دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٣٠,٧٠٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢١
لایک
لایک
٢٣,٤٢٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢,٩٤٧

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٨,٩٥٢
رتبه
رتبه در بپرس
٨
لایک
لایک
١,٢٨٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٥٨

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

noun - countable : نیروگاه حرارتی نمونه : Minimal work was done until 1883, when a thermal plant was built to process the extracted sulfur.

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
١

verb : ناشی شدن از نشات گرفتن از سرچشمه گرفتن از به وجود آمدن از

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
١

verb : ارزان فروشی کردن ( فروختن چیزهایی که بدون استفاده هستند به نرخ پایین تر تا زودتر از شر آن ها راحت شوید. ) نمونه : Thanks to the unprecedente ...

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٢

به صورت حضوری از نزدیک رو در رو چهره به چهره رخ به رخ یعنی نه از راه دور، نه تلفنی، نه آنلاین، بلکه خود گوینده، به صورت فیزیکی کاری را انجام داده اس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
١

noun - uncountable : رنگ صورتی روشن صورتی کم رنگ نمونه: The bookshop has dictionaries bound in hot pink and blue suede.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Baptism is one of the sacraments in the Christian Church.
دیدگاه
٣

غسل تعمید یکی از آیین های مذهبی در کلیسای مسیحی است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was almost neurotic about being followed.
دیدگاه
٧

او به خاطر تحت تعقیب بودن، تقریبا ترسیده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her hair fell over her shoulders in a cascade of curls.
دیدگاه
١

موهایش به صورت آبشاری از فِر ( آبشاری فِرفِری ) روی شانه هایش افتاده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The undercarriage on light aircraft does not always retract in flight.
دیدگاه
٣

ارابه فرود ( چرخ ها ) در هواپیماهای سبک همیشه در حین پرواز بسته نیست.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Iron pattern to the buckram for ease, and cut with sharp scissors.
دیدگاه
١

برای راحتی کار، الگوی ساخته شده از کرباس آهاردار را اتو کنید و با قیچی تیز برش دهید.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٠ بازدید

دوستان پهباد به انگلیسی چی میشه ؟ تعریف پهباد رو نمی‌خوام واژه پهباد به انگلیسی یا آمریکایی

١ روز پیش
٢ رأی

drone پهپاد = پ رنده ه دایت پ ذیر     ا ز   راه د ور

١ روز پیش
٠ رأی
٤ پاسخ
٤٥ بازدید

سلام دوستان من با ی اصطلاح  جدید دیگه اومدم  لطفا  با ذکر مثال بفرمایید کجا قابل  استفاده هست؟؟

١ روز پیش
٤ رأی

کارت تمومه دیگه کارت ساخته س دیگه افتادی توی دردسر دیگه راه فراری دیگه نداری دیگه گیر افتادی دیگه تمومه این اصطلاح معمولاً وقتی گفته می‌شه که کسی اشتباهی کرده، گیر افتاده، یا شکستش قطعی شده. مثال: If the teacher finds out you cheated, your goose is cooked. اگر معلم بفهمه تقلب کردی، کارت ساخته‌ست!

١ روز پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٥٨ بازدید

ب. ه. ل. ر. آ. م. س. ا. ح. ف. ی. 

٥ روز پیش
٠ رأی

رله،رام،آرام،سام،مسافر،سفر،سفیر،سما،اسم،فار،فارس،سار،بر،لر،فیل،بیل،لار،ساحل،سایه،سراب،بار،ابر،بلم،مبل،مسیح،حسام،باف،احمر،حمرا،حمایل،ماله،حفر،حفار،رسل،فریب،برف،فیس،فر،رف،مهر،هرم،حرام،یاسر،اسیر،حیف،لام،مال،سال،ابهر،مرفه،رفاه،آبسه،مهسا،ماه،سهام،سهم،لمس،لامسه،یسار،ساری،لیف،بهرام،ماهر،سلاح،مسلح،مسیر،سامره،یله،یل،ملا،میل،میله،مار،مساح،مربا،بره،رب،سم،مسح،مفر،فیله،حلب،حلبی،سمی،مرسل،بسی،

٢ روز پیش
١ رأی
تیک ٧ پاسخ
١٢٩ بازدید

سلام دوستان لطفا در مورد این اصطلاح هم توضیح بدید ممنون.

١ هفته پیش
١ رأی

(اینقدر) مغرور نباش

١ هفته پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٨٤ بازدید

ترجمه این جمله لطفاً  I'd  like to thank you all for your unfailing support.

٢ هفته پیش
١ رأی

از حمایت بی دریغ همه تون سپاسگزارم. 

١ هفته پیش