پیشنهادهای فواد بهشتی (٣٤١)
کمتر از حد برآورده شده، ناچیز در نظر گرفته شده
بصورت قابل تصور
وخیم تر کننده، تشدید کننده
برانگیزنده، محرک
ناخودآگاه - غیر منطقی - غیر قابل تصور
تفکر، خردورزی، اندیشیدن
چند ملیتی
پرتو افکن
رضایت بخش
عامل/فاکتور بودن
دارا بودن، در برداشتن، شامل شدن، در خود داشتن
زبان مخلوط
impulsively
راه اندازی کردن
ریخته گر
هیجان انگیز، جالب توجه، شگفت آور، حیرت انگیز، معرکه، محشر
کم تراکم
تجربه کردن
شکوفا شونده، رونق گیرنده
پیدا، مشخص
ناخالص کردن - سمی کردن
آلوده، کثیف، سمی، عفونی، نجس، ناپاک، ناخالص
قابل دسترس، امکان پذیر
اساسا، از لحاظ بنیادی، بصورت اساسی
( موسیقی و آلبوم و کنسرت و غیره ) اجرا، ارائه
( موسیقی و آلبوم و کنسرت و غیره ) اجرا کردن، ارائه کردن
متمایز بودن، ممتاز بودن
سد سلولی
قابلیت تحرک
بصورت موثق و معتبر
از روی میل، خود خواسته
تحقق بخشیدن، جامه عمل پوشاندن
منکوب کننده، مقهور کننده، غافلگیر کننده، بسیار شدید، تاثیرگذار، ( مجازی - به دلیل تاثیر شدید ) در خود غرق کننده
تخمین زدن، بصورت تقریبی محاسبه کردن
حدودا - ( بصورت ) سرانگشتی
حق نویسندگی
کشت کننده، کشتگر، پرورش دهنده، پرورنده، ( در ترکیب ) - پرور یا - کار
میسر بودن، شدنی بودن، امکان
بی فعالیتی
( قانون ) فسخ کردن، لغو کردن، منسوخ کردن، پایان دادن
احضار روح، فراخوانی ( شیاطین و اجنه و غیره ) - جادوگری، تردستی، شعبده بازی
منقرض شدن
سوزان، سوزنده، سوزاننده - در حال سوختن
ایزوله، ایزوله شده
محافظت شده، مصون، ایمن
کم عمقی، سطحی بودن - بی مایگی، ضعف
از لحاظ چشم اندازی
( مجازی ) وزن
دارای ریتم، وزن دار، موزون
نیکو کار، نیکو کارانه