نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست روی دست گذاشتن: To do nothing about a problem or a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نارفیق: Fair weather friend
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کسی یا چیزی راحت بودن: Feel at home with somebody/ somethi ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هر گردی گردو نیست: all that glitters is not gold "The ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا تنور داغه بچسبون: Make hay while the sun shines gr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
و الا بد میبینی: و الا بد میبینی! تو درد سر افتادن W ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترد و شکننده: Brittle
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهنش بوی شیر میده: Wet behind the ears
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در هاون کوفتن: Exercise in futility: Something tha ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محکم کاری: For good measure in addition to ot ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در مخمصه انداختن: : To paint or box oneself into a co ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خونش از خون ما رنگی تره: Fair haired boy , American Blue eye ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دقیقه نودی: Procrastinater A person who waits ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به جان هم انداختن: : to pit against to cause someone ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مستاصل: Confounded Confused and frustrated ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سبک سرانه: Flippant As in : flippant remarks
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لکه ننگ: Stain / Blot Figuratively, a blot ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soft spot: ( 1 If you have a soft spot for som ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسلحه کشیدن: :Brandish To wave something espevi ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raison d'�tre: A person's raision d'�tre is the mo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خودت رو لوس نکن: Don't get cute with me
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلزده شدن: : ( over it ( expr no longer inter ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیروی محرکه: : impetus an impetus is some kind ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فاحش: Glaring As in: a glaring mistake/e ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نونش تو روغنه: be rolling in dough: To be except ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جزوه: Handout
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جلوی خود را گرفتن: :hold back “ If you hold back you h ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برو سر اصل مطلب: :Cut to the chase To cut to the ch ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دفع کردن: Fend off Fend off / the deadly vir ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squidgy: soft and wet and changing shape eas ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رو اعصاب کسی بودن: :To get someone's goat get someone ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وفق دادن: Fit in with, confirm, comply with , ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to my dismay: در کمال تأسف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to my dismay: در کمال تأسف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تو و امثال تو: You and your ilk
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mind boggling: حیرت آور، متحیر کننده، بهت آور، مبه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be had: سر کسی کلاه رفتن If you have been ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be had: سر کسی کلاه رفتن If you have been ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a bid to: در راستای، به منظور، جهت در تلاش بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سگرمه ها تو هم رفتن: : to sulk To miff to be silent and ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pint sized: کوچولو، فسقلی ، ریزه میزه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
headlong: بی درنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فرح بخش: Exhilarating making one feel very ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bucking the trend: بر خلاف روند جاری عمل کردن: 1. goi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bucking the trend: بر خلاف روند جاری عمل کردن: 1. goi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fracas: قیل و قال، داد و بیداد،
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hell bent: کمر همت بسته، مصر، مصمم، جدی ( با o ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rip through: در نوردیدن، به سرعت تخریب کردن to ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rip through: در نوردیدن، به سرعت تخریب کردن to ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brevity: گزیده گویی : Shortness and concise ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insidious: حیله گر، موذی ، زیر جلی ، ناپیدا ام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جانب احتیاط را رها کردن: drop​/​lower​/​let down your guard ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرکشیدن: Guzzle something down guzzle somet ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شدیداللحن: Blistering
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مثل اب خوردن: Cakewalk, as easy as pie, a piece o ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گربه را دم حجله کشتن: Nip something in the bud, ( در نطفه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like never before: به شکل بی سابقه ای in a way that h ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like never before: به شکل بی سابقه ای in a way that h ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pelt: repeatedly hurl ( something ) at so ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quaint: Quaint means strange and unusual in ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کاسه ای زیر نیم کاسه است: I smell a rat.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chip in: When a number of people chip in, ea ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in that: بر همین اساس، از این رو Because, i ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insolent: پر رو ، گستاخ Someone who's insole ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gross out: حال کسی رو بهم زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باز هم: :yet again one more time after the ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mollycoddled: نازک نارنجی، لوس، دیمه توشر ( ترکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها: There's no smoke without fire or th ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to look good on someone: look good on ( someone ) , or that' ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to each their own: هرکسی کار خودش، مال خودش، آتیش به ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عذاب وجدان: a prick of conscience He felt a pri ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swindle: اموال کسی را بالا کشیدن، To use de ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
