پیشنهادهای گلی گل گلی (٧٧)
کاروان شادی ، کارناوال، نمایشگاه دواتی
silver
رسولان فرستادگان پیغمبران
متراکم تر
بزرگتر وسیع تر فراوان تر درشت تر
فحش دادن
گمراه کننده
به سمت
دیو سرود مذهبی
نقاله بکشید
سرنخ گوی کلید راهنما مدرک نشانه
پایش را می کشید کشیدن پای خود
واقع بین تحقق گرای
وصف ناپذیر پایدار خستگی ناپذیر پایان ناپذیر تهی نشدنی
دانش آموزان شاگردان مردمک چشم حدقه
کنتور را تغذیه کنید تغذیه متر
قبول کردن اتخاذ کردن نام گذاردن
کارهای عادی و روزمره کار مشکل کار سخت وطاقت فرسا
مهربان
قرارداد ضبط
خفه کردن
خطا کردن اشتباه کردن
ذهن را تشکیل می دهند
نگرانی شخص
خود را با چیزی نگران کنید
مقامات محلی
تاءسیس می کند برقرار می کند می سازد
بردباری طاقت عزا شکیبایی تاب صبر شکیب خودداری حوصله تحمل پایداری
رای دهندگان حوزه ی انتخابیه هیئت انتخاب کنندگان
چلسی ( باشگاه فوتبال چلسی ) . chelseaF. C
زغال سنگ زغال زغال کردن
( اسم ها ) : قطب نما پرگار حوزه حیطه دایره گرد ( فعل ها ) : محدود کردن جهت کردن مدار چیزی را کامل نمودن نقشه کشیدن تدبیر کردن درک کردن اختراع کردن
منابع کم مصرف هستند
تبریک می گویم تبریک
دمدمی هوس باز لوس
مداوم متوالی پیوسته ماندگار
فریبنده گول زننده گمراه کننده فریب آمیز
به خاطر داشتن مدیون بودن بدهماری دارا بودن به علت
دلتنگی از دست یکی دلتنگ بودن
تشویق کردن تشجیع کردن
در رفتن آب شدن بیرون رفتن مردن
آشفتگی پریشانی به هم خوردگی غوغا ناراحتی
راهی به دور آن نیست هیچ راهی به دور آن
از انتهای عمیق خارج شوید رفتن به اعماق
استخدام کننده همکاران
کنار بگذار کنار گذاردن تمام غذا یا مشروبی را خوردن
جدا کننده
بیش از حد بیش از اندازه
بلند انگشت به انجام کاری ( برای انجام کاری انگشت خود را بلند کنید : Raise your finger to do something )
برو رژیم بگیر رژیم گرفتن