حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military push up: Military push - up ( شنا سوئدی نظام ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calf raise: Calf Raise ( کالف ریز یا بالا بردن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bicycle crunch: Bicycle crunch یک حرکت ورزشی مؤثر و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diamond push up: Diamond push - up ( شنا سوئدی الماس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hip abduction: Hip abduction به معنای حرکت دادن پا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spider crawl: Spider crawl یا Spiderman crawl یک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flutter kick: Flutter kick یک تمرین مؤثر برای تقو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

squat: To live in an empty building or are ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rabbit hole after rabbit hole: یک اصطلاح استعاری که به معنای **ورو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

force a square peg into a round hole: **سخت و ناموفق تلاش کردن برای جا دا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drink out of fire hose: یک اصطلاح تصویری و عامیانه در زبان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revel: to enjoy ( something ) very much خی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crumble like a house of cards: **از هم پاشیدن یا فروپاشیدن سریع و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nail the description: **توصیف دقیق، کامل و بسیار درست یک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dumb it down: **ساده سازی بیش از حد یک موضوع یا م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the dirt on: **دادن اطلاعات محرمانه، شایعات یا ح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wazzam: عبارت **"Wazzam"** ( یا گاهی به صور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wazzitomee: ظاهراً یک شکل غیررسمی، محاوره ای و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safety dance: عبارت **"Safety dance"** در زبان عا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break it down barney style: **توضیح دادن یک موضوع یا مفهوم به س ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rope a doped: عبارت **"rope - a - doped"** در واق ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tchotchke: کلمه **"tchotchke"** ( تلفظ: چاتشکِ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shield up: ### 1. **حفاظت از خود در برابر تهدی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the rundown: یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shock to the core: عبارت **"shock to the core"** یک اص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in touch with: عبارت **"put in touch with"** یک اص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lock it down: ### 1. **ثابت کردن یا تضمین کردن چی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop a line about: عبارت **"drop a line about"** به مع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the skinny: عبارت **"give the skinny"** یک اصطل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dot com bubble: **حباب دات کام ( Dot - com Bubble ) ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay it all out: یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take someone off guard: یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a shoutout to: عبارت **"give a shoutout to"** یک ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knickknackery: کلمه **"knickknackery"** یک اسم غیر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

things and stuff: - این عبارت ترکیبی از دو کلمه **"th ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

startle out of one’s wits: عبارت **"startle out of one’s wits" ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lemming effect: عبارت **"Lemming Effect"** به یک پد ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go getter: someone who is very energetic, dete ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

junk: This term is another slang word for ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

write off: To write off something means to con ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

s and m: S&M is an acronym that stands for s ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit the rug: عبارت **"shit the rug"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuddlebug: عبارت **"cuddlebug"** ( یا "cuddle ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

secretary pool: **"Secretary pool"** یا **"secretar ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curtail: مثال؛ “The company decided to curta ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

read the room: to be or become aware of the opinio ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sanguine: ( of someone or someone's character ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spat: a short argument, usually about som ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hebephile: کلمه **"hebephile"** یک اصطلاح تخصص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

move at warp speed: عبارت **"move at warp speed"** یک ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

discover firsthand: عبارت **"discover firsthand"** به م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

book: 1 - to officially accuse someone o ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filthy: This slang term is used to describe ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it marinate: عبارت **"let it marinate"** در زبان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flickathon: عبارت **"Flickathon"** ترکیبی غیررس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

talkies: عبارت **"talkies"** به فیلم های **ص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run it through the mental filter: عبارت **"run it through the mental ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no monkey business: عبارت **"No monkey business"** به م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no horseplay: عبارت **"No horseplay"** به معنای * ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put on your thinking cap: عبارت **"Put on your thinking cap"* ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noodle on it: عبارت **"noodle on it"** به معنای * ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental acrobatics: عبارت **"mental acrobatics"** به مع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rare as hen’s teeth: عبارت **"rare as hen’s teeth"** یا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مغار: مغار یک ابزار دستی نجاری است که از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقطه تکیدگی: نقطه تکیدگی یا نقطه تکینگی 1. در عل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrap up in: ### 1. پیچیدن یا پوشیدن چیزی به دور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

