Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

outraged: ⁦✔️⁩شدیداً عصبانی، خشمگین Outraged� ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

what is the matter: مشکل چیه؟

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

detour: ✔️راه انحرافی ( که هنگام تعمیر و بس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vase: NOUN 🗣️[وِیْس] یا [واٰز] گلدان ( ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bore: NOUN آدم خسته کننده و ملال آور A: ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پرو کردن: try on=

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

almost done: تقریبا تمامه.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rear end: ✔️از عقب به اتومبیل دیگر زدن That ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

don'ts: dos and don'ts بایدها و نبایدها

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deflate: مترادف: devalue - make smaller ✔️ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fence: ✅خودداری کردن، گوشه گیری کردن He t ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distinctive: مشخص، متمایز Mars is sometimes ca ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hop: جهش، پرش ( کوتاه ) With his feet ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

feed: [NOUN] ✔️ محتوا ( خبری ) e. g. a ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hold on: ✅دووم آوردن، تحمل کردن ✅پشت/سوار ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peaceful: صلح آمیز، بی سر و صدا و در صلح و ص ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

considerable: مهم، شایان توجه The offer constit ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ruby: یاقوت/لعل سرخ a brooch set with ru ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

comparative: تطبیقی، مقایسه ای A comparative s ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

magnificent: باشکوه، مجلل، عظیم ارزشمند ⁦✔️⁩ خار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

then again: ضمنا

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pastry: confectionery قنادی - آجیل و خشکبار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scrape: ✔️به وضعیت بغرنج دچار شدن - در شرای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طبقه بالا: upstairs We've finished decorating ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handy: بدرد بخور و پرکاربرد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

postpone: به تعویق انداختن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smash: معنای آبادیس: ✔️ خُرد کردن ( با سرو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

did it: انجام شد یا انجامش دادم/دادیم/دادی/ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thaw: ✔️ ( یخ و برف ) آب شدن A January t ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مدیر عامل: CEO ( Chief Executive Officer )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

restrain: ✅خویشتن داری کردن Israel says more ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

integrity: ✔️ درستی و صداقت - راستی و امانت دا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hate: NOUN چیز تنفرانگیز، مایه ی انزجار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

struck: شوکه کردن/شدن It suddenly struck h ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wit: ⁦✔️⁩هوش و ذکاوت comedy characteriz ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

insight: ✅فهم ✅ بینش ✅ آگاهی ✅اشراف The stu ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by now: ✔️ تا به حال - تا الان - تا حال حاض ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hedgehog: جوجه تیغی He's been studying hedge ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get wrong: Don't get me wrong برداشت اشتباهی ا ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

form: ✔️تشکیل شدن [Bad Weather] [Collocat ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

influx: سیل یا هجوم ( مثلاً مهاجران یا پن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mark: ◾اثر، تاثیر [noun] 1 ) The Romans l ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard frost: 1 ) A hard frost is a frost where b ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کنار گذاشتن: Put aside Cast aside

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قلمداد کردن: deem پنداشتن دانستن بر این باور بود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fort: Fort : قلعه - دژ ( کوچک ) Fortress ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایجاب کردن: warrant ایجاب کردن، مجاز شناختن، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grin: grin: لبخند - تبسم grief: اندوه - غ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swim meet: مسابقه شنا

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چربیدن: outweigh

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pounce: VERB ۱ ) ( استعاری ) غنیمت شمردن فر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emphases: emphasis: تاکید 🗣️ اِم فِ سِس ( چ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sprint: به سرعت دویدن ( مث برق و باد ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

twit: mainly UK informal 🇬🇧 توئیٖت 🇺� ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eclipse: ⁦✔️⁩تحت الشعاع قرار دادن، سایه افک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

customs official: مامور گمرک A customs official orde ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high dollar: بزرگ، مبلغ بالا ( معامله ) سنگین ق ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pompous: [ADJECTIVE] پرافاده - ( به ویژه رفت ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet up with: معنای دوستان: ✔️ ملاقات کردن کسی با ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay a compliment: 1 ) pay ( someone ) a compliment : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: My eyes feel sore چشام دچار سوزش شد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transphobic: adj ترنس هراس یا متنفر از افرادی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interrogator: NOUN بازجو - بازپرس e. g. He said ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ticket inspector: مامور بلیط I feigned sleep when the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shove: تنه ( زدن ) People were pushing an ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

harmony: ✅توازن - همدلی to live in fear/pea ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leisure: وقت آزاد He needed more leisure to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

streamer: کاغذ رنگی، نوار یا روبان رنگی و آو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intricate: ✔️ پر از جزئیات ظریف و درهم پیچیده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

courier: ⁦✔️⁩پیک، مامور پستی، نامه رسان Her ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

head down: معنای دوستمون ✔️روانه شدن به سمت جا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allure: افسون، جاذبه، کشش، فریبایی، گیرایی، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detour: ✔️راه انحرافی ( که هنگام تعمیر و بس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what is the matter: مشکل چیه؟

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liable: [adj] مسئول، پاسخگو ( بار منفی داره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vacant: His eyes vacant چشم های بی سو/بی نو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rear end: ✔️از عقب به اتومبیل دیگر زدن That ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch up on something: جبران کردن یه کار عقب افتاده یا معن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clandestine: ⁦[FORMAL] ✔️⁩ سری، محرمانه مترادف: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoard: ⁦✔️⁩گنجینه/مجموعه/کپه ای از چیزی با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nerve endings: پایانه های عصبی . E. g Messages tra ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take out: She took out a quarter, dropped it ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

assert: ✅ اظهار داشتن - ( موکدا ) اعلام کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

work on: Straightforward meaning کار کردن رو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

timeless: adj معنای دوستان: عمری - با کیفیت - ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

run down: 🔰دنبال کردن/رفتن ( سمت جایی/پایین، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bias: گرایش، تمایل به یک طرف 1 ) The st ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

casualty: ⁦✔️ ( جمع ) ⁩تلفات، قربانیان Deman ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outraged: ⁦✔️⁩شدیداً عصبانی، خشمگین Outraged� ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: پوست/جای زخم The child continued p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bust: مجسمه ی سر و شانه ها و بخش بالایی س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get together: Let me get my thoughts together بذا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fancy: [Verb] to fancy somebody به کسی گرا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard times: دوران سخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spook: ✅ترساندن کسی Satoshi Was Really 👁 ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have back: ◾have somebody back [no passive] ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's not so funny: نخند، لب ت میترکه 💠 It's not so f ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bore: NOUN آدم خسته کننده و ملال آور A: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unsolicited: unsolicited offer noun [ C ] FINAN ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retrace: ( از همان راه ) بازگشتن - ( راه قبل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wrist: wrist [ریٖست] مچ دست 🟢🟢🟢 wais ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

affordable: معنای دوستان: ✅اقتصادی - ارزان - قی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hand over: تحویل دادن - واگذار کردن - مسئولیت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

almost done: تقریبا تمامه.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don'ts: dos and don'ts بایدها و نبایدها

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ruby: یاقوت/لعل سرخ a brooch set with ru ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deflate: مترادف: devalue - make smaller ✔️ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مدیر عامل: CEO ( Chief Executive Officer )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

integrity: ✔️ درستی و صداقت - راستی و امانت دا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hate: NOUN چیز تنفرانگیز، مایه ی انزجار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restrain: ✅خویشتن داری کردن Israel says more ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thaw: ✔️ ( یخ و برف ) آب شدن A January t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get wrong: Don't get me wrong برداشت اشتباهی ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

form: ✔️تشکیل شدن [Bad Weather] [Collocat ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

influx: سیل یا هجوم ( مثلاً مهاجران یا پن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

struck: شوکه کردن/شدن It suddenly struck h ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wit: ⁦✔️⁩هوش و ذکاوت comedy characteriz ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hedgehog: جوجه تیغی He's been studying hedge ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by now: ✔️ تا به حال - تا الان - تا حال حاض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mark: ◾اثر، تاثیر [noun] 1 ) The Romans l ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insight: ✅فهم ✅ بینش ✅ آگاهی ✅اشراف The stu ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get along with: معنای دوستان: ✔️ ارتباط خوب و ملایم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lectureship: . e. g They’re advertising a lectur ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purport: purport" v, n 🗣️پِر پُرت SYNONYM ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

jettison: کنار گذاشتن، از شر چیزی راحت شدن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plausible: ✔️ ( معمولا همراه با ناباوری ) محتم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blow: Verb ✔️ ( خودمانی ) فرصت را از دست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

presentable: ✅ آراسته و آماده ✅ خوش نما و مقبول ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dilute: [VERB] ۱ ) رقیق کردن - آبکی کردن ۲ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spontaneous: ✔️ناگهانی، یهویی، بدون برنامه ریزی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

resort: Noun ✅چاره - مشگل گشا - گره گشا . ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subject: Verb در معرض یا تحت تاثیر ( چیزی ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reap: ⁦✔️⁩درو کردن ( در اینجا استعاری ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stand out: نمایان و مشخص بودن به نظر آمدن و تو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stringent: . E. g 1 ) Stringent safety regulat ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deploy: ۱ ) مستقر کردن، به کار گرفتن The N ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get shot: be shot get shot گلوله خوردن تیر خو ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

but also: تحت اللفظی: بلکه همچنین همچنین با ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

promote: ✅تشویق کردن - ترغیب کردن ✅مروج/محرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

autistic: ⁦✔️⁩مبتلا به بیماری اوتیسم، اوتیسمی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

contribute to: ◾دخیل بودن در - اثر داشتن در The t ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torment: NOUN زجر - درد - آزار - عذاب شدید ( ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astride: ✔️با پاهای از هم گشاده ( مثل هنگام ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brat: NOUN لفظ زننده ای برای خطاب یه بچه ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

content: ADJ & V 🗣️[کِن تِنت] NOUN 🗣️[کان ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criticism: ⁦✔️⁩انتقاد 1 ) criticism clearly di ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blow over: ✔️افتادن یا پرت شدن طرفی ( توسط وزش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

extravagant: ۱ ) تجملاتی - پر زرق و برق SYN: lav ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

aye: چشم، بله

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

revolting: حال بهم زن/زننده I don't know how y ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

waver: ▪️ waver = نوسان - پس و پیش روی - د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tout: [VERB] 🗣️تَأوْت MEANING to adver ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

frenzy: Nationalist speeches worked the cro ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

breach: [NOUN] رخنه/نفوذ [در تشکیلات/سازما ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hail: ⁦✔️⁩تگرگ [noun] The man went down i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

clay: clay: خاک رس decay: فاسد شدن

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead a comfortable life: داشتن یک زندگی راحت و آسوده 💠 Wit ...

٨ ماه پیش

مدال‌های Farhood