پیشنهادهای کاردۆ / Kardo (١,٥٢٥)
آپارات: ۱. دستگاه، ابزار، افزار ۲. دوربینِ نگارگیری/فرتورگیری ﴿عکاسی﴾ ۳. دستگاهِ نمایشِ فیلم ۴. دستگاهِ بازسازی و بهسازیِ لاستیکِ خودرو
آپ تو دِیت کردن: به روز کردن، روزآمد کردن
آبیسال: مغاکی، ژرف؛ گردابی؛ ناپیمودنی، پیمایش ناپذیر
آپ تو دِیت: ۱. به روز، روزآمد، به هنگام ۲. به روزکردن
آبونه: هم دارنده، همبست، هم وند
آبونمان: هم دارندگی، همبستانه، هم وندانه، باهمانه همداشت
آبگینەیِ طارم، آبگینه طارم: ( آسمانِ ) سپهر؛ آسمانِ بلوری/شیشه ای، آسمانِ آبی
آبنوس: چوب سنگ، شیز
آبعَلی: دماونداب
آبَق: آبَک ۱. آبِ اندک ۲. ( دیرین ) جیوه، سیماب
آبسُلوتیسم/آبسولوتیسم: خودکامگی، خودسری، خودرایی، تک سالاری، ساستار
آبسه: باد، بادکردگی، ورم، آماس، پیله؛ چرک ورم، دُمَل، کورک
اَبِستره: هوش بنیاد، ویربنیاد، هوش زاد، آهیخته، جدابُن، مینوی
آبراسیون: ۱. نخ نماشدگی، شست وساب ۲. سایش، فرسایش، ساییدگی، زدگی، خراشیدگی ۳. رنجش، آزردگی
آبجی: خواهر، همشیره
آباج: همیشه ها، همیشگی ها
آباژور: تابش افکن، پرتوافکن، شیدتاب، سایه شکن، سایبان
آبا عُلوی: هفت آسمان، پدرانِ برّین
آباءِ عُلوی: هفت آسمان، پدرانِ برّین
آبا/آباء: ۱. نیاکان ۲. پدران
آبا/آباء: ۱. نیاکان ۲. پدران
آب مَعدَنی: آب کانی، آبِ کانی، آبِ کان، آب کان
آب نَبات: شکرینه، شکربسته، بپرمه ( در گویشِ زرند )
آبِ مُقَطَّر: آبِ چکیده، چکیدآب
آبِ قَنات: آبِ کاریز/کهریز، آبِ کناد، پَرَشک
آبِ طَرَب: مِیِ انگوری، بادەیِ رامش
آبِ قَصیل: آبِ خید/خوید
آبِ صَفا: آبِ سازش، آبِ یک رنگی؛ ( در درویشی ) روراستی و راستیتِ پارسایی
آب صِفَتی: آب سرشتی ۱. سودمندی، سودبخشی، سوددهی، پُرسودی ۲. فروتنی، افتادگی
آبِ خَسَق: آبِ گُلِ کاویشه
آبحُوضی: آبکِش، آبکِشِ آبگیر، آبگیربان
آبِ حَیات: آبِ زندگی، زیست - آب؛ آبِ جاودانگی؛ جانفَزا
آبِ حَسرَت: آبِ افسوس، اشک، آبِ رسانه
آء: درختِ کَرنا
آبِ تَبَلوُر: گِناب، آبِ درخشان، آبِ بُلوری
آبِ بَقا: آبِ بازماندگی، آبِ زندگی، آبِ زندگانی؛ آبِ جاودانگی، آبِ نامیری
جَلبِ تَوَجُّه کَردَن: آگاه کردن، واکشیدن، واکشی، توی چشم خوردن، به چشم آمدن، به نگر آمدن، چشمگیر بودن/ شدن، خودنمایی کردن
چشمگیر، گیرا، دیدنی، آگاەکننده، خودنما
در دست بررسی/بازبینی بودن
باورپذیر، درست، راست و درست، جایِ باور، استوان
قابِلِ - اِتِّکا: باورپذیر، استوان
شهروندی، وابستگی کشوری/میهنی
به ردەی رویداد، برپایەی رخداد
به ردەی الفبا، برپایەی الفبا
( خودرو، ترَن، هواپیما، کَشتی و دیگری ) کارگاهِ بازسازی، کارگاهِ نوسازی
ایمنی، درپناه - بودگی، درپناه - ماندگی، دَراَمان - بودگی، دَراَمان - ماندگی
ایمن، درپناه، دَراَمان، دَراَمان - بوده، دَراَمان - مانده
سرگرداننده، سرپرستِ نخست، نخست - سرپرست، سرپرستِ کارگذار، سرپرستِ انجامی
۱. شناسه، کیستی ۲. چیستی
با آمادگی زیاد