morally bankrupt: عبارت **"morally bankrupt"** به معن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hip deep in: عبارت **"hip - deep in"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put in the clink: عبارت **"put in the clink"** یک اصط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slap with a sentence: عبارت **"slap with a sentence"** یک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the pen: عبارت **"in the pen"** یک اصطلاح عا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commit as a tick on a dog: To be fully committed or deeply att ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be knee deep in: عبارت **"be knee - deep in"** یک اص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commit as a mule: "Commit as a mule" refers to being ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put your nose to the grindstone: عبارت **"put your nose to the grind ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apply elbow grease: عبارت **"apply elbow grease"** به م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roll up one’s sleeves: عبارت **"roll up one’s sleeves"** ی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all chips in: عبارت **"all chips in"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spot the culprit: عبارت **"spot the culprit"** به معن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موبیفارم: قرص موبیفارم 7. 5 میلی گرم حاوی ماد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a swap: عبارت **"make a swap"** به معنای ** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it slip: عبارت **"let it slip"** یک اصطلاح ع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bundle deal: عبارت **"bundle deal"** به معنای ** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a transaction: عبارت **"make a transaction"** به م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liquidation sale: عبارت **"liquidation sale"** به معن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobipharm: قرص موبیفارم 7. 5 میلی گرم حاوی ماد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knuckle down: To “knuckle down” means to get seri ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perimeter: به مرز یا حدی از یک منطقه اشاره دار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pack to the rafters: عبارت **"packed to the rafters"** ی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at a crawl: عبارت **"at a crawl"** یک اصطلاح ان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with molasses in january: عبارت **"with molasses in January"* ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with leaden feet: عبارت **"with leaden feet"** یک اصط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like a sloth: عبارت **"like a sloth"** به معنای * ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dragging ass: ## معانی و کاربردهای "Dragging ass" ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take one’s time: عبارت **"take one’s time"** یک اصطل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at a saunter: عبارت **"at a saunter"** به معنای * ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bipolar bear: ## 1. موجود خیالی یا بازی ویدئویی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hip deep: عبارت **"hip deep"** به معنای **غرق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court disaster: عبارت **"court disaster"** به معنای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brave the storm: یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای * ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjust on the fly: عبارت **"adjust on the fly"** یک اص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stuff to the gills: عبارت **"stuffed to the gills"** یا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burst at the seams: عبارت **"burst at the seams"** به م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be supple: عبارت **"be supple"** به معنای **ان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

battling demons: عبارت **"battling demons"** به طور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hip to it: عبارت **"hip to it"** یک اصطلاح عام ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black star: ## 1. **Black Star در فیزیک و اخترش ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

succeed with flying colors: عبارت **"succeed with flying colors ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

excel beyond expectations: عبارت **"excel beyond expectations" ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

midnighter: Midnighter یک شخصیت ابرقهرمانی در ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coalie: کلمه **"Coalie"** در معانی مختلفی ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s have a throwdown: عبارت **"Let’s have a throwdown"** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep in the mix: عبارت **"deep in the mix"** یک اصطل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black knight: معنی در دنیای مالی و کسب وکار شرکت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep in it: عبارت **"deep in it"** به معنای **ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play it by the book: عبارت **"play it by the book"** یک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up to my ears: عبارت **"up to my ears"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black label: ## 1. **در حوزه محصولات و برندها** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sip the tea: عبارت **"sip the tea"** یک اصطلاح ع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in bygone days: عبارت **"in bygone days"** به معنای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

