نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running one's mouth: زیاد حرف زدن بویژه راجع به موضوع خا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
frazzled: بی رمق، بسیار خسته، dog - tired, ex ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turbulent relationship: Argumentative, abusive, controlling ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enormity: وقیح Extremely morally wrong, evil, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stultify: کسل کننده، When something stultifi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wade: ۱ - راه رفتن در آب، برف، شن، گل و ل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flicker: ۱ - به سرعت ظاهر و ناپدید شدن A smi ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fistcuff: با مشت دعوا کردن a fighting or box ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inculcate: نهادینه کردن ( با آموزش, تمرین و تک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run out of road: can't go forward
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roguish: شیطنت آمیز Mischievous, playful, un ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
short sheeting: The same as apple pie bed: an old ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
taxing: طاقت فرسا، , , stressful and diff ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give the run of: آزادی عمل the freedom to go anywhe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scheming: دساس، حیله گر، مکار someone who is ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at odds with: در تضاد با، در خلاف، مغایر، در تقاب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn around the pot: طفره رفتن از اصل موضوع، almost the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive home: روشن کردن، ثابت کردن ، تاکید کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gambit: عمل یا سخن محاسبه شده و برنامه ریزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
play into the hands of: to do what someone you are competin ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the cake: دیگه شورشو رو در آورده دیگه بهتر ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
realtor: مشاور املاکی a real estate agent,
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
realtor: مشاور املاکی a real estate agent,
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
precipitous: ۱ - شیب بسیار تند، extremely steep ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
precipitous: ۱ - شیب بسیار تند، extremely steep ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mendacity: tendency yo tell lies, lying, untru ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
espouse: To support Her own sense of respons ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
espouse: To support Her own sense of respons ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard nosed: تسلیم ناپذیر، سرسخت، راسخ ، مصمم، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard nosed: تسلیم ناپذیر، سرسخت، راسخ ، مصمم، ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
train on: ۱ - نشانه گرفتن to aim or focus at ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
train on: ۱ - نشانه گرفتن to aim or focus at ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pick apart: سخت انتقاد کردن، to say all the thi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unkempt: ژولیده پولیده، نامرتب، به هم ریخته، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unkempt: ژولیده پولیده، نامرتب، به هم ریخته، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tousled: ژولیده، نامرتب، به هم ریخته, پریشان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sloppy: 1 - untidy, messy, out of order 2 ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crowning: گل سرسبد، مهمترین، بهترین، اوجِ چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crowning: گل سرسبد، مهمترین، بهترین، اوجِ چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crowning glory: 1 - the best and most notable achie ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chapped: ترک خرده، خشکیده, پوسته پوستهtypica ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
couture: طراحی، دوخت و فروش لباس مارکدار d ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vitriol: ۱ - اسید سولفوریک ۲ - انتقاد بسیار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vitriol: ۱ - اسید سولفوریک ۲ - انتقاد بسیار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tackle box: جعبه ابزار ماهی گیری a box or cont ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tackle box: جعبه ابزار ماهی گیری a box or cont ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sub rosa: سری، مخفیانه، confidentially, secr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a little dab of: Amercan , informal, a little dab' ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hoot and a holler: Within shouting distance, a short d ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hoot and half: 1 - Very funny and entertaining A m ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cadge: گدایی کردن to plead or beg for esp ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cluck: noun A foolish person A drug addic ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arbitrary: اتفاقی، همینطوری، تصادفی، دل بخواهی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attribute: نسبت دادن ascribe, impute
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
settle for: پذیرفتن، قانع شدن، کفایت کردن، راضی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a natural: در کاری استعداد ذاتی و طبیعی داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
persnickety: ۱ - حساس، بهانه گیر، خرده گیر ، کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snot nosed: از دماغ فیل افتاده، بسیار مغرور، از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snot nosed: از دماغ فیل افتاده، بسیار مغرور، از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life got in the way: درگیر کار و زندگی روزمره شدن ( طوری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have a shot at: ۱ - چیزی را امتحان کردن , to try so ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a shot at: ۱ - چیزی را امتحان کردن , to try so ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perspective taking: دید و نگرش خود را بسط دادن، از بعد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the benefit of the doubt: پذیرفتن و باور کردن حرف کسی و اعتما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smoosh: Informal, North America squash, cru ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the juice isn't worth the squeeze: به دردسرش نمی ارزه، ارزشش رو نداره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at someone's disposal: ۱ - در اختیار داشتن able to be use ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ways and means: methods and resources needed to ach ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as it were: گویی که. . به اصطلاح، به عبارتی، به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mow down: 1 - to trim grass or such I need t ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
