پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٨٠)
ارضا شدن ( اومدن! )
ریدن
جون کندن. سخت کار کردن. ارضا شدن.
شرمنده به زحمت انداختمت.
بوسه طولانی با مخلفات
باهام بهم زد .
معانی اسلنگی: سکس آلت تناسلی مردانه محکومیت جنایی
کینه داشتن یا مشکل داشتن یا کسی
باهات کدورت دارم.
کله خر. یه آدم احمق.
توان حرارتی
بخش های مهم و اساسی
لطف بزرگی در حقم کردی.
صورت پر چاله چوله. صورت جوش جوشی .
حواس پرتی خماری
خجالتم میدی.
حرفی برای ابراز تعجب: شگفتا. پشمام برگام.
من بچه اولم!
من ته تغاری ام! کوچکترین فرزند خانواده ام.
قلبم تند تند میزنه!
بدون اینکه خودش تقصیری داشته باشه
صادقانه
معتاد به فیلم دیدن یا فیلمباز
معتاد اینترنت
زیرچشمی نگاه نکن.
چشم چرونی
بلند کردن کسی
در یک شرکتی کار کردن از خدمات یک شرکتی استفاده کردن
راستِ کار کاملا مناسب کار
بزار رو راست باشم
آدم لاشی
خبر خاصی نیست خبر بی خبر
لابد حتما شاید
قیدش رو زدم دیگه برام تموم شده دیگه فکرش رو نمیکنم پشت سر گذاشتم
ماری جوانا
شیرفهمش کن.
تو استثنایی هستی. تو فوق العاده هستی.
شرایط سخت و دشواریه.
حقش بود.
امروز و فردا این کلمه رو وقتی به کار میبریم که نمیدونیم از کدوم زمان ( امروز یا فردا ) استفاده کنیم.
بازی تمومه، همه چی رو شده.
ذوق زده، پرهیجان مَست.
به خودت مسلط باش.
به کَسی نگو.
خیلی زجرآور بود سخت بود
کاملا دیوانه!
صبر و تحمل کسی رو لبریز کردن. باعث از دست رفتن کنترل در کسی شدن.
1 - هیچی 2 - به باد کردن جایی از بدن ( کله معمولا ) بعد خوردن ضربه ای به اون قسمت. 3 - نتیجه ندادن کاری، عملکرد بدی داشتن
اطلاعاتت رو ببر بالا.
ارازل اوباش