ترجمه‌های فرید رستمی (١٦)

بازدید
٢٠
تاریخ
٤ سال پیش
متن
His mother came in carrying a pile of ironing in her arms.
دیدگاه
٠

مادرش با یک دسته لباس اتو شده به بغل وارد شد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I overhear him saying he is going to Japan.
دیدگاه
١

بطور اتفاقی شنیدم که می گفت قراره به ژاپن بره.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
When we meet difficults,we can lean on each other. Then we will be okay!
دیدگاه
٠

وقتی با مشکلات روبرو هستیم می توانیم به هم دیگه تکیه کنیم. با این کار مشکلی نخواهیم داشت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The waters of the tropics are invitingly clear.
دیدگاه
٠

آب های مناطق حاره ایی بطور وسوسه انگیزی روشن پاک و روشن هستند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I looked through all the socks but couldn't find a match for the striped one.
دیدگاه
٤

همه ی جوراب ها را نگاه کردم اما نتوانستم لنگه ی جوراب راه راه را پیدا کنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His face was wrinkled with age.
دیدگاه
٠

صورتش با گذر عمر چروک شد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Carter wrinkled his forehead in concentration.
دیدگاه
٠

پیشانی کارتر در اثر تمرکز کردن چین افتاد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She smoothed down a wrinkled tablecloth.
دیدگاه
٠

رومیزی چین خورده را صاف کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We can't take on any more work-we're fully stretched as it is.
دیدگاه

نمی توانیم کار بیشتری قبول کنیم - همین الان هم بطور کامل کش آمده ایم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He stretched out his hand and caught the falling plate.
دیدگاه
١

دستش را دراز کرد و بشقاب در حال افتادن را گرفت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Tara takes two teaspoons of taffy in her tea.
دیدگاه
٠

تارا دو قاشق چای خوری تافی با چاییش می خوره

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I will be home for Thanksgiving, so save a little turkey for me.
دیدگاه
٣

برای روز شکرگزاری میام خونه پس یکم خوراک بوقلمون برام نگه دار.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Our first Thanksgiving should be our best.
دیدگاه
٤

اولین جشن روز شکرگزاری ما باید بهترین باشد. ( اولین جشن شکرگزاری مشترکمون باید بهترنش باشه )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The seesaw battle is believed underway.
دیدگاه

بنظر می رسد ضد و خورد دوطرفه در حال آغاز است.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Prices have gone up and down like a seesaw this year.
دیدگاه
٣

امسال قیمت ها مثل الاکنلگ بالا و پایین شده اند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The children are playing at seesaw.
دیدگاه
٧

بچه ها دارن الاکنگ بازی می کنن