پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)
آندانت، آندانته: ۱. ( خُنیاگری ﴿= موسیقی ) روان، آهسته، آرام ۲. شیوەیِ جنبشیِ میانەرو
آندوسکوپی، اِندُسکُپی: ( پزشکی ) درون - بینی
آندوکارد، اِندُکارد: ( پزشکی ) دلپرده، درونپرده
آندوکاردیت، اِندوکاردیت: ( پزشکی ) دلپَردەتب
آنابولیسم، آنابُلیسم: ( کیمیا ) فراگشت، سازواره، درکِشی - و - ساخت
آنُرمال: ناهنجار، نابەهنجار، بیهنجار
آنزیم: ( کیمیا، زیست - شناسی ) زیمایه، کنشگر
آنابولیس، آنابُلیس: ( کیمیا ) پسگوارش
آنابولیسم، آنابُلیسم: ( کیمیا ) فراگشت، سازواره، درکِشی - و - ساخت
آنات: [گردآوردەیِ واژەیِ "آن"] آنها، دَمها، گاهها، هنگامها، اندک - زمانها، اندک - وخت ها، لَختها
آناتومی، آناتُمی: ( پزشکی ) کالبدشناسی، کالبدشکافی، تن شناسی، اندام شناسی
آنارشیسم: خودسری، بیسالاری، بیدولتی
آناس کرِسا: [پرندەای آبیِ کوچنده از گونەیِ مرغابی] خوتکا
آناف: [گردآوردەیِ واژەیِ "اَنف"] بینیها، دماغها
آنٲفانٲ، آنَن فانَن: دم - بە - دم
آنافیلاکسی: بیش - حسّاسیَّت، بیش - سُهندگی، فراسُهندگی
آناکرونیسم، آناکرُنیسم: نابەهنگامی، زمانپریشی، بیزمانگرایی
آناکرونیسم، آناکرُنیسم: نابەهنگامی، زمانپریشی، بیزمانگرایی
آناکوندا، آناکُندا: اژدرمار، مارِ بوآیِ آبزی، مارِ فروبرنده، مارِ اوبارنده
آنالوژی: ۱. سنجش، برآورد، همسنجی، همبرآورد ۲. همانندی، همانندگی، مانندگی، مانستگی، یکسانی، فراسنجی ۳. ( منطق ) نمونەآوری، سنجشِ مانندسازانه، همسنجیِ ...
آنالوطیقا، آنالُتیقا: ( فلسفه ) انگیزەکاوی، چرایی - سنجی، دلیلکاوی، فرنودسنجی
آنالیتیک: ۱. واکاوانه، واکافتی، فراکاوانه، فراکافتی؛ پژوهشی ۲. ( روانشناسی ) روانکاوانه
آنالیز: ۱. واکاوی، واکافت، فراکاوی، فراکافت، بازکاوی؛ بررسی، پژوهش ۲. ( روانشناسی ) روانکاوی
آناناس: کاجدیس، کاجودیس، کاج آلو، کاجه، کاژه
آنبَرباریس، اَنبَرباریس: زِرِشک
آنتِ اَسید، اَنتی اَسید: اَسیدستیز، پاداَسید، پادتُرشا، پادتُرشک
آنتاگونیسم، آنتاگُنیسم: ستیز، ستیزگری، دشمنی، ناهمسویی، هماوردی، رویارویی، آخشیگ
آنتای: ( زمین - شناسی ) رَخ، رخنه، شکاف
آنتاگونیسم، آنتاگُنیسم: ستیز، ستیزگری، دشمنی، ناهمسویی، هماوردی، رویارویی، آخشیگ
آنتراسِن: شیرزُغال، شرزُغال
آنتراسیت: ( کانیشناسی ) زغالسنگِ خشک، زغالسنگِ ناب، تاوزُغال
آنتروپولوژی، آنترُپُلُژی: مردم - شناسی، انسان - شناسی
آنتروپومِتری، آنترُپُمِتری: مردم - سنجی، انسان - سنجی، اندام - سنجی
آمِرین: دستوردهندگان، فرماندهندگان، فرماندهان، فرمایندگان، فرمان پادان، فرمانبُدان، فرمایش - کنندگان؛ کارفرمایان؛ فرمانروایان
آمفی تِئاتر: تالار، پِلتالار
آمفیبول، آمفیبُل: آذرسنگ
آمفیبیَن، اَمفیبیَن: دوزیست؛ دوزیستان
آمفیبی، اَمفیبی: دوزیست
آمَل: یاریرسان، یاریدهنده، یاریگر، کمکرسان، کمک - کننده
آمُلَج: [عربی - شدەیِ "آمُله"]
آمِن، اَمن: ۱. درپناه، بەزنهار، بازنهار ۲. بیباک، بیترس، نترس، بیبیم آمَن: استوارتر
آمِن السِرب: دل - آرام، دلارام، دل - آسوده
آمَنا: ۱. رازدارشده؛ درستکارشده، گرودارشده ۲. [دیسەیِ دیگرِ واژەیِ "آمِنه"] ( زنِ ) ایمان - آورنده؛ ( زنِ ) نترس آمِنا: ۱. پناه، پناهگاه، امان، اَمنگ ...
آموزِشِ عالی: آموزشِ بالاتر
آموروز: آبسیاهی
آمونیا ( ک ) ، آمُنیا ( ک ) : نوش - آهک، نوشاهک، نوش - آهکه
آمولُن: نشاسته
آمُنیوم، آمونیوم: نوش - آهکین
آمونیا ( ک ) ، آمُنیا ( ک ) : نوش - آهک، نوشاهک، نوش - آهکه
آمونیوم، آمُنیوم: نوش - آهکین