حمید زارعی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

while: ( در حالی که ) بهترین ترجمه آن است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the same: ترتیب ترجمه: 1 - همین و همان 2 - یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rate: میزان، نرخ، سرعت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far as: جز قیدی مرکب به معنای: تا جاییکه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

file: فرآیند پر کردن، تشکیل، تسلیم و به ج ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weak artificial intelligence: هوش مصنوعی ضعیف ( به انگلیسی Weak A ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral sciences: علوم اخلاقی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital light processing: واژه DLP در پرینتر سه بعدی رزینی بر ...

١٠ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to make a better understanding: شناخت بیشتر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در ارتباط با یکدیگر: In relation to one another

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چه رسد به: Let a lone

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرنده های اسمان به حالت گریه کنند: در اصطلاح به معنای Makes your life ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رویه قضایی: legal procedure

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در انجام دادن این کار: In doing so In so doing

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جدیدترین: Most recent

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدرت بخشیدن: Empower

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قافیه های شعری: The rhyming scheme

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the rhyming scheme: قافیه های شعری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داشتن مهارت زیاد: authoritative

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به این صورت نیست: this is not the case

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can help: به صورت منفی خودداری کردن، اجتناب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can help: به صورت منفی خودداری کردن، اجتناب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grin: لبخند بی صدایی که دندان ها را نشان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after: به اقتباس از پس از افعال name, desi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

develop: Develop بر اساس متن به ترتیب اولویت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one ice: معنای اصطلاحی: کنار گذاشتن برای مصر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet: 1 - ملاقات کردن2 - تامین کردن3 - بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a c induction motor: متناوب القایی موتور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abattior: کشتارگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: معانی زیر را می دهد: 1 - بردن 2 - آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

incorporate: به کار گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

range: طیف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caracterize: مشخصه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involve: مستلزم. . . بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: هم نقش حرف اضافه و هم نقش قیدی دارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: معنای آن وقتی اسم است به ترتیب: مسئ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

و غیره: And etc and so on and so forth and ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sometime: زمانی، وقتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AS: اگر بعد از as یک جمله کامل بیاید بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

known: شناخته شده هویدا، معروف، مشهور، معل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحصیل کردن: Education

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذاتی بودن: innate

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take decision: تصمیم گیری خرد و کوچک مد نظر است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقدمات کار: The ground is prepared

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supply: با حرف اضافه for به معنای فراهم کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn into: 1 - تبدیل شدن 2 - روی آوردن 3 - چرخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clump: لخته شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geomorphic: زمین ریخت شناسی ، ریخت شناسی زمین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ask somebody out: معنی: به قرار دعوت کردن مثال: Brian ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

add up to something: معنی: برابر می شه مثال: Your purcha ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back something up: معنی: وارونه کردن مثال: You’ll have ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow something up: معنی: باد کردن مثال: We have to blo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break down: معنی: از کار افتادن ( خودرو، دستگاه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

share: مشترک استفاده کردن یا برخوردار بودن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

then: 1 - پس، بنابراین 2 - سپس 3 - آنگاه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

concentration: 1 - غلظت ( برای مایعات ) 2 - تراکم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the same: ترتیب ترجمه: 1 - همین و همان 2 - یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

some: ترتیب ترجمه: 1 - با اسم قابل شمارش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yet: اول و وسط جمله به معنای: ( اما، ولی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somehow: تا حدودی ، به نحوی ، یک جورایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

long: در نقش قید به معنای: مدت ها، از دیر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just: در نقش قید به معنای: فقط ، درست و د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even if: حتی اگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

while: ( در حالی که ) بهترین ترجمه آن است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as long as: در نقش جز قیدی: تا زمانی که ، مادام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as though: انگار، انگار که

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so that: اگر علت و معلولی باشد به معنای: تا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provided that: به شرط آنکه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

analogous to: حرف اضافه مرکب به معنای : مشابه با

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in comparison: در مقایسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

than: در نقش جز قیدی: از آنکه ، نسبت به آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as as: 1 - همان قدر . . . که 2 - به صفت یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so that: اگر بین so و that فاصله باشد یعنی ج ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couldn't help: خودداری کردن، اجتناب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep: اگر فعل بعد آن ing داشت به معنای اد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line: مثل: سیر نظریه پردازی یا روند نظریه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once: به عنوان جز قیدی: 1 - پس از آنکه ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tend to: Tend to v در معنای فعلی: تمایل داشت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به نظر رسیدن: Seem, look, appear در معنای فعلی و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be used: Be used V مجهول use به معنای استفاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smell: در معنای فعلی: به نظر رسیدن در معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound: در معنای فعلی: به نظر رسیدن در معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel: در معنای فعلی: به نظر رسیدن در معن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دستور گشتاری: Transformational Grammer rules

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موازی با: Parallel to

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evolve: پدیدار شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engage: می پردازد به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: ذات، عینی، ملموس محض

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end up: End up in or with Ving در معنای فع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come to: Come to V به هوش آمدن ( بعد آن فعل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simply: 1 - صرفاً 2 - به سادگی، به طور ساده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in turn: خود، فی نفسه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otherwise: قید ربط: در غیر اینصورت قید معمولی: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

given: در ابتدا و انتهای جمله به معنای: با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thus for: تا کنون

