پیشنهادهای خان زاده (٣٦)
you have a good time with
گوجه سبز
طرفدار
مهاجرت داخلی
دوره، تاریخ
اصطلاح:شرم آوره!
کمک دادن
تک همسری
any thing for buy
سبزی
اصطلاح:گیس و گیس کشی
رنگین کمان
اثبات
پای برهنه
اصلاح:خونه مجردی
سنتها
سکو ( gate )
دسته جمعی
مستلزم
متعدد , چند برابر
جشنی است مثل هالوین که همه لباس های عجیب و غریب میپوشند
غیرتی, حسود
یادش بخیر
بوروکراسی = بورو ( به معنای اداره و میز ) کراسی ( به معنای حکومت کردن ) بنابراین در لغت به معنای حکومت کارمندان بکار میرود.
پیش غذا
نمرات، نتیجه
وجه اشتراک
دست یافتند
غذای اصلی
ضمیر مفعولی ( مثل:me, her, there. . )
برخورد
اصطلاح: آخ گفتی!
bill=british english صورت حساب
لوس
object در دستور زبان به معنی مفعول بکار میرود. . برای مثال ( me, you, him, her, it, us, them )
منظور : شغل شما چیست؟ اما what are you do یعنی الان در حال انجام چکاری هستید؟مثل مطالعه کردن و. .