پیشنهاد‌های حمیدرضا (٣,٣٨٠)

بازدید
٤,٦٣٥
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهت باد به شکل پیکان مانند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

الکی، بی حساب کتاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

من قلقلکی ام.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

معانی اسلنگی: پارتی داشتن آشنا داشتن تو رابطه رفتن بوسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تراز گرمایی بودجه گرمایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فشار سطح دریا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناوه ( جریان های لایه بالایی جو )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

لکه های خورشیدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سامانه بسته کم فشار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جریان های رودبادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جبهه سطحی ( هواشناسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیوند دور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگه میشه ( اگه امکانش هست )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همین سادگی به همین آسونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنای "مکانی به دور از تمدن" بوده و به نقاطی اتلاق می شود که خالی از سکنه بوده و تمدنی ندارند.

پیشنهاد
١

این عبارت رو هنگامی استفاده کنید که می خواید به طرف مقابل تون بگید که اون هیچ چیز در مورد موضوع مطرح شده ( یا شرایط به وجود آمده ) نمی دونه. در واقع ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

یه اصطلاح پرکاربرد در زبان انگلیسی که میشه اون رو در انتهای جملاتی بکار برد که پیامدی منفی دارن یا اتفاقات ناخوشایندی که تا کنون به وقوع پیوستن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت رو هنگامی استفاده کنید که می خواید به طرف مقابل تون بگید که باید کاری رو انجام بده.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بررسی کردن اوضاع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دریافت شد. متوجه شدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هدف دور از دسترس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اغراق نکن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چشم گیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیگه تکرار نمیشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دیگه تحملشو ندارم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعصاب ندارم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرض پرحرفی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بررسی سوء پیشینه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

صحیح است. درست است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بهترین واژه ای که می شه برای بیان yo در فارسی استفاده کرد، "هی" است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نیروی کمکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم اشتها بودن کم خوراک بودن، خیلی کم غذا خوردن

پیشنهاد
٣

حرف دل کسی را زدن، فکر کسی را خواندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

منو بی خبر نذار، من رو در جریان بذار، خبرم کن، هر چی شد به من اطلاع بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنهامون بزارین.

پیشنهاد
٠

به نظر خوب نمیای لطفا استراحت کن

پیشنهاد
٠

بسیار رنگ پریدس، مثل گچ دیوار سفیده

پیشنهاد
٠

متفاوت مثل روز و شب هستن، مثل کارد و پنیرن

پیشنهاد
٠

کله شقه، عین قاطر چموشه

پیشنهاد
٠

مثل یه گاو نر قویه

پیشنهاد
٠

مثل طاووس مغروره، از دماغ فیل افتاده، انگار از آسمان افتاده

پیشنهاد
٠

مثل سنگ خشکه

پیشنهاد
٠

مثل نور سریعه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اندازم نیست. ( سایز من نیست )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

موجود برای فروش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اسمه آشنا میزنه.

پیشنهاد
٠

وقتی دوباره سرحال شدی.

پیشنهاد
٠

بیا باهم رو راست باشیم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمان داره زود میگذره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

لطفتو جبران می کنم.