Farhood - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out: معانی مختلفی داره و بررسی جامعی این ...

١ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

canteen: ۱ ) نهارخوری - غذاخوری ( در محیطی م ...

٤ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اوضاع: things

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shatter records: ✅شکستن رکوردها ( ی قبلی ) Webb Te ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reassign: ۱ ) دوباره مسئول کردن کسی برای انجا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go ahead: معنای دوستان: ۱ ) برو بریم! ( انجام ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گزک: ( amunition ( ammunition ۱ ) مهمات ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run along: دنبال کردن ( سمت پایین/امتداد چیزی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if: ۱ ) . . . که اگه. . . ۲ ) . . . در ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expenditure: هزینه ها 1 ) Who authorized this e ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اعتقاد راسخ: conviction عقیده ( محکم )

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

albatross: =hindrance مانع - سد راه - مزاحم - ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no trespassing: بدون اجازه وارد نشوید

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hassle: haste عجله hassle جر و بحث، مجادل ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

itinerary: ۱ ) برنامه سفر ( شامل ملاقات ها، س ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

airborne: ✅هوا برد، بوسیله هوا نقل و انتقال ی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dare i say: . I thought the play was, dare I sa ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sneak in: معنای دوستان ✅یواشکی وارد شدن ✅قایم ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glut: NOUN عرضه بیش از تقاضا یک محصول - ز ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lump together: lump together دسته بندی کردن e. g. ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inclination: ✔️ ( فکر و احساس ) تمایل - گرایش - ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loose change: پول خرد [سکه ( نه اسکناس ریز ) ] 1 ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throw into: Throw SB into Sth ✔️انداختن/غرق کرد ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over: 👈The story continues over the page ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

advisable: I felt it advisable to do nothing ف ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

روبه افول: waning رو به افول، رو به کمرنگ شدن ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bums: آدمای مفت خور

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be hard on someone: سخت گرفتن به کسی بی انصافی کردن نسب ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throes: کشاکش، گیرودار The Democrat is cur ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lettuce: کاهو You ought to pick those lettu ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disperse: Police used tear gas to disperse th ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

homogenized: Corporations have a crucial influen ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tune out: ✔️ توجه یا علاقه ی خود را به چیز دی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arraign: Trump indicted in New York, expecte ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pop quiz: امتحان یهویی

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interlocker: بهم پیوند دهنده - به هم ارتباط دهند ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

despair: سرخوردگی - فروماندگی 👉🏿 Her husb ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bacon: The meat produced from a pig is cal ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imitate: ✔️سرمشق قرار دادن ✔️تاءسی کردن به ✔ ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bash: ✔️ دست پاچه شدن/کردن He always thr ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

irritate: کفر کسی ر دراوردن، کسی ر به شدت عصب ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aphorism: :Meaning an aphorism is a short, cl ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parody: تقلید مضحک ( از کسی یا اثری ) کردن، ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stagger: [Verb] if things such as people's h ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resilient: 👈🏿 Oil bulls ⭐resilient⭐ despite ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devastated: . e. g I remember a time when I for ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carry: ۱ ) حاوی بودن ( رادیو و تلویزیون و ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chirp: ?Are there any sounds that you like ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

occasion: مناسبت - موقع ( مثلاً: برخی مواقع ) ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make into: مبدل نمودن - تبدیل کردن - مبدل ساخت ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wind power: ⁦✔️⁩انرژی بادی renewable energies l ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

howl: ✔️زوزه کشیدن ( باد و غیره ) [Bad W ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

see: 1 ) to see a/the need for something ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take on: ✔️استخدام کردن The number of staff ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decipher: Deciphering the code requires an ex ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidies: یارانه ها - سوبسیدها جمع subsidy [ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

first and foremost: ✅ در درجه اول ✅ اول از همه اینکه ✅ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crunch: ✔️محاسبات پیچیده انجام دادن ✔️تحلیل ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

disruption: اختلال - ایجاد مشکل و توقف در روش ن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

renewal: نوسازی Renewal of this area is bei ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ease: شل کردن ( مثلا طناب سفت را یا قیمت ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mutiny: VERB تمرد کردن - سرپیچی کردن از اجر ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heart: . e. g ?A: Why Wild Billy B: I saw ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

allay: SYN: reduce The government is tryi ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

interrogate: VERB ۱ ) بازجویی کردن - بازپرسی کرد ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pelt: ⁦✔️⁩پرتاب - پرت کردن، انداختن ( چیز ...

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pull away: خود/چیزی را کنار کشیدن، خود/چیزی ر ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ingenuity: ۱ ) ذکاوت و ابتکار ۲ ) تبحر و مهار ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stressful: استرس زا، دلهره آور Moving can be ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

swallow: زیر سبیلی در کردن - انکار کردن - کن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

patronize: VERB رئیس وار رفتار کردن - ( تداعی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

contain: ✔️ جلوگیری کردن - باز داشتن - محدود ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get up: در مورد مکان: ✅بالا آمدن ✅بالا رفتن ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

helix: NOUN 🗣️ هیٖ لیٖکس [چیزی بین لیٖکْس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sway: Verb ✔️ تحت تاثیر قرار دادن دیدگاه ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on account of: بواسطه - بدلیل - بعلت :SYN because ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

as such: معنای دوستان: بدین لحاظ - ازین رو - ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

end up: ✅ کار کسی یا وضعیت چیزی به فلان جا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astounded: How would you feel if someone gave ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

outline: ✅طرح کلی ( بدون جزئیات ) - طرح ریزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

apologetic: ADJECTIVE پوزش آمیز - شرمسار - عذرخ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

account for: ✔️ تشکیل دادن بخشی از چیزی - تشکیل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do with: ✔️ تمام کردن - پایان دادن ( مسئله ی ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

seamlessly: ⭐seamlessly = smoothly به آرامی و ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

settle in: خو گرفتن - عادت کردن - جاگیر شدن - ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief: VERB ( بصورت مختصر و کوتاه ) اگاهی ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trial and error: ✔️ آزمون و خطا through trial and ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spend a fortune: پول زیادی خرج کردن Would you pay a ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

post: 🔷 تیر - تیرک ( دیرک ) A sailor th ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go for: ✅برای به دست آوردن چیزی یا کسی کوشی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dedicate: ✅تقدیم کردن، پیشکش کردن Michael Ke ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fuck off: [VERB] ( توهین آمیز به شدیدترین حا ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

beau: [SINGULAR] BEAU 👈[بُُ] ✅دوست پسر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

breakdown: NOUN ( بصورت چسبیده ) فروپاشی و ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glossy: Her image has graced the covers of ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hark back: اشاره داشتن ( کردن )

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sparkle: The freshly cleaned windows sparkle ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

projection: ✔️برآورد، پیش بینی ( از روی مدارک و ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

officiate: ترتیب دادن ( مراسم جشن و ازدواج و. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be friends: دوستی کردن، دوست شدن

١ ماه پیش

مدال‌های Farhood