حمید زارعی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brute: حیوان، سبوع، بی خرد، بی شعور ، بی ج ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tooth decay: پوسیدگی دندان

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finish: روکش، ضخامت، زبری، صافی یا کیفیت سط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ask somebody out: معنی: به قرار دعوت کردن مثال: Brian ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compensate: The limitations of traditional EDM ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: در اختیار نهادن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

likewise: به همین ترتیب ، به علاوه ، همچنین

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enter: پا به عرصه. . . نهادن. مثل پا به عر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

since: در نقش جز قیدی: از زمانیکه ( وقتی ک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it comes to: وقتی حرف چیزی مطرح است

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

host: به کامپیوترهای متصل به شبکه، میزبان ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traffic: تردد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remarks: در متون حقوقی به معنای محل توضیحات

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sacrifice: قید چیزی را زدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proper: مناسب از هر نظر

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affirmative: تصدیق آمیز

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

each: به معنای هر یک و هریک از مثل : هر د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

untapped: بی سابقه مثل : Untapped demand تقاض ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

owing to: به واسطه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take action: اقدام کردن ( رسمی و قانونی )

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

progress: پیشرفتی است که به تدریج و در گذر زم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time honored: در طول زمان مورد توجه، دیرینه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with respect: با احترام

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

systematically: اصولی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

because: به سبب آنکه ، به دلیل آنکه به خاطر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happen to: Happen to V در معنای فعلی: اتفاق ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concerning: 1 - مربوط به 2 - مرتبط با 3 - دربا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

renounce: دست شستن از چیزی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additive manufacturing: ساخت افزایشی یا additive manufactur ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lurch: حرکت سریع ، تکانش

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matrix: چارچوب

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gateway: Gateway سبب می شود تا ارتباط بین دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back propagation: انتشار رو به عقب خطاها که به اختصار ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flashback: برگشت به عقب

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ie: یعنی، به عبارت دیگر ، به سخن دیگر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scale up: بافت های فلسی، به تدریج رشد یافتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

projection: انداختن تصویر روی پرده، فرافکنی، بر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look: دیدن یا نگاه کردن ( از نوع ارادی )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by far: به طور کلی، عمدتاً

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strand: گونه دستکاری شده

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

type: گروه ( در گروه خونی )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn: پرداختن به

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

population: در علم کامپیوتر به معنای:در هر مرحل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individual: تک تک ، فرد فرد ، هر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understanding: مفاهیم

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authoritative: دارای مهارت بسیار

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

although: اگرچه، به رغم آنکه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seek to: زمان آن زمان حال است و در معنای فعل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seem: Seem ( to ) معنای فعلی: به نظر رسی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

developing: طراحی، ابداع، اختراع

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see: دیدن ( از نوع غیر ارادی )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spark: ناشی شدن، نشات گرفتن

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pole: نقش، موضع ( در حقوق )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provided: به عنوان جز قیدی: به شرط آنکه ، مشر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به رغم: Inspite of =به رغم

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from now on: از امروز به بعد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

few: وقتی m1 جانشین NP باشد ( معدودی ) ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

given that: با فرض اینکه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

image: در ادبیات صور خیال ترجمه می شود

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decision taking: تصمیم گیری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decision takers: تصمیم گیرندگان

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be going to: کاربرد های آن: قصد داشتن My brother ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there will be: وجود خواهد داشت

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thus for: تا کنون

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provide for: فراهم کردن برای کسی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conduct: صورت گرفتن ( بسیاری از پژوهش ها در ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوابق سجلی: Identity record در متون تخصصی حقوقی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ant colony algorithm: الگوریتم کلونی مورچگان نوعی شبیه سا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copiousness: قابل کپی برداری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be straight for word: رک و پوست کنده یا صریح و آشکار حرف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decision making: تصمیم سازی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in spite of: به رغم، با وجود

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crop: برش زدن تصویر. وقتی می خواهیم حاشیه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water table: سطحی که آب در یک سفره زیرزمینی بالا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

not only: اگر not و only پشت سر هم بیایند not ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

definition: مفهوم

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

setting aside: با کنار گذاشتن با صرف نظر از

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ask around: معنی: از بسیاری از افراد یک سوال رو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

therfore: بنابراین ، بدین ترتیب ، از این رو، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plank: ارکان

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نورون: در یادگیری عمیق: همانطور که عناصر ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occupation: در متون تخصصی حقوقی ( به معنای شغل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

progenitor: مقلد، هم سبک، مرید

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in place: ایجاد شدن، در جای خود قرار گرفتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

domicile: محل اقامت ، اقامتگاه در متون تخصصی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criticised: نقد ادبی کردن، انتقاد کردن، مورد ان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hobo: خانه به دوش

