recording

/rəˈkɔːrdɪŋ//rɪˈkɔːdɪŋ/

معنی: ضبط، ثبت، صفحه گرامافون، نگارش
معانی دیگر: صفحه (گرامافون)، نوار (صوتی یا تصویری)، ویژگی آوایی یا فرتوری (صوتی یا تصویری) صفحه یا نوار، هر چیزی که ثبت یا ضبط شده باشد، سند (و غیره)، ثبات، داگر، آگاشتگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of making a record.

(2) تعریف: something that is recorded, esp. on a vinyl disk or magnetic tape.

جمله های نمونه

1. a recording session
جرگه برای صفحه پر کردن (ضبط)

2. digital recording
ضبط صوت رقمی (دیجیتال)

3. a sound recording
ضبط صدا (صوت)

4. the old recording had a mushy sound
صفحه ی قدیمی (گرام) صدای ناصافی داشت.

5. Listening to the scratchy recording, I recognized Walt Whitman immediately.
[ترجمه گوگل]با گوش دادن به صدای ضبط شده، بلافاصله والت ویتمن را شناختم
[ترجمه ترگمان]به صدای ضبط شده گوش دادم من فورا \"والت ویتمن\" رو می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I much prefer the orchestra's 1998 recording of the symphony.
[ترجمه گوگل]من ضبط سمفونی ارکستر در سال 1998 را بسیار ترجیح می دهم
[ترجمه ترگمان]من موسیقی موسیقی سال ۱۹۹۸ ارکستر را بیشتر ترجیح می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Da Vinci was methodical in his research, carefully recording his observations and theories.
[ترجمه گوگل]داوینچی در تحقیقات خود روشمند بود و مشاهدات و نظریه های خود را با دقت ثبت می کرد
[ترجمه ترگمان]داوینچی در تحقیقات خود methodical بود و با دقت مشاهدات و تئوری ها را ضبط می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The recording deal is not necessarily exclusive. The band can record material for other companies as well.
[ترجمه گوگل]معامله ضبط لزوما انحصاری نیست این گروه می‌تواند برای شرکت‌های دیگر نیز مطالب ضبط کند
[ترجمه ترگمان]قرارداد ضبط لزوما منحصر به فرد نیست گروه می تواند مواد برای سایر شرکت ها را نیز ضبط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How long will the recording of the song take?
[ترجمه گوگل]ضبط آهنگ چقدر طول می کشد؟
[ترجمه ترگمان]این آهنگ چقدر طول میکشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They are recording a follow-up to their successful 1989 album.
[ترجمه گوگل]آنها در حال ضبط ادامه آلبوم موفق خود در سال 1989 هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال ضبط یک آهنگ پی گیری برای آلبوم موفق ۱۹۸۹ آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The electricians have performed wonders in recording these long dead voices from old wax onto modern plastic surfaces.
[ترجمه گوگل]برق کاران در ضبط این صداهای مرده طولانی از موم قدیمی بر روی سطوح پلاستیکی مدرن شگفتی هایی انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]The در ضبط این صداهای مرده از موم قدیمی بر روی سطوح پلاستیکی مدرن، شگفتی انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The principles of magnetic recording have been around for a long time.
[ترجمه گوگل]اصول ضبط مغناطیسی برای مدت طولانی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]اصول ضبط مغناطیسی برای مدتی طولانی دور هم جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This was also the beginning of her recording career.
[ترجمه گوگل]این شروع حرفه ضبط او نیز بود
[ترجمه ترگمان]این نیز سرآغاز حرفه ثبت او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The recording has been reissued to celebrate the conductor's 80th birthday.
[ترجمه گوگل]ضبط مجدداً به مناسبت 80 سالگی رهبر ارکستر منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این ثبت دوباره به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد این رهبر، دوباره منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You ought to limit your activities to recording the facts.
[ترجمه گوگل]شما باید فعالیت های خود را به ثبت حقایق محدود کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید فعالیت های خود را محدود کنید تا حقایق را ضبط کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Have you heard the new recording of Mozart's Requiem?
[ترجمه گوگل]آیا ضبط جدید مرثیه موتزارت را شنیده اید؟
[ترجمه ترگمان]آهنگ جدید رکوئیم (موتزارت)را شنیدید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He works as a sound technician in a recording studio.
[ترجمه گوگل]او به عنوان تکنسین صدا در یک استودیوی ضبط صدا کار می کند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک تکنسین صوتی در یک استودیوی ضبط کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضبط (اسم)
record, requisition, file, storage, confiscation, sequestration, recording, managing

ثبت (اسم)
entry, record, notation, roll, recording, inscription, registration, write-in

صفحه گرامافون (اسم)
record, recording, platter

نگارش (اسم)
publication, recording

تخصصی

[سینما] ضبط - ضبط تصویر
[برق و الکترونیک] ثبت - ضبط، ثبت 1. هر گونه فرایند نگحهداری سیگنالها ف صداها ف داده ها یا اطلاعات دیگر برای مراجعه یا باز تولید در آینده از قبیل ضبط صفحه، فکس، ضبط دیسک فشرده، ضبط نوار مغناطیسی یا سیمی و ضبط تصویری 2. محصول نهایی فرایند ضبط، از قبیل نوار مغناطیسی یا دیسک ضبط شده صوتی یا تصویری یا ورقه ثبت .
[ریاضیات] حفظ و نگهداری اطلاعات، ثبت اطلاعات، ثبت کردن

انگلیسی به انگلیسی

• act of writing down; act of setting down onto a storage medium (such as tape, disk, video, etc.); something which has been recorded
keeping a record, inscribing, writing down
a recording of something is a record, tape, or video of it.
recording is the process of making records, tapes, or videos.
see also record.

پیشنهاد کاربران

داده آماری
recording:ثبت و ضبط
accurate and dispassionate recording: ثبت و ضبط دقیق و بی طرفانه
نوار ( صوتی، ویدیویی )
نگاشت
صدای ضبط شده
ثبت کردن
ویدیو ، موسیقی، آهنگ و. . .
( موسیقی و آلبوم و کنسرت و غیره ) اجرا، ارائه

بپرس