مهدی کائینی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navigate: مسیریابی کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honest mistake: اشتباه غیرعمد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimism: مثبت نگری؛ مثبت اندیشی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sky is falling: آسمان به زمین آمده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

examine: واکاوی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on a budget: اقتصادی We are traveling on a budge ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suicide bomber: بمب گذار انتحاری؛ عامل انتحاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suicide bomber: بمب گذار انتحاری؛ عامل انتحاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehash: باز کردن زخم های کهنه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet spot: نسبت طلایی؛ نقطه تعادل/توازن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vacation resort: اقامتگاه تفریحی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saturation: [رنگ] غلظت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scale: امکان رشد یا جای رشد داشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scripted: از قبل برنامه ریزی شده؛ فیلنامه نوی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scripted: از قبل برنامه ریزی شده؛ فیلنامه نوی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self serious: پر مدعا؛ خودجدی پندار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escalation: تنش زایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

de escalation: تنش زدایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ditzy: حواس پرت؛ بی حواس؛ خنگ ( بیشتر برای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semantics: بازی با کلمات؛ ملانقطی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrain: شرایط محیطی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برق چشم: sparkle

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flew by: مثل برق گذشتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roll your eyes: نشانۀ بی اعتنایی به حرف کسی ( وقتی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigal: فرزند سرکش ( فرزندی که جلوی والدین ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

safety valve: سوپاپ اطمینان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

titular: کاراکتری که عنوان فیلم/سریال/اثر از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

titular: کاراکتری که عنوان فیلم/سریال/اثر از ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begin: کم کم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle with: کلنجار رفتن با

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fully realized: کاملاً منصه ظهور یافتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social commentary: نقد اجتماعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sentient: موجود دارای قوه ادراک و خودآگاهی ( ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

showrunner: گرداننده و همه کارۀ سریال

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thumb on the scale: دخالت و اعمال نفوذ کردن ( وقتی کسی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put thumb on the scale: دخالت و اعمال نفوذ کردن ( وقتی کسی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nigger: برده سیاه ( کاکاسیاه بار معنایی بس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if you know you know: کسایی که باید بدونن، میدونن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reactor criticality: وضعیت پایدار راکتور هسته ای

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fine wine: Age like fine wine قالیِ کرمان/دستب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

historic: بی سابقه؛ کم سابقه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speak to: نمایانگر بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vessel: [مذهبی] واسطه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two speed: دارای دو بخش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end to end: صفر تا صد [کار، پروژه، . . . ]

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enable: زمینه سازی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rebuff: با تندخویی پس زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

captivating: چشمگیر؛ گیرا؛ جذاب؛ مسحورکننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

significance: بار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind game: بازی روانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undone: خنثی کردن ( اثرات منفی یک اتفاق ) ؛ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

count your blessings: ناشکری نکن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

count your blessings: ناشکری نکن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

odd couple: زوج ناجور

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

talkie: فیلم مصوت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seamless: بدون کوچک ترین اشکال؛ نامحسوس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relevant: حائز موضوعیت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

end of days: پایان دوران؛ آخرالزمان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creative brief: چارچوب خلاقیت؛ راهنمای خلاقیت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graphic: دلخراش

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all hell breaks loose: جهنم به پا شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all hell breaks loose: جهنم به پا شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tone: حس و حال

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what the hell: سگ خورد؛ به دَرَک؛ بشاش توش I was ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unformed: نپخته

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

setup: زمینه؛ مقدمه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off him: [فیلمنامه] با خودش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non choice: انتخاب صوری

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on one's own initiative: بدون هماهنگی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on his own initiative: بدون هماهنگی؛ به میل خودش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low bow: تعظیم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective psyche: ناخودآگاه جمعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concussive: سرسام آور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

or is he: شاید هم . . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

or is she: شاید هم . . .

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ringleader: سرکرده؛ سردسته؛ میدان دار؛ جلودار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

villager: اهالی روستا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anyway: خلاصه که . . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jump scare: زهره ترک کردن/شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hair trigger: تشویش ذهنی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated with: منتسب بودن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

developing story: خبر در حال تکمیل

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

led to believe: متقاعد شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

willingly: عامدانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chipperness: سرخوشی؛ دلشادی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

living embodiment: مثال زنده؛ نمونۀ حیّ و حاضر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpet bomb: بمباران فله ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spiral: گرداب

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

luckily for him: از شانسش

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sketch artist: هنرمند طراح

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elvis the pelvis: الویس کمر ( لقب الویس پرسلی، خوانند ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high sierra: رشته کوه ها و ارتفاعات سیرا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iconic: خاطره انگیز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to your point: در تأیید نکته شما

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the back foot: در موضع ضعف قرار داشتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inner workings: احوالات درونی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

growing up: در سنین پایین؛ در نوجوانی؛ در خردسا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmatchable: بی نظیر؛ بی همتا؛

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desire: امیال نفسانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ambulance chaser: وکیل لاشخور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gaslight: بازی روانی دادن/کردن؛ جنگ روانی کرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

athleticism: آمادگی جسمانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to one's point: در تأیید حرف . . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the liberty of: به صلاحدید خود . . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white power: قدرت سفید ( شعار نژادپرستان سفیدپوس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shuckin and jivin: [ادبیات کوچه بازار سیاهپوستان] کس ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moment of realization: لحظه شهود

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put spin on: آب و تاب دادن؛

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put spin on: آب و تاب دادن؛

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a lot to take in: هضم آن سنگین است.

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come before someone: گذشتگان؛ . He's not afraid of remi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

filled to the brim: تا خشتک پُر؛ تا ناموس پُر؛ . . .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unifying thread: نخ تسبیه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

option purchase: پیش خرید

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

libidinous: شهوت زده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AS: در قامتِ

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set into motion: به جریان انداختن؛ کلید زدن؛

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hang over something: سایه افکندن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steamroll: با غلتک از روی کسی/چیزی رد شدن؛ صاف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pygmy: کوتوله ( از نظر فکری و شخصیتی و جای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

potahto potato: چه کچل حسن، چه حسن کچل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tomayto tomahto: چه کچل حسن، چه حسن کچل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

potayto potahto: چه کچل حسن، چه حسن کچل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for real though: ولی حالا جدی؛ حالا واقعاً

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's alright: اشکال نداره؛ عیب نداره؛

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grant one's grace: [مذهبی] عنایت کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sort out: سامان دادن؛

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

best fed: خوش تغذیه ترین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

now that's what i call: به این میگن [. . . ]؛ حالا این شد [ ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

مدال‌های مهدی کائینی