مهدی کائینی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlier: دگراندیش

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tap into: دست روی موضوعی گذاشتن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmistakable: مسجل

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relevant: حائز موضوعیت

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsession: فکر و ذکر

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

camelot: قلمرو/قلعۀ رؤیایی؛

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disturbing: تشویش برانگیز

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vignette: [گرافیک] قاب تصویر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no different: از این قاعده مستثنی نیست

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

against the grain: برخلاف طبیعت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

front company: شرکت صوری

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come on: ای بابا؛ تو روح تون؛ شوخی می کنی؟ ( ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

march: لشگرکشی کردن؛ راهپیمایی کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ailing: ناخوش احوال

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zone: تمرکز داشتن؛ از لحاظ ذهنی در آمادگی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

space: جایگاه؛ وضعیت

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being onto something: بیراه فکر نکردن/حس نکردن؛ درست بو ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AS: در قامتِ

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verdant: سرسبز

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rabbit hole: هزار تو

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spread of risk: کمینه سازی خطر/ریسک ( از طریق توسعه ...

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

populist: عامه گرا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

populist: عامه گرا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jack of all trades and master of none: همه کارۀ هیچ کاره؛ اقیانوسی به عمق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jack of all trades and master of none: همه کارۀ هیچ کاره؛ اقیانوسی به عمق ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have it both ways: هم خر را خواستن هم خرما

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attentive: پیگیر ( کسی که پیگیر کاری است و به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

privileged: مرفه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trappings: متعلقات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trappings: متعلقات

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self presentation: خویشتن نمایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make sense: به درک ( درست ) رسیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tap into: وَر رفتن؛ تحریک کردن؛ برانگیختن؛ سو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orthodoxy: همه پذیری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

east coast: کرانه شرقی ( ایالت های شرقی آمریکا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all sorts of: انواع و اقسام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all sorts of: انواع و اقسام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

participatory: مشارکت محور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

serve: ایفای نقش کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lifestreaming: پخش زندگی ( روزمره )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self branding: برندسازی از خوشتن/خود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individualization: فردی سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

purpose: هدف وجودی؛ مأموریت؛ رسالت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persona: شخصیت صوری ( غیرواقعی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exchange: مراوده؛ تبادل آتش ( در امور نظامی )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meritless: بی ارزش؛ بی فایده [حقوقی] بی اساس

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

socialite: معاشر اعیان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

socialite: معاشر اعیان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fine: مرغوب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the very least: در حداقلی ترین حالت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

human interest story: خبر جاذبه انسانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compromise: در معرض آسیب قرار دادن؛ لو رفتن ( د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capitalism: سرمایه سالاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitalism: سرمایه سالاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corporation: اَبَرشرکت ( در مقایسه با company با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contango: گران آتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

saftey net: تور نجات تأمین اجتماعی ( خدماتی مث ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saftey net: تور نجات تأمین اجتماعی ( خدماتی مث ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easing: تخفیف/تعدیل ( در وضعیت ) easing o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average paid: میان درآمد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inventory distortion: کژدیسی انبار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overstock: بیش ذخیره سازی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cotton blend: کتان ترکیبی ( پارچه ای که از کتان و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debottleneck: گلوگاه زدایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

escrow service: خدمت/خدمات امانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

articulate: خوش بیان؛ فصیح

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geopolitics: جغراسیاست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tinker with: وَر رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tinker with: وَر رفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tailor: شخصی سازی کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look back: برگشتن و نگاه کردن به عقب/گذشته نگا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

free spirited: آزاده؛ آزادمرد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bomb: خراب کردن ( کار ) ؛ گند زدن ( در کا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

introduction to: درامدی بر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

introduction to: درامدی بر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vice president: [سیاست آمریکا] معاون ریاست جمهوری ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

genre film: فیلم ژانر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the late: فقید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arc: قوس قصه/داستان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overbuy: بیش خرید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defeatist: محکوم به شکست defeatist view رویکر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net zero: برایند صفر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

energy mix: سبد انرژی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

energy mix: سبد انرژی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plain sight: ملأ عام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plain sight: ملأ عام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premium: اضافه پرداخت ( متضاد discount تخفیف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dutiable: تعرفه ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

languish: بی رمق بودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

melt up: رشد هیجانی ( بورس ) ؛ حباب در نتیج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pear shaped: رو به وخامت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pear shaped: رو به وخامت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poor thing: زبون بسته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

middle distillate: فراورده های نفتی میانی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time is of the essence clause: بند شرط زمانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demand letter: اعاده نامه؛ غرامت نامه؛ خسارت نامه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indispensable: بلامنازع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disposable: مازاد disposable income درآمد مازاد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ripener: عمل آورنده fruit ripener عمل آورند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deny: کتمان کردن nobody can deny that هی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fed: فدرال رزرو ( بانک مرکزی آمریکا ) ؛ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hail mary: تلاش لحظه آخری؛ با سلام و صلوات؛ با ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to and from: به مقصد و از مبداً