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in some extent: تا حدی، تا اندازه ای

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the long time: در دراز مدت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in time: در طول زمان ، به موقع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speaking: ly speaking. . . . مثل : generally ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that is: یعنی، به عبارت دیگر ، به سخن دیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

namely: یعنی، به عبارت دیگر ، به سخن دیگر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as well as: قید: به خوبی حرف ربط: و نیز در کل: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but: اما حرف ربط: که، بلکه صرفاً به جز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SO: قید تشدید: بسیار قید ربط معنا: بناب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brand: نام تجاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

certain: 1 - مطمئن 2 - خاص، ویژه، معین 3 - ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasional: نادر، به ندرت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visual contrast: تضاد بصری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whose: Whose= of which که در آن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

much less: قید: بسیار کمتر حرف ربط: چه رسد به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

Make: 1 - ایجاد کردن، ساختن 2 - انجام داد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

composing of: متشکل از

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

using: با استفاده از

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take into account: با در نظرگرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

considering: با درنظر گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depending on: بسته به

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

following: به دنبال، در پی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

article: 1 - حرف تعریف2 - مقاله3 - قلم و کال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twisting and twining: پیچ و تاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suggest: وقتی فاعل آدم نیست: حاکی از آن است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in terms of: در قالب، از منظر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

say: وقتی بین دو کاما بیاید قید ربط معنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manage: توانستن، موفق شد ( اگر بعد از manag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bear: به عنوان فعل: زاییدن، حمل کردن، داش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perhaps: ( احتمالا ) ترجمه کنید چون ( شاید ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out: معلوم شد است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implication: وقتی اسم است به معنای ( کاربرد، مصر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assisted: به کمک . . . انجام گرفته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delivery: ایجاد کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appear to: فعل های به نظر رسیدن را میتوان ( ظا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtually: واقعاً ( در حوزه موضوعات واقعی ) ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photograph: فیلم برداری یا عکس برداری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reproduce: 1 - بازنمود2 - بازافرینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

copiousness: قابل کپی برداری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outline: 1 - فهرست2 - طرح کلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

methodology: روش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notwithstanding: به رغم ، به رغم انکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so called: مشهور، معروف، نامگذاری شده، به اصطل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proxy: نیروی نیابتی، نیروی شبه نظامی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out to be: عامیانه:از آب درامدن، معلوم شدن علم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prove to be: عامیانه:از آب درامدن، معلوم شدن علم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be straight for word: رک و پوست کنده یا صریح و آشکار حرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vitality: پویایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative: صفت: متناوب، جایگزین، دیگر اسم: گزی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision taking: تصمیم گیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision takers: تصمیم گیرندگان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practicality: کاربرد ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favor: اسم: لطف، منفعت فعل: مناسب چیزی بود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

court: اسم: دادگاه، زمین فوتبال، بارگاه فع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afford: 1 - اگر بحث مالی باشد: استطاعت مالی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise: 1 - بالا بردن 2 - پرورش دادن 3 - مط ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for no sooner than: چون به محض انکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

probability value: مقدار احتمال مقدار احتمال ( Prob ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

signed testimony: شهادت نامه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

certificate of live birth: گواهی ولادت یا تولد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

place of issue: در متون حقوقی ( محل صدور )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resident permit: پروانه اقامت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

certifier: در متون حقوقی به معنای گواهان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وزارت کشور: در متون حقوقی به معنای ministry of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سازمان ثبت احوال کشور: State personal status registration ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوابق سجلی: Identity record در متون تخصصی حقوقی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ant colony algorithm: الگوریتم کلونی مورچگان نوعی شبیه سا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hop node: A hop node is a node in a network t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

genetic algorithm: الگوریتم ژنتیک ( GA | Genetic Algor ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satisfy: شرایط و الزامات چیزی را داشتن تامین ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be going to: کاربرد های آن: قصد داشتن My brother ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

routing table: جدول مسیریابی حاوی اطلاعاتی است که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

next hop: گیت وی یا هاپ بعدی، آدرس مقصد محل ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a ten: اصطلاح: کارت بیسته، کارت حرف نداره

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a chicken scratch handwriting: دست خط خرچنگ قورباغه ای

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست خط خرچنگ قورباغه ای: A chicken scratch handwriting

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single point crossover: اگر عملیات تلفیق را در یک نقطه انجا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parameter setting: In the context of algorithms, param ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there will be: وجود خواهد داشت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there must be: باید وجود داشته باشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuron: در یادگیری عمیق: همانطور که عناصر ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kerf loss: اتلاف برش The amount of material lo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتلاف برش: در صنعت برشکاری kerf loss

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صیقل کاری: polishing

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abrasive waterjet machining: ماشین کاری ( برشکاری ) سایشی با جت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gaussian distribution: توزیع نرمال که توزیع گوسی ( Gaussia ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prestrain: پیش کرنش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضریب انبساط گرمایی: Coefficient of thermal Expansion

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joule heating: گرمایش ژول ( انگلیسی: Joule heating ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carbon nanofiber: نانوفیبر کربنی: نانو فیبر کربنی یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keyhole effect: اثر سوراخ کلید The keyhole effect i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

finite element method: روش المان محدود� ( Finite Element M ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

applied element: المان کاربردی Applied Element Metho ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carburization: Carburization is the process by whi ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های حمید زارعی