synth wizardry: �Synth - wizardry� به مهارت بسیار ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being a pushover: عبارت **"being a pushover"** یک اصط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being a diva: عبارت **"being a diva"** در زبان ان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skrrt skrrt: /skɜːrt skɜːrt/ عبارت **"Skrrt skrr ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the field: عبارت **"hit the field"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clout chasing: عبارت "clout chasing" به معنای تلاش ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putter about: بی هدف گشتن و انجام کارهای جزئی و غ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the know: مثال؛ I’m in the know about the lat ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slay it: To “slay it” means to perform excep ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knock it out of the park: To “knock it out of the park” means ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abyss: اَبیس ____________________________ ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bungalow: A bungalow is a small, single - sto ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push out: To release or make something availa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quirk: A quirk refers to an unusual or pec ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoot the breeze: مثال؛ Let’s meet up for coffee and ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

labyrinth: a confusing set of connecting passa ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watch one's six: عبارت **"watch one's six"** یک اصطل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aic: ## 1. Akaike Information Criterion ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurogenic tremoring: **Neurogenic tremoring** به لرزش یا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thermal camera: دوربین حرارتی ( Thermal Camera ) دس ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of one's head: عبارت **"get out of one's head"** د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

5 and 0: 5 - and - 0 "۵ - ۰" به رکورد برد - ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

o i s: ### 1. Officer - Involved Shooting ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone through the grinder: عبارت **"put someone through the gr ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dodo: This term is used to describe someo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dodo: a large bird, unable to fly, that n ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep one's ass unkicked: عبارت **"keep one's ass unkicked"** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thattagirl: عبارت **"Thattagirl"** یا به صورت ج ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this way enerybody wins: عبارت **"This way everybody wins"** ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

score: In slang, a “score” refers to a suc ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relate to that: عبارت **"relate to that"** در زبان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traffic in gossip: عبارت **"traffic in gossip"** به مع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spin one's wheels: عبارت **"spin one's wheels"** در زب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit someone: عبارت **"shit someone"** در زبان ان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rip off band aid: عبارت **"rip off the band - aid"** ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paragon: مثال؛ For instance, a teacher might ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ironclad: adjective [ usually before noun] I ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit or miss: 🔸 معادل فارسی: شانسی / بختی / غیر ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down on your luck: عبارت **"down on your luck"** به مع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go to: 🔸 معادل فارسی: مورد اعتماد / انتخ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s a cinch: عبارت **"It’s a cinch"** در زبان ان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

await with bated breath: عبارت **"await with bated breath"** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural cleansing: **Cultural cleansing** به معنای **ح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soonish: کلمه **"soonish"** یک واژه غیررسمی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

streamline: To make a process or system more ef ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mesh: When things mesh, they fit together ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

btk: BTK مخفف سه کلمه Bind ( بستن ) ، To ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like falling off a log: عبارت **"like falling off a log"** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to mosey: عبارت **"get to mosey"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white glove service: **White - glove service** به معنای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bespoke service: **Bespoke service** به معنای **خدما ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ace service: 1. **در ورزش های راکتی ( مثل تنیس و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choke doen the bile: عبارت **"choke down the bile"** یک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trudge through: عبارت **"trudge through"** یک فعل ع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stone cold fact: عبارت **"stone cold fact"** به معنا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the 411: عبارت **"the 411"** در زبان انگلیسی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hootch: کلمه **"hootch"** ( گاهی به صورت ** ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

try to off: عبارت **"try to off"** یک اصطلاح عا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ripe cunt: عبارت **"ripe cunt"** یک اصطلاح بسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wee bit: عبارت **"wee bit"** یک اصطلاح عامیا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slog through: عبارت **"slog through"** یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dig in one’s heels: عبارت **"dig in one’s heels"** یک ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buck the system: عبارت **"buck the system"** یک اصطل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

challenge the status quo: عبارت **"challenge the status quo"* ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job done: عبارت **"job done"** یک اصطلاح رایج ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make it through: عبارت **"make it through"** یکی از ...

٥ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار