Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one hundred percent: صد در صد

جدید ٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

track: ✔️ردپا There's a track that leads ...

جدید ٨ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

testimony: اذعان، گواهی، شهادت ( در دادگاه ) ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spirit level: تراز SPIRIT LEVEL - A device used ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meadow: Meadow/widow/window ( پنجره/بیوه/ ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spare: [Adj] The council has some spare ca ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the contrary: [PHRASE] ( اتفاقاً ) برعکس، . . . ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a right to: ✔️ محق بودن برای داشتن چیزی یا انجا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lost for words: اسم ییکی از آهنگ های Pink Floyd I ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unsettling: مضطرب کننده - ناراحت کننده - آشفته ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dead end: UN vote to ignore human rights abus ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hoe: ✔️فاحشه ( slang ) hoe noun [INS ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set the tone for: ✔️ حال و هوا، جو و فضای چیزی را تعی ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chronic: And it turns out this causes agoniz ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

soar: ۱ ) سربالایی ( خیابان، جاده ) رفتن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

snub: معنای آبادیس ✅ ( نسبت به کسی ) سردی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

should: معنای دوستان: در صورتیکه - اگر - چن ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

execute: نمایش دادن، اجرا کردن، انجام دادن ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get over: معنی primer meaning ش میشه؛ کنار او ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hemline: noun the level of the lower edge of ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sustainability: TheGuardian. com@ Californian firm ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sluggish: Adj بی حال - بی رمق - کسل - تنبل - ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crappy: ADJECTIVE vulgar slang Comparative: ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come over: به دیدن کسی رفتن - به کسی سر زدن M ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

share: VERB ۱ ) ✅ نظر - فکر - ایده - عقیده ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stationary bike: ◾دوچرخه ثابت I work out on my stat ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ever after: e. g. All she wanted was to get mar ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come on to: ◼️come on to somebody ( informal ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ditch: معنای آبادیس ⁦✔️⁩ ( هواپیمای خراب ی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive: ✔️ عزم و اراده راسخ ( واسه دستیابی ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اندوختن: roll up اندوختن، جمع کردن

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no less than: ✔️ حداقل - دست کم - کَمِ کَم :SYN ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come along: معنای دوستمون ✔️ پیش رفتن روند چیزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equitable: ✅منصفانه - عادلانه De - dollarizat ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

comprehension: فهم - درک مطلب . . . While handwr ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pull off: He pulled off his sweater او ژاکت ش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ubiquitous: ADJECTIVE SYN: pervasive فراگیر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

engaging: ✔️ مشغول کننده - درگیر کننده ( از ج ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handout: [NOUN] handout بصورت چسبیده اسم هست ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breathable: دارای قابلیت نفس کشیدن راحت، از لح ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

snack: Noun خوراک مختصر و سبک - میان وعده ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subside: نشست کردن، فرو رفتن As the island s ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

canteen: نهارخوری، غذاخوری E. g. He was su ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

locksmith: Noun قفل ساز - کلید ساز What woul ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stretcher: برانکارد Mind out! We're coming th ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come out of nowhere: از ناکجاآباد پیدا شدن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ruthless: Don't be taken in by his charm—he's ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instruct: :Synonym Command دستور دادن فرمان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drag away: DRAG SB AWAY to make someone leave ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep an eye on: معنای دوستمون: چهارچشمی مواظب بودن ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

neglect: ✅نادیده گرفتن ✅بی توجهی کردن ?Is i ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

notice: ✅دیدن، ملاحظه کردن ✅متوجه شدن از طر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grant: ✅ پذیرفتن یا اجابت کردن درخواست ( م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

surge: [noun] ( علم مکانیک ) پدیده زیانبا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you happy now: الان خوشحال شدی؟ دلت خنک شد؟

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

novelty: ✅تازگی ✅جدیدی، جدیدبودگی ✅نوینی، نو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hatch: دریچه ( نوعی درب در مخازن تحت فشار ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

showcase: به معرض نمایش گذاشتن جلوه گر کردن ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

relegate: محول کردن/شدن - سپردن [کاربرد مجهو ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swept: ✔️ ( با حرکت تند و سرتاسری ) درکشید ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

block out: 1 ) to stop light or noise from pas ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

notion: ✔️تصویر ذهنی، عقیده ی کلی، اندیشه ی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bombshell: بمب خبری - خبر ناگهانی ( معمولا بد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corporal: Several parents spoke out against t ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resonate with: معنای دوستمون: ✔️ ارتباط برقرار کرد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come as a something: idiom come as a surprise/relief/blo ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tactless: بی ملاحظه SYN: careless, inconside ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hesitant: مردد، همراه با تردید He took a he ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

meticulous: meticulous detail جزئیات دقیق و موش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rehabilitation: ✔️ بازپروری ✔️ اصلاح و تربیت مجدد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deficit: کسری بودجه The government has its ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dodge: تلفظ: [داٰج] ⭐ جاخالی دادن - ( با ح ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

assimilate: معنای دوستمون ✔️شبیه کل شدن ✔️ ( به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel sorry for: feel sorry for someone کباب شدن دل ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chronic: And it turns out this causes agoniz ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soar: ۱ ) سربالایی ( خیابان، جاده ) رفتن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

execute: نمایش دادن، اجرا کردن، انجام دادن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stigma: ✔️ خفت - نشانه سرافکندگی For child ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

helm: noun اداره، سکان، زمام، ( مجازی ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beauty is in the eye of the beholder: :Alternative forms in the eye of th ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come from behind: ( in sport ) to win when it was ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run errands: معنای دوستان: ✔️ دنبال انجام خرده ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

draw away: دور شدن He approached her but she ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard ass: کله شق

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sow: پراکندن ( تبلیغات، تفرقه، تنفر و غی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conquer: استیلا/غلبه پیدا کردن، غالب شدن 1 ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheaply: e. g. You can live there quite chea ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

push into: 1 ) The doctor pushed a needle into ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for as long as: تا مادامی که. . . ، تا وقتی که. . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wreath: تاج گل Relatives laid wreaths on t ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

your own flesh and blood: هم گوشت و خون خودتون

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upper middle class: قشر متوسط به بالا

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thin skinned: thin - skinned I'm not thin - skin ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hothead: آدم کله خراب، قاطی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look up to: تحسین کردن - احترام گذاشتن به - ارز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ABS: ۱ ) مخفف سیستم ترمز ضد قفل خودرو A ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decisive: سرنوشت ساز - تعیین کننده At the sa ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

be supposed to: ⁦✔️⁩انتظار میره که. . . ✔️ قراره ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

consolidate: محکم کردن - مستحکم کردن - تقویت کرد ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plant: معنی آبادیس: ✔️ ( خودمانی ) جاسوس، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fog: Noun [Bad Weather] [Collocation] ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thriving: Business has been 💡thriving💡 in t ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fabrics: Within four years they were shippin ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hitch: Noun مشکل جزئی/کوچیک A: I know the ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chronicle: ⁦✔️⁩واقعه نامه، رویدادنامه ( به تر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shady: ۱ ) سایه دار، پر سایه The door lead ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

save up: پول پس انداز کردن به قصد خرید چیزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

analyst: 👈تحلیل گر ( اقتصادی، سیاسی و غیره ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rebound: ✔️نوجان شدن، قوت گرفتن، جان گرفتن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retention: ✔️حفظ - یاد سپاری - ماندگاری - نگهد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confidant: ✅دوست مورد اعتماد ✅محرم راز ✅محرم ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rescind: فسخ کردن ( قانون یا فرمان و غیره ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

corporate: جمعی - گروهی . . . If governments ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

anticipated: :SYN Expected ✔️ مورد انتظار ✔️ از ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

would be: ⁦✔️⁩داوطلب، خواستار - خواهان چیزی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

include: ✅دارا بودن - دارای ( چیزی ) بودن - ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sluggish: Adj بی حال - بی رمق - کسل - تنبل - ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get over: معنی primer meaning ش میشه؛ کنار او ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hemline: noun the level of the lower edge of ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come over: به دیدن کسی رفتن - به کسی سر زدن M ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crack: ✔️ لطیفه گفتن، جوک گفتن ?Do you us ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intriguing: Is there any difference in your lif ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

contentious: ✔️بحث برانگیز SYN: argumentative c ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ever after: e. g. All she wanted was to get mar ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come on to: ◼️come on to somebody ( informal ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stationary bike: ◾دوچرخه ثابت I work out on my stat ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

share: VERB ۱ ) ✅ نظر - فکر - ایده - عقیده ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tipping point: معنای دوستان: نقطه اوج یا عطف یا تح ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stipulate: stipulate قید کردن - تصریح کردن - ب ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deploy: ✔️جایگیر شدن یا کردن، ( مجازی ) جای ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

navy seal: ( Navy Sea - Air - Land ) a member ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heckle: معنای آبادیس ✅مزاحم نطق کننده شدن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

what is it: SYNs: what's the problem? what do y ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

disorder: بی نظمی، اختلال It's only a short ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

atrocity: . . . A: That's a mistake that wil ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

malady: mental malady مرض روحی، بیماری/اخت ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

مدال‌های Farhood