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cease to: Cease to در معنای متوقف کردن در مع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fail to: Fail to V به معنای نتوانستن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی محتوا: Pointless

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apophatic: مکاشفه ای

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

or: Or اول جمله قید ربط محسوب میشود به ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reverberate: به لرزه درآوردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by virtue: به وسیله ، به واسطه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turf war: جنگ تن به تن افراد باند خلافکار

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رویه قضایی: legal procedure

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در راستای: In line with in the course of

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tautological: تکراری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whoever: به عنوان جز قیدی: هر کسی که

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیرا: Since, because

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

into: اگر قبل از into فعلی تحولی بیایید ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get through: دست یافتن، وارد شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

further: دامن زدن به جنگ بین دو کشور

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look: در معنای فعلی: به نظر رسیدن در معن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought to: زمان آن زمان گذشته است و در معنای ف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brought about: پدید آمدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

such that: چنانچه که He explained the point in ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relating to: 1 - مربوط به 2 - مرتبط با 3 - دربا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

technical: فنی صنعتی، اختصاصی، اصولی، اجرایی، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whatever: به عنوان جز قیدی: هر چه که

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edge: اطراف

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Make: 1 - ساختن 2 - گرداندن، سبب شدن 3 - ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense: 1 - معنا و مفهوم 2 - معقول ، معنی د ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taking into account: با توجه به

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of: از، خارج از

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

introduction: ورود

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

area: موارد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treatment: درمان کردن، رفتار کردن، مهمان کردن، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practice: در پزشکی: طبابت کردن در حقوق: وکالت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appear: Appear ( to ) معنای فعلی: به نظر ر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flag: در کامپیوتر:نوعی علامت که کامپیوتر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the very: اگر قبلاً در مورد موضوعی در متن صحب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

up to: Up to ( رسیدن هم معنا می دهد Howeve ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

argue: حاکی از آن است

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

form: ( ساختار ) مطرح است

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

setting: 1 - شرایط ( زمانی و مکانی ) 2 - چی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

objective reason: دلیل عینی، دلیل قابل مشاهده

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by: اگر قبل از ضمایر انعکاسی و تاکیدی ح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crossover: در حوضه الگوریتم ژنتیکی به معنای ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treat: 1 - پرداختن 2 - پردازش کردن ( با تو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

place of issue: در متون حقوقی ( محل صدور )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despite: به رغم از جهت ویرایش بهتر است

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scaffold: قالب، چارچوب

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in contrast: در مقابل، در مقایسه با

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avert: چشم ها را درویش کردن ( avert )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

streamline: سوق دادن، هدایت کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deal: پرداختن به چیزی ( می پردازد )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rush off: باعجله راهی شدن/ حرکت کردن Zac rush ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as a result: در نتیجه ، بنابراین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acknowledgement: پذیرش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

code: آیین مثل آیین ادبی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw: استنباط کردن بیان کردن

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deposit: رسوب کردن، بر جای گذاشتن، سپرده گذا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actor: عامل یا عاملین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sence: 1 - مفهوم، معنا 2 - حس، احساس

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

may: 1 - می توان 2 - ممکن است اجازه یا ا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if: اگر ، در صورتیکه ، بشرط آنکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rather than: در نقش حرف اضافه: به جای در نقش جز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out: هم نقش قیدی و هم نقش حرف اضافه دارد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

and: قید ربط: به علاوه، ضمناً، علاوه بر ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light: فعل: روشن کردن اسم: نور، چراغ صفت: ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in comparison: در مقایسه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

A: ترتیب ترجمه :1 - ی ( نکره ) مثل a b ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

related to: 1 - مربوط به 2 - مرتبط با 3 - دربا ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rate: میزان، نرخ، سرعت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far as: جز قیدی مرکب به معنای: تا جاییکه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

file: فرآیند پر کردن، تشکیل، تسلیم و به ج ...

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رویه قضایی: legal procedure

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جدیدترین: Most recent

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can help: به صورت منفی خودداری کردن، اجتناب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grin: لبخند بی صدایی که دندان ها را نشان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after: به اقتباس از پس از افعال name, desi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet: 1 - ملاقات کردن2 - تامین کردن3 - بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abattior: کشتارگاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: معانی زیر را می دهد: 1 - بردن 2 - آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

range: طیف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caracterize: مشخصه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involve: مستلزم. . . بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: هم نقش حرف اضافه و هم نقش قیدی دارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: معنای آن وقتی اسم است به ترتیب: مسئ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

و غیره: And etc and so on and so forth and ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sometime: زمانی، وقتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

known: شناخته شده هویدا، معروف، مشهور، معل ...

١ سال پیش

مدال‌های حمید زارعی