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to and from: به مقصد و از مبداً

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

switcheroo: کلک رشتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

switcheroo: کلک رشتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreshadowing: آتی نمایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

invested: صرف انرژی و زمان؛ ذی نفع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make yourself at home: غریبی نکن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moment of clarity: لحظه حضور؛ لحظه وضوح ( زمانی که فر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that being said: با این اوصاف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

community: قشر؛ جامعک ( جامعه های کوچکتری که ج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extra: مضاعف

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war profiteer: سودجویان جنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exotic: شگرف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

departure: زاویه گرفتن ( نسبت به وضعیت موجود )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

add up: با عقل جور در آمدن It doesn't add ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge gap: درز دانش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrative arc: قوس روایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extreme poverty: فقر مطلق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extreme poverty: فقر مطلق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

playing field: فرصت برابر؛ شرایط رقابتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensation: [شخص] شهره؛ پدیده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

minstrel show: نمایش دوره گردی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settle in: سر و سامان پیدا کردن؛ قرار یافتن/پی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humanize: تلطیف چهره/وجهه؛ چهره/وجهه انسانی ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

firestarting: آتیش پاره

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is no different: از این قاعده مستثنی نیست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sell out: زیر پا گذاشتن/پشت کردن به/فروختن ار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even: با وجود این که؛ با این که

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to its credit: ناگفته نماند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experiment: آزمون و خطا؛ سعی و خطا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well: شایسته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a testament to: شاهدی است بر/برای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quite possibly: یقیناً، مطلقاً

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the end of the day: من حیث المجموع

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unempathetic: سنگ دل؛ سخت دل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

found family: خانواده اکتسابی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distorted: مخدوش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paint and body: صافکاری و نقاشی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imagination: قوۀ خیال؛ مخیله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

damsel in distress: دوشیزه درمانده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

makings: ویژگی؛ خصیصه؛ شاخصه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moody: ناپایدار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

observational: مشاهده گر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orientalist: مستشرق گرا؛ مستشرق گرایانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feast or famine: ضیافت یا ریاضت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blocking: میزانسن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charade: اَدابازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contentious: مجادله برانگیز؛ بحث برانگیز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustle: زحمت کشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a sense of something: یک تصویر حدودی داشتن/پیدا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navigate: مسیریابی کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honest mistake: اشتباه غیرعمد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimism: مثبت نگری؛ مثبت اندیشی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sky is falling: آسمان به زمین آمده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

examine: واکاوی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on a budget: اقتصادی We are traveling on a budge ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suicide bomber: بمب گذار انتحاری؛ عامل انتحاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suicide bomber: بمب گذار انتحاری؛ عامل انتحاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehash: باز کردن زخم های کهنه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet spot: نسبت طلایی؛ نقطه تعادل/توازن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vacation resort: اقامتگاه تفریحی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saturation: [رنگ] غلظت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scale: امکان رشد یا جای رشد داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scripted: از قبل برنامه ریزی شده؛ فیلنامه نوی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scripted: از قبل برنامه ریزی شده؛ فیلنامه نوی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self serious: پر مدعا؛ خودجدی پندار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escalation: تنش زایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

de escalation: تنش زدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ditzy: حواس پرت؛ بی حواس؛ خنگ ( بیشتر برای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semantics: بازی با کلمات؛ ملانقطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrain: شرایط محیطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برق چشم: sparkle

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flew by: مثل برق گذشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roll your eyes: نشانۀ بی اعتنایی به حرف کسی ( وقتی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigal: فرزند سرکش ( فرزندی که جلوی والدین ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

safety valve: سوپاپ اطمینان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

titular: کاراکتری که عنوان فیلم/سریال/اثر از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

titular: کاراکتری که عنوان فیلم/سریال/اثر از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begin: کم کم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle with: کلنجار رفتن با

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fully realized: کاملاً منصه ظهور یافتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social commentary: نقد اجتماعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sentient: موجود دارای قوه ادراک و خودآگاهی ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

showrunner: گرداننده و همه کارۀ سریال

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thumb on the scale: دخالت و اعمال نفوذ کردن ( وقتی کسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put thumb on the scale: دخالت و اعمال نفوذ کردن ( وقتی کسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nigger: برده سیاه ( کاکاسیاه بار معنایی بس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if you know you know: کسایی که باید بدونن، میدونن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reactor criticality: وضعیت پایدار راکتور هسته ای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fine wine: Age like fine wine قالیِ کرمان/دستب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

historic: بی سابقه؛ کم سابقه

٤ ماه پیش

مدال‌های مهدی کائینی