love to pieces: کشته مرده ی کسی بودن To adore someo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به وعده خود عمل کردن: Walk the talk a modern version of ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy rough ride: a rough/easy ride informal if peopl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سری که درد نمی کنه دستمال نمی بندند: :If it ain’t broke, don’t fix it i ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تو روی کسی ایستادن: To get in somebody's face to behave ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headbutt: با کله زدن A headbutt is a targete ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sly look: نگاه موذیانه، شیطنت آمیز A sly loo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stall someone off: کسی را ( عمدا ) معطل کردن You stal ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have fill: دل سیر - تا دلت بخواد - هر چقدر دلت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
merrymaking: بزن و بکوب، رقص و پایکوبی noisy ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoot oneself in the foot: ( با بی فکری ) خود را در دردسر اندا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taking to the limit: به حد افراط رساندن، افراط کردن، شور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pithy: مختصر و موجز، روشن و پر مغز ، فصیح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crack open: باز کردن ( بویژه در بطری ) 1. ( To ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a thing: This phrase is used in many differe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snarky: نیش و کنایه دار، طعنه آمیز Sometim ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
horseshoe theory: Horseshoe Theory says that the far ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relish: نهایت لذت را بردن To enjoy to the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
seppuku: Seppuku, sometimes referred to as h ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set a bar for: "Setting a bar" or "setting the bar ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tuckered out: خسته، بی رمق Exhausted, very tired ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
track and field events: ورزش دومیدانی Track and field even ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shot put: ورزش پرتاب وزنه در دومیدانی The sh ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hone: تیز کردن اشیا، پروراندن استعداد Ho ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
guess too high: A guess that is insane and stupid ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chica: . a close female friend, or one's b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chica: . a close female friend, or one's b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
behave yourself: watch your behavior. be careful w ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خودرو تک سرنشین: A single - occupancy vehicle ( SOV ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lackey: نوکر دست به سینه پاچه خوار Lackey ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spiffy: خوش تیپ، خوش لباس، spiffy. Somethi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hash out: ۱ - صحبت کردن درباره، بحث کردن در م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hash out: ۱ - صحبت کردن درباره، بحث کردن در م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discriminating: دارای قوه تمایز و تشخیص بالا, دارای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
foul play: ۱ ) آدمکشی، جنایت، قتل a criminal a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foul play: ۱ ) آدمکشی، جنایت، قتل a criminal a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bated breath: با نفس حبس شده در سینه If you wait ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bell the cat: خطر کردن To hang a bell around a c ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the brunt: بیشترین لطمه را دیدن، متحمل بیشترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leeway: آزادی عمل، مجال، فرصت، سخت نگرفتن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look down nose: تحقیر آمیز نگاه کردن. . خوار شمردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be running on fumes: بیرمق، خسته، tuckered , knackered ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long face: لب و لوچه آویزان an unhappy or d ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut someone some slack: سخت نگرفتن، ( راحتش بذار ) to loos ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop culture: modern popular culture transmitted ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loan shark: رباخوار، نزول خوار، usurer , moneyl ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a spin on something: متفاوت از واقعیت و آنچه هست توصیف ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seamless: ۱ - لباس یکپارچه، بدون دوخت و درز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's hair: مزاحم شدن، . If someone is one's ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get out of one's hair: to keep away from someone in order ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
immerse yourself: خود را غرق در کاری کردن، to spend ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw yourself into: if you throw yourself into an acti ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از چاله به چاه افتادن: Out of the frying pan into the fire ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
frolic: ورجه وورجه، جست و خیز، شادمانی، T ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frolic: ورجه وورجه، جست و خیز، شادمانی، T ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mural: نقاشی یا نگاره روی دیوار a paintin ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slight: بی احترامی کردن، insult ( someone ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jump at the chance: فرصت را غنیمت شمردن، از فرصت استفاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
capricious: دمدمی مزاج، کسی که فکرش و نظرش سریع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
going commando: بدون لباس زیر Going commando is a ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get rowdy: از کوره در رفتن Getting crazy، ins ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
align with: مطابق با، در راستاری، مرتب، همسو یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
