنسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twist my arm: متقاعد کردن یا مجبور کردن کسی به ان ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bleak: If a situation is bleak, there is l ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let things slide: "بی خیال شدن" / نادیده گرفتن یا چشم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the back burner: This expression means to prioritize ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it hush hush: This phrase means to keep something ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride the wave: "سوار موج شدن"/ استفاده کردن از رون ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let things get: "گذاشتن چیزها به حال خود" به معنای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it mellow: To “keep it mellow” means to stay c ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay in the background: "در پس زمینه ماندن" / ناآشکار یا در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ramification point: در ریاضیات، نقطه انشعاب به نقطه ای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at that juncture: "در آن مقطع" / در آن لحظه خاص در زم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

4n: This is an abbreviation for “for no ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

4t: 4T This is an abbreviation for “for ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preinfer: پیش گویی کردن/استنتاج یا نتیجه گیری ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hearth: The area in front of a fireplace wh ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kaput: This slang term is used to describe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ripple effect: a situation in which one event prod ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flake on: لغو کردن یا حضور نیافتن در یک رویدا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go toe to toe: To go toe to toe means to engage in ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

devil among the tailors: اصطلاحی است که به صحنه ای از هرج و ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buck against: مخالفت یا ایستادگی قوی کردن در براب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

downtime: time when you relax and do not do v ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modulate: to change something, such as an act ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ectoplasmic: /ˌɛktoʊˈpl�zmɪk/ چیزی شبیه به اروا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tgif: TGIF Thank God It's Friday خدا رو ش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holimind: /ˈhoʊlɪmaɪnd/ ترکیبی از "کل نگر/hol ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gratitude attitude: "نگرش سپاسگزاری" به معنای ذهنیت یا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zen den: A zen den is a designated space tha ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crazytown: یک اصطلاح عامیانه که به وضعیت، مکان ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social butterfly: A social butterfly is someone who i ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snipe: 1 - to criticize someone unpleasan ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sinister: شوم ( به انگلیسی: Sinister ) شوم ( ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affinity: مثال؛ She has an affinity for anima ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teleportation: Teleportation is the theoretical tr ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jitters: a feeling of nervousness that you e ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tailor for: شخصی سازی یا تطبیق چیزی به طور خاص ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slate for: برنامه ریزی یا زمان بندی کردن چیزی ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hustle and flow: * تعادل بین سخت کار کردن و عبور روا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put faith in: * اعتماد یا باور به قابلیت یا توانا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center in on: توجه یا تمرکز شدید بر روی یک موضوع ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be there for: حمایت یا کمک کردن به کسی، به خصوص د ...

٩ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

musk: مُشک ماده ای با بوی قوی، زمینی و حی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aromachology: * "آروماکولوژی" مطالعه علمی رابطه ب ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stomp: ** Stomp ( verb ) means to tread he ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lush: A “lush” is a person who drinks alc ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quack remedy: * "درمان شارلاتانی" / درمان یا دارو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heal touch: * به یک درمان انرژی جامع که در آن د ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up what i’m putting down: Pick up what I’m putting down درک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snookums: یک اصطلاح محبت آمیز یا لقب دوستانه ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swankier: /ˈsw�ŋkiər/ شیک تر، زیباتر یا باکلا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waltz in: /wɔːlts ɪn/ وارد شدن به جایی به ش ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extoll: چنین کلمه ای در انگلیسی نداریم. شکل ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ted talk: TED ( Technology, Entertainment, De ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pecha kucha: یک فرمت ارائه است که در آن ۲۰ اسلای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slice someone from earhole to asshole: یک عبارت خشونت آمیز است که به معنای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lightning talk: *** یک ارائه بسیار کوتاه که معمولاً ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run point: عهده دار شدن یا رهبری یک عملیات، پر ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

notate: "نوت برداری" /نوشتن یا ضبط اطلاعات، ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revealing: adjective Revealing clothes show mo ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intellectual: اسم روشن فکر، اندیشنده، متفکّر، ان ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make fiery pitch on: "ارائه پرشور"/ ارائه کردن یک ایده، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