through thick and thin: - through the good and bad times ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ruminate: نشخوار ذهنی کردن، عمیقا راجع به موض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruminate: نشخوار ذهنی کردن، عمیقا راجع به موض ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come up dry: بی نتیجه بودن، بی حاصل بودن، ناموفق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mnemonic: نوعی ترفند ذهنی و کد گذاری با استفا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
know the score: در جریان ( امور ) بودن ، مطلع بودن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know one's way around: be very familiar with place, activi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avid: طرفدار/خواهان/علاقمند/ دوستدار پر و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spitball: دادن پیشنهاد یا ایده بویژه وقتی غیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
psyched up: روحیه گرفتن، to get mentally prep ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sybarite: خوشگذران devoted to luxury
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hole up: قایم شدن، اختفا کردن ، ماندن در جای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meetup: دورهمی An informal and regular me ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meetup: دورهمی An informal and regular me ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gig: ۱ - کار موقت ( بویژه در صنعت سرگرمی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trade off: چیری را فدای دیگری کردن give up one ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ad hoc: ۱ - ویژه، special, for a specific p ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put foot in mouth: ضایع شدن تو جمع A social blunder ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beside one's self: Very shocked or upset
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tall tale: - چاخان؟؟!! - شرح مفصل ماجراهای ات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tall tale: - چاخان؟؟!! - شرح مفصل ماجراهای ات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fight fire with fire: جواب حمله یا سرزنشی را عینا تلافی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull an all nighter: to stay up all night to study or to ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
upholster: To cover a furniture especially a s ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brace yourself for: خود را مهیا/آماده چیزی کردن ( بویژه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headway: پیشرفت کردن, make headway move for ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crump cruncher: بچه Slang, humorous or derogatory/p ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stoked: خیلی هیجان زده مشعوف بسیار خوشحال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all wet: کاملا در اشتباه بودن ، entirely mis ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
divest: خود را از شر چیزی خلاص/ رها کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sycophancy: تملق، پاچه خواری، چاپلوسی Insincer ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revolting: منزجر کننده، تهوع آور، چندش، Exces ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ignominy: بی آبرویی، رسوایی A great, public ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smooth sailing: بر وفق مراد بودن، بدون مشکل بودن f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grisly: هولناک، مخوف, فجیع، رعب آور, رعب ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grisly: هولناک، مخوف, فجیع، رعب آور, رعب ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull together: دست به دست هم دادن، متحد شدن help ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run like clockwork: مثل ساعت کار کردن They fixed the ma ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unglued: ۱ - با مشکل و شکست مواجه شدن to ex ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
match made in heaven: خیلی به هم میان! two people perfec ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
match made in heaven: خیلی به هم میان! two people perfec ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
temperament: خلق و خو، mood, disposition, a hab ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excise: حذف کردن، پاک کردن، کنار گذاشتن، از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
head on: رو در رو، مستقیم، شاخ به شاخ ( در ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goodwill: خیرخواهی، حسن نیت،
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
delineate: تبیین کردن، تمییز دادن ، با جزئیات ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
single out: سوا کردن، کنار گذاشتن، انتخاب کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
detriment: به زیان، به ضرر • to the detriment ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
woo: ۱ - دلربایی کردن، To seek love of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shy of: یه کم مونده به، یه خورده کمتر از ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cajole: خام کردن با استفاده از کلمات خوشاین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hands up: ۱ - دستها بالا! ۲ - دست کشیدن ( از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn in: ۱ - خوابیدن he turned in early ۲ - ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
itinerant: دوره گرد, سیار a person who travel ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
itinerant: دوره گرد, سیار a person who travel ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear out: از پا در آوردن , از پا انداختن Poo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tatty: Cheap, inexpensive, shabby, of poor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crap out: ۱ - دست کشیدن، پا پس کشیدن، کنار کش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crap out: ۱ - دست کشیدن، پا پس کشیدن، کنار کش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grass roots: مردمی، مردم نهاد involving the com ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roster: برنامه/سیاهه/ فهرست/لیست اسامی، وظا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roster: برنامه/سیاهه/ فهرست/لیست اسامی، وظا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
