تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the fact of achieving or producing something that has been promised ارائه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معمولی، بدون زیبایی و قشنگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

bounce house به معنی خانه بادی مخصوص کودکان و نوجوانان که در خانه یا شهربازی هست و بچه ها بالا پایین میپرن یا سر میخورن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستمال کشیدن یا خشک کردن ex:would you mind giving these plates a wipe ?before putting them in the cupboard

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a bundle of sticks یه دسته تکه چوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

grand passion شور و اشتیاق زیاد loveعشق ( شدیدتره ) love at the first sightعشق در یک/اولین نگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I wouldn't change that for the world. با دنیا عوضش نمیکنم.

پیشنهاد
٠

فکر و ذهنت درگیر همه چی باشه . ذهنت همه جا باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

it is used to indicate ( or ) ex:a designer slash lawyer طراح یا وکیل؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

?ex:Why do you put such effort into this work چرا برای این کار انقدر زحمت میکشی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدهکاربودن، مدیون بودن ex:Do you owe the owner?به مالک بدهکاری؟ I owe everything to my parents. من همه چیزو مدیون خانوادم هستم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدتر از این نمیشه /نمیشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مزخرف، مهمل، چرت و پرت، اراجیف فعل هایی که باهاش میان: stand, put up with, believe, take, talk, stop ex:I can not take all this nonsense about dream ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به هر شکلی , به هر نحوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Please stop in to pick your order up . لطفا برای گرفتن سفارشتون به فروشگاه سر بزنید /بیاید .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پرتوقع بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

verb 1. گرفتن {بیماری} 2. کسی یا چیزی رو از جایی آوردن 3. بلند کردن 4. مرتب کردن یا لوازمو سرجاشون گذاشتن 5. متوجه چیزی شدن 6. بدست اوردن جایزه و. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

( v ) به معنی چند لایه رو هم لباس پوشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی مقوی ، قوی هست superhero spices ادویه های قوی یا مقوی superhero foods for students غذاهای مقوی برای دانش اموزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

باز کردن در چیزی مثل در رانی، قوطی نوشابه بازکردن نارگیل ، گردو، پسته و. . . شکستن تخم مرغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

peel off the top باز کردن در چیزی مثل در سطل ماست یا سس که ورق هستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

peel off the top یعنی باز کردن در چیزی مثلا اون ورق الومینیومیه روی سطل ماست یا اون ورقی که روی در سس هست رو بکنی و باز کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

do a trade up سرمایه گذاری کردن a trade up ( n )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرایط یا موقعیت پیش اومده رو بجای حل کردن ، پیچیده تر کنی.

٢