ترجمههای فهیمه چاکرالحسینی (١٨٩)
واقعیت مسلم را به او نشان بده.
از کسانی از شما که به نحوی هم ذات پندارانه تحت تأثیر وضعیت ما قرار گرفته اند می خواهیم بپذیرند که اتفاقاتی از این دست که افتاده و خواهند افتاد هدفی ن ...
سه هفتگی بارندگی سنگین خیلی زیاد است.
او داشت پیازداغ داستان را زیاد می کرد.
انتظار این که یک شنبه ها کار کنیم کمی غیرمنطقی ست.
انتظار این که تا دیروقت کار کنم غیرمنطقی است.
آدم خبیثی بود و این فقط یکی ش بود.
نظم تحصیلی این شهر، در سرتاسر ایالت بدترین در میان بدها، مملو از دعوا و جروبحث است.
او آدم خبیثی است که دچار چنین مصیبت های می شود.
او آن قدر شرور نبود که به هم خدمتی هایش بپرد.
در این صورت سن دیه گو در میان بدها بدترین است.
توصیه می کنم زیاد با او معاشرت نکنید. آدم شروری است.
کل قضیه از ابتدا تا انتها سلسله ای از اتفاقات بد بود.
کل سفر سلسله ای از اتفاقات بد بود.
این سلسله ناملایمات هرچند از دیدگاه امروزی مضحک است تجلی جنبه ای واقعاً مهم از روابط بین الملل است.
کاوش ما در این جنگل کهن قشنگ سلسله ای از اتفاقات بد بود.
از ابتدا تا انتها، سلسله ای از اتفاقات بد بود.
بنزینم تمام شد، شیشۀ جلوی ماشینم شکست و بعد لاستیک پنچر شد - کل سفر سلسله ای از اتفاقات بد بود.
نزدیک بود ماشین مرا زیر بگیرد. خطر از بیخ گوشم گذشت.
وقتی موتور جو با کامیون تصادف کرد خطر از بیخ گوش جو گذشت.
پوف! خطر از بیخ گوشمان گذشت - او تقریباً ما را دید.
دیک: شنیدم امروز خطر از بیخ گوشت رد شد.
خطر از بیخ گوش گذشت! نزدیک بود با آن ماشین برخورد کنیم.
تقریباً قطار رو از دست دادیم. خطر از بیخ گوشمان گذشت.
خطر بیخ گوش برنادت دولین بود، اما او از سوء قصد علیه خود جان سالم به در برد.
او خیلی مغرور است، باید دمش را چید.
به هر حال من قطعاً خجالت زده ام.
مطبوعات یکی دیگر از رسته های اجتماعی خجلت زده بود.
شرکت های بزرگ مالی را که بیش از اندازه رشد کرده اندباید کوچک کرد و مجبورشان کرد که دارایی هایشان را واگذار کنند.
آن ها تغییر مسیر دادند و به سمت خانه حرکت کردند.
این افسانه است که ما برای شست وشو به صابون نیاز داریم و والدین و صابون سازها آن را بر سر زبان ها انداخته اند.
به گمانم این دروغ ها را کسانی پخش می کنند که به موفقیت او حسادت می کنند.
گزارشی که از جبهه دریافت کرد او را خیلی به هم ریخت.
ابتدا حدود یک قاشق غذاخوری آب به بطری سودا و کمی آب سرد به ماهیتابه اضافه خواهم کرد.
بازار نسبت به اختیار فروش پایانی قبلی در حدود نصف بهبود یافته است.
پرسش از میزان درآمد افراد غالباً بی ادبانه تلقی می شود.
قاضی این استدلال را بی ربط به موضوع تلقی کرد.
او همواره سؤالات گستاخانه می پرسد.
امیدوارم وقتی از او دربارۀ زندگی شخصی اش پرسیدم فکر نکند من بی ادبم.
آن ها برای حساب از چرتکه استفاده می کنند، درست است؟