left handed marriage: Marriage between a man of royal or ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
redeem: 1 - جبران کردن اشتباه، compensate, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pawnbroker: کارگشا، a dealer licensed to lend ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light one's fire: light ( one's ) fire To romanticall ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corner lot: ساختمانی که در نبش خیابان قرار گرفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
collateral: وثیقه، pawn, bail, security, pledge ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shock value: Shock value is the potential of an ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's no harm in something: used for saying that something wil ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn't put it past one: ازش بعید نیست ، ازش دور از انتظار ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is something: used for saying that there is one f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
debauchery: عیاشی، Excessive indulgence in sen ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
totem pole: The totem pole, also sometimes refe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compute: منطقی بودن، عاقلانه بودن, با عقل جو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drawbridge: پل متحرک A drawbridge was a wooden ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hound: با پیله کردن به ستوه آوردن To houn ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
turn the corner: شرایط دشوار را پشت سر گذاشتن to ge ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn the corner: شرایط دشوار را پشت سر گذاشتن to ge ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
melancholy: اندوه و غم بدون علت مشخص a feeling ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
withered: چروک، a withered person looks old, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bandy legged: پای پارانتزی having crooked legs; ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sore muscle: کوفتگی عضلانی When muscles are req ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sore muscle: کوفتگی عضلانی When muscles are req ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weak moment: A moment when one fails to have the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rip off: تیغ زدن، سر کیسه کردن، a fraud or ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at each other's throats: یقه همدیگه رو گرفتن بگو مگوی شدید ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dash someone's hopes: امید کسی را ناامید کردن to make it ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gutter talk: با ادبیات نامناسب حرف زدن To talk ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
implacable: کینه توز, کونز ( به ترکی ) An impl ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
motley crew: نامتجانس، در هم برهم ، an unusual m ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pep talk: نطق انگیزشی، حرفهای تشویق و ترغیب ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tailgating: Driving behind another vehicle with ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bee in your bonnet: وسواس فکری، درگیری یا مشغولیت ذهنی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bee in your bonnet: وسواس فکری، درگیری یا مشغولیت ذهنی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a stitch in time saves nine: کار امروز به فردا نسپار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guilty pleasure: Something that someone likes, even ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if the shoe fits wear it: یه جورایی شبیه ضربالمثل �حرف رو بند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coke bottle glasses: عینک ته استکانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lucrative: سودآور، پول ساز، پرسود، profit maki ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
backfire: نتیجه عکس دادن، to have the revers ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
moonshot: شق القمر کردن In a technology cont ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
moonshot: شق القمر کردن In a technology cont ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cash in on: از فرصت استفاده کردن، فرصت را غنیمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cash in on: از فرصت استفاده کردن، فرصت را غنیمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nonagenarian: فردی که دهه ۹۰ زندگی را سپری میکند. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hardy: جان سخت Hardy means tough––if you'r ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a cross between: ترکیبی از، ، تلفیقی از a mixture o ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't let the door hit you on the ass: دیگه اینورا آفتابی نشو . . گورت رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feat: کار شاق A feat is an exemplary, eve ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stunt double: بدلکار stunt double means a type of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
incontinent: 1. عدم توانای در کنترل ادرار و مدفو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a go of it: تحقق ببخشیدن، عملی کردن، به سرنجام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
covet: چشم طمع داشتن To desire whatever d ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
covet: چشم طمع داشتن To desire whatever d ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like a dog with two tails: با دمش گردو میشکنه used to say tha ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
like a dog with two tails: با دمش گردو میشکنه used to say tha ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smithereens: ذرات ریز ( small pieces ( informa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anesthetic: داروی بی حسی a substance that induc ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
out of the woodwork: 1 - to appear after being hidden or ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
firefly: کرم شب تاب any of various winged no ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
firefly: کرم شب تاب any of various winged no ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
transition molding: Transition Molding is the buffer th ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweeten up: 1 - خودشیرینی کردن ، ، bribe to be ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring someone up to speed: در جریان آخرین اخبار و اطلاعات قرار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring someone up to speed: در جریان آخرین اخبار و اطلاعات قرار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spine tingling: مو به تن سیخ کن، causing a sensati ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sparingly: با قناعت /مقتصدانه ( مصرف کردن ) ، ...
١ سال پیش