website: a set of pages of information on th ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

panpharmacon: /p�nˌfɑːrməˈkɒn/ دارو یا راه حلی ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall in behind: دنبال کردن کسی یا چیزی، معمولاً به ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pencil case: a small bag for holding pens, penci ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they will crucify your ass: یک عبارت عامیانه به معنای اینکه کسی ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run your eyes over: به سرعت به چیزی نگاه کردن بدون بررس ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the once over: به سرعت چیزی یا کسی را بررسی یا مرو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trickle out: به آرامی و به تعداد کم جاری یا حرکت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dad cringe: لحظات شرم آور ناشی از اعمال، شوخی ه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dupe: to deceive someone, usually by maki ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honey bucket: Honey bucket is a slang term for a ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

john john: John - John is a playful slang term ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

johnnie: اصطلاح عامیانه برای توالت، که بیشتر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unworn: This term refers to someone who has ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

virgin ears: کسی که در معرض زبان زشت، محتوای صری ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

integrated drug treatment system: سیستم درمان جامع اعتیاد ( IDTS ) : ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idwtk: I Don't Want To Know. مخفف عبارت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idwt: I Don't Want To مخفف عبارت "نمی خوا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idgafm: I Don't Give A Fing Minute مخفف عب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idw: IDW ( I Don't Want ) "IDW" مخفف "I ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make babies: This phrase refers to engaging in s ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piss around: اصطلاح عامیانه *** هدر دادن وقت یا ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whiz: 1 - a person with a very high leve ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biodiversity: the number and types of plants and ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kaleidoscope: Used to describe a diverse group or ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shut it down: متوقف کردن کامل یک عملیات، فعالیت، ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

c list: C - list "فهرست C": اصطلاحی برای تو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trawl back: "جستجو کردن در گذشته"/ در میان حجم ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whip up eggs: "هم زدن تخم مرغ ها"/ به معنای هم زد ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw toys out of the pram: واکنش عصبانی یا لجبازانه نشان دادن، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fyi: FYI For Your Information This is a ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customize: to make or change something accordi ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come from money: کسی که در خانواده ای ثروتمند به دنی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nitazene: Nitazenes are a class of synthetic ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

junk out: دور ریختن یا خلاص شدن از شر موارد ب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crack out: تولید کردن سریع چیزی، اغلب با حس فو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take matters into one's own hand: برعهده گرفتن کنترل یا مسئولیت حل یک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

destructive mouth: کسی که از کلمات خود به صورت مضر یا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ball ache: یک اصطلاح عامیانه بریتانیایی است که ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

skullduggery: رفتار نادرست یا ناپسند؛ حیله گری. ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prankster behavior: اعمال و رفتاری که شامل شوخی ها یا ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rogue behavior: /rəʊɡ bɪˈheɪv. jər/ "رفتار سرکش"/ ا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land someone in it: قرار دادن کسی در یک موقعیت دشوار یا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do someone disservice: آسیب رساندن به شهرت یا وضعیت کسی با ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hop up: This slang term is used to describe ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep head down: جلوگیری کردن از جلب توجه به خود، اغ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride your ass: فشار آوردن، انتقاد کردن یا اذیت کرد ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no slacking: "دست بجنبون" / کاهش ندادن تلاش یا م ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

save face: to keep your reputation and avoid o ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sober the fuck up: "هوشیار شو لعنتی"/ یک روش بسیار مست ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust someone's balls: "Bust someone's balls" is a slang p ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cracker up: خندیدن بی اختیار یا خنداندن کسی دیگ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reel somebody in: جذب کردن، وسوسه کردن یا فریب دادن ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

degenerates: افرادی که از نظر اخلاقی، فرهنگی یا ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

RAD: “Rad” is a slang term used to descr ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiphany: 1 - a moment when you suddenly fee ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shout it out: Shout it out is an informal phrase ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in cahoots with: This phrase means to be involved in ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dictee: /dikˈteɪ/ This term refers to a dic ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bigify: Bigify is an informal term meaning ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stenography: Stenography is the practice of writ ...

٩ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار