تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

?who have you got your money on شرط میبندی/حدس میزنی کی میبره ؟ برای مسابقات استفاده میشه به این معنی نیست که روی پول شرطبندی بشه فقط حدسیه.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به معنی دور درجا یا حرکت دونات هست do ) donut - burnout ) do فعلشه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

donut - burnout تو رانندگی به معنی دور درجا هست یا حرکت دونات میگن فعلش هم do هست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساعت نامناسب ۱. کله سحر ۲. بوق سگ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the overgrowth گل و گیاه و. . . که خیلی رشد کردن . ex:we need to remove the overgrowth

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

please spare this drama . لطفا از این ماجرا گذشت کن/چشم پوشی کن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. please spare this drama خواهش میکنم از این ماجرا گذشت کن /چشم پوشی کن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

wander به معنای دور زدن ، گشتن ( بدون هدف و مقصد یا راه مشخص ) stroll به معنای قدم زدن ( با هدف و مقصد یا راه مشخص )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

با یکی که از خودت سَر تره ، باکلاستره، پولدارتره، سطحش بالاتره ازدواج کنی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

splash pad, splash park, sprayground, water playground به معنی زمین بازی که فواره های ابپاشی زمینی داره برای بازی کودکان و بزرگسالان هست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

learnیادگرفتن ، حفظ کردن learn about اطلاع داشتن، اگاه بودن ، دانستن . I like learning American culture . I like learning about American culture اول ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رئیس بازی در اوردن ( مثال: بعضی از منشیای مطب که فکر میکنن دکترن، دربون یا نگهبانای مدرسه و کارخونه و. . که فکر میکنن رئیسن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

be afraid for نگران بودن be afraid of ترسیدن . . . I'm afraidمتاسفانه I'm afraid notمتاسفانه نه /خیر I'm afraid so متاسفانه بله . She's afraid for h ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گیرکردن یا قفلی زدن روی اهنگ . I have been jamming to this song non - stop روی این اهنگ قفلی زدم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the fact of achieving or producing something that has been promised ارائه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معمولی، بدون زیبایی و قشنگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

bounce house به معنی خانه بادی مخصوص کودکان و نوجوانان که در خانه یا شهربازی هست و بچه ها بالا پایین میپرن یا سر میخورن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستمال کشیدن یا خشک کردن ex:would you mind giving these plates a wipe ?before putting them in the cupboard

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

a bundle of sticks یه دسته تکه چوب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

crush میشه علاقه داشتن به کسی یا کراش زدن ، کراش crash یک معنیش میشه گروه، دسته، گله a crash of rhinos یک گروه، یک گله کرگدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

grand passion شور و اشتیاق زیاد loveعشق ( شدیدتره ) love at the first sightعشق در یک/اولین نگاه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I wouldn't change that for the world. با دنیا عوضش نمیکنم.

پیشنهاد
٠

فکر و ذهنت درگیر همه چی باشه . ذهنت همه جا باشه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

it is used to indicate ( or ) ex:a designer slash lawyer طراح یا وکیل؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

?ex:Why do you put such effort into this work چرا برای این کار انقدر زحمت میکشی؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدهکاربودن، مدیون بودن ex:Do you owe the owner?به مالک بدهکاری؟ I owe everything to my parents. من همه چیزو مدیون خانوادم هستم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدتر از این نمیشه /نمیشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مزخرف، مهمل، چرت و پرت، اراجیف فعل هایی که باهاش میان: stand, put up with, believe, take, talk, stop ex:I can not take all this nonsense about dream ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر شکلی , به هر نحوی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Please stop in to pick your order up . لطفا برای گرفتن سفارشتون به فروشگاه سر بزنید /بیاید .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرتوقع بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

verb 1. گرفتن {بیماری} 2. کسی یا چیزی رو از جایی آوردن 3. بلند کردن 4. مرتب کردن یا لوازمو سرجاشون گذاشتن 5. متوجه چیزی شدن 6. بدست اوردن جایزه و. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( v ) به معنی چند لایه رو هم لباس پوشیدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی مقوی ، قوی هست superhero spices ادویه های قوی یا مقوی superhero foods for students غذاهای مقوی برای دانش اموزان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

باز کردن در چیزی مثل در رانی، قوطی نوشابه بازکردن نارگیل ، گردو، پسته و. . . شکستن تخم مرغ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

peel off the top باز کردن در چیزی مثل در سطل ماست یا سس که ورق هستن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

peel off the top یعنی باز کردن در چیزی مثلا اون ورق الومینیومیه روی سطل ماست یا اون ورقی که روی در سس هست رو بکنی و باز کنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do a trade up سرمایه گذاری کردن a trade up ( n )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شرایط یا موقعیت پیش اومده رو بجای حل کردن ، پیچیده تر کنی.