
فرید رستمی
دیکشنری
١٦
امتیاز در دیکشنری
٨٦٨
رتبه در دیکشنری
٢,٦٩٧
لایک
٩٢
دیسلایک
٢٦
پیشنهادهای برتر
٣ سال پیش
١٩
بطور اتفاقی شنیدن.
٣ سال پیش
١٣
بچه خوبی باش
٣ سال پیش
٧
آزاد دهنده ( بو )
٣ سال پیش
٧
از صحنه فرار کردن - از صحنه جیم شدن
٣ سال پیش
٠
جعبه لباس جعبه کت و شلوار
ترجمههای برتر
٣ سال پیش
I looked through all the socks but couldn't find a match for the striped one.
٤
همه ی جوراب ها را نگاه کردم اما نتوانستم لنگه ی جوراب راه راه را پیدا کنم
٣ سال پیش
Prices have gone up and down like a seesaw this year.
٣
امسال قیمت ها مثل الاکنلگ بالا و پایین شده اند.
٣ سال پیش
Our first Thanksgiving should be our best.
٤
اولین جشن روز شکرگزاری ما باید بهترین باشد. ( اولین جشن شکرگزاری مشترکمون باید بهترنش باشه )
٣ سال پیش
I will be home for Thanksgiving, so save a little turkey for me.
٣
برای روز شکرگزاری میام خونه پس یکم خوراک بوقلمون برام نگه دار.
سوالهای برتر
پاسخی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.