پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٥٢٥)
به شمار نیاوردن، نادیده گرفتن، بیرون کردن، جدا کردن، سوا کردن
۱. جدا، جداگانه، سوا؛ جدا کردن ، بیرون آوردن؛ به شمار نیاوردن، نادیده گرفتن. ۲. ( در اسلام ) انشاالله گفتن
خشکسارواره، خشکادواره
خشکسار، خشکاد
سپاەسان، سپەگون، ارتشواره
آیینِ پذیرایی / مهماننوازی، سورِ پیشوازی
برادرپدر، کاکو، اَمو، آمو
تَسویه حِساب کَردَن: ١. پاک از پاک کردن، پاکسازی / برابرسازی / تراز کردن، ارزیابیِ دارایی کردن ٢. تاوان گرفتن؛ تاوان دادن
فرازونشیب/بالاپایین - شدگی/کِشندِ آب
به خدمت کَسی رسیدن
دندەی آزاد رفتن
دندەی آزاد
تازنده، تازشگر، یورشگر، یورشبر، آفندگر، تکاور
قَد: درازا، اندام، بالا، بلندی، بلندا قُد: یکدنده، سرسخت، لجباز
تا آگاهی دیگر/دوم، تا آگاهی دیگر/دوم در آینده
تا آگاهی دیگر، تا آگاهی دیگر در آینده
تا این وخت، تا این دَم، هنوز، این روزها، اکنون، اینک، کنون، همین وخت، ایدون
مُحَوَّطه: هواباز، پردیس، میدانگاه، مانشگاه، فراخه
حَیاط: هواباز، سرا، میانسرا، پردیس، پردیسگاه، فراخه
واکِشیدەشدگی، ربودەشدگی
شهروندی
تودەهایِ مردم، تودەهایِ همزیستگاه
انجمنِ رایزنیِ راه گُشایی
دور از شما، دور از همه، دور از همگی
تواناییِ پولی