comply with: هم خوانی، مطابقت، تطابق ،
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lover's spat: بگو مگوی زن و شوهری a minor squabbl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bickering: بگو مگو، مشاجره Spat quarrel Squa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spat: بگو مگو ، جر و بحث، مشاجره، دعوا مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up and running: راه اندازی و بهره برداری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fauna: گونه های جانوری یک منطقه The anima ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
of sorts: . . . مانندی She made a curtain of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
exhume: نبش قبر کردن Unearth , dig up sth ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a dent: کاستن، کم کردن، تاثیر قابل ملاحظه ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pauper: بسیار فقیر، ندار، ، کسی که برای امر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pradabag: A person with utmost amazing qualit ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
middlebrow: فرد با اندیشه و تفکر متوسط نه در در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tantalize: شکنجه و آزار روحی از طریق برانگیختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tantalizing: وسوسه انگیز ( و معمولا دست نیافتنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tantalizing: وسوسه انگیز ( و معمولا دست نیافتنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beehive: ۱ - کندوی عسل a dome or boxlike str ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beehive: ۱ - کندوی عسل a dome or boxlike str ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: بیشتر موندن و نرفتن، برای یه مدتی , ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overqualified: داشتن مهارت، توانایی و دانش بیش از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overqualified: داشتن مهارت، توانایی و دانش بیش از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zeitgeist: بینش، جو و طرز فکر حاکم بر یک دوره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
doldrums: رکود، کسادی, used often to describe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doldrums: رکود، کسادی, used often to describe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
veg out: لم دادن و هیچ کاری نکردن to relax ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
silviculture: جنگل داری ، forestry From Latin wor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the thick of: در بحبوحه، در میان, گرفتار, We’re ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
meander: بدون هدف پرسه زدن to wander aimles ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meander: بدون هدف پرسه زدن to wander aimles ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whinger: نق نقو ( wɪndʒər ) کسی که خیلی نق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
black box: ۱ - جعبه سیاه هواپیما ۲ - سیستم یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
invoice: صورت حساب، فاکتور A detailed and i ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
arcane: ناشناخته، نامعلوم esoteric, obscure ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arcane: ناشناخته، نامعلوم esoteric, obscure ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rustle up: غذایی رو سریع و هول هولکی درست کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swanky: پر جلوه و جلا، گران و باکلاس Posh، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one in a million: بی نظیر، تک، یکی یه دونه Thanks for ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cat flap: درب کوچک مخصوص رفت و آمد گربه ها A ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vertigo: سرگیجه When feel like you or every ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maxim: پند و اندرز، سخن حکیمانه، قاعده کلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot sleeper: یه آدم گرمایی که شبها از گرما نمیتو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
piping hot: بسیار داغ piping hot tea = چایی لب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piping hot: بسیار داغ piping hot tea = چایی لب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuggets of wisdom: سخنان حکیمانه/ پند آموز /قصار a va ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nuggets of wisdom: سخنان حکیمانه/ پند آموز /قصار a va ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
penchant: علاقه وافر، Strong liking , a habi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock off: بدل، فیک، copy , counterfeit an im ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counterfeit: fake , Knockoff , copy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wound up: مضطرب، نگران، مشوش , عصبی Edgy, jit ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
paramount: از همه مهمتر Safety at work is of p ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chest bump: It's when two people jump up and to ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flair shot: ضربه پشت پا در فوتبال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splurge on: ۱ - دلی از عزا درآوردن to indulge y ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at a time: در هر نوبت، هر بار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
influx: در معرض تغییر دائم subject to cons ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resourceful: زیرک، قابل، زرنگ، با کیاست، کارآمد، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flair: ۱ - استعداد غریزی / شم خاص برای انج ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
savvy: 1 - خردمند، داننده، دانا، فهیم، دار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outing: گردش علمی یا تفریحی، پیکنیک، اردو e ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fill someone in on: کسی را در جریان جزئیات، اطلاعات یاا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fill someone in on: کسی را در جریان جزئیات، اطلاعات یاا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pedantry: فضل فروشی, فضل و دانش خود را به رخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
imbue: القا کردن، الهام کردن، حس/فکر/ عقید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gloss over: لا پوشانی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bear the brunt of: بیشترین لطمه را دیدن، متحمل بیشترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bear the brunt of: بیشترین لطمه را دیدن، متحمل بیشترین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shit hits the fan: بلبشو، شیر تو شیر، lots of trouble ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
declamatory: ( سخنرانی ) پرطمطراق، پر حرارت و غر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
platitude: تکرار مکرر بدیهیات، کلیشه ای، نخ نم ...
١ سال پیش