پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
cryptographic hash function ( رمزشناسی ) واژه مصوب: تابع چکیده ساز تعریف: تابعی که طول ورودی آن دلخواه و طول خروجی آن ثابت است و از ویژگی های آن یک ...
cooking chocolate ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: شکلات آشپزی تعریف: نوعی شکلات شیرینی پزی که در آن به جای کرۀ کاکائو، روغن گیاهی به کار می رود
percutaneous epidiymal sperm aspiration ( علوم سلامت ) واژه مصوب: زامه کشی پوستی از بربیضه تعریف: استخراج مستقیم زامه از روی پوست بربیضه/ برخاگ در م ...
galvanic series ( خوردگی ) واژه مصوب: سری گالوانی تعریف: مجوعه ای از فلزات و آلیاژها براساس پتانسیل خوردگی نسبی آنها در یک محیط معین
non - Newtonian fluid ( فیزیک ) واژه مصوب: شارۀ نانیوتونی تعریف: شاره ای که تنش برشی در آن با آهنگ تغییر شکل برشی متناسب نیست
split menu ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: صورت غذای چندگزینه ای تعریف: صورت غذایی شامل دو یا چند صورت غذای انتخابی که در مورد آنها با مهمانان از ...
clean bill of lading ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: بارنامۀ بی توضیح تعریف: بارنامه ای که فاقد هرگونه توضیح اضافه است
light water ( فیزیک ) واژه مصوب: آبِ سبک 1 تعریف: آبی که هیدروژن های موجود در مولکول آن تک پروتونی هستند
frit ( سرامیک ) واژه مصوب: فریت تعریف: ترکیبی سرامیکی که ابتدا ذوب و سپس سردیده شود تا به شکلِ خرده شیشه درآید
matrix - support ( زمینشناسی ) واژه مصوب: خمیره چیره تعریف: ← گِل چیره
segmented polyurethane ( شیمی ) واژه مصوب: پُلی یورتان دسته ای تعریف: نوعی هم بسپار دسته ای پُلی یورتان که قطعه قطعه است و دسته های نرم و سخت پیاپی ...
scorching ( علوم و فنّاوری غذا - قهوه پژوهی ) واژه مصوب: نقطه سوزی تعریف: سوختن نقاطی از سطح دانة قهوه که براثر حرارت زیاد در مراحل آغازین برشته کار ...
single drum dryer ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: خشک کن تک غلتکی تعریف: نوعی خشک کن غلتکی که در آن از یک غلتک برای خشک کردن استفاده می شود
imperilled species ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: گونة دربیم تعریف: اصطلاحی عمومی در امریکای شمالی که گونه های درخطر و درتهدید ...
Callitrichaceae ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: ستاره آبیان تعریف: تیره ای از نعناسانان که هم در آب و هم در محیط های خشک می رویند
fool ( هنرهای نمایشی ) واژه مصوب: تلخک تعریف: دلقک جشن های قرون وسطی و جشن های مربوط به نمایش های محلی که لباسی به رنگ های روشن می پوشید و کلاهی بر ...
brake pad ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: لنت ترمز تعریف: مجموعۀ صفحه و آستر لنت در سامانۀ ترمز دیسکی
monochromatism ( زیستشناسی ) واژه مصوب: تک رنگ بینی تعریف: ← کوررنگی
basal ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: قاعده ای 1 تعریف: ویژگی بخشی از گیاه که در پایین یا در قاعدۀ یک ساختار قرار دارد
aftercrop ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: کشت دوم 1 تعریف: گیاه دوم در کشت دوگانه
optic papilla ( پزشکی ) واژه مصوب: پرز بینایی تعریف: ← صفحۀ بینایی
collision theory ( شیمی ) واژه مصوب: نظریۀ برخورد تعریف: نظریهای که براساس آن میتوان سرعت واکنش پایه را ناشی از برخورد ذراتی با حداقل انرژی لازم د ...
explanation ( روانشناسی ) واژه مصوب: تبیین تعریف: شرحی برای یک پدیده یا رویداد برحسب شرایط علّی آن
aligning ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: هم راستاسازی 1 تعریف: فرایند تنظیم خط محور باریکۀ نور تابیده شده از افزارۀ علامت دهی برای آن که ...
very broadly oblong ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: مستطیلی بس پهن تعریف: ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن ی ...
author's proof ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی ) واژه مصوب: نمونۀ پدیدآور تعریف: نسخۀ غلط گیری و نمونه خوانی شده ای که برای تأیید نهایی پدیدآور به نزد ...
animal charcoal ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: زغال حیوانی تعریف: ← زغال استخوان
otoblock ( شنوایی شناسی ) واژه مصوب: مجرابند تعریف: گوش بندی پنبه ای یا اسفنجی متصل به یک رشته نخ که پیش از گرفتن پیش قالب در مجرای بیرونی گوش قرار ...
living archaeology ( باستانشناسی ) واژه مصوب: باستانشناسی هستان تعریف: مطالعۀ الگوهای موجود در جوامع شکارگرـ گردآور امروزی که همچنان سنن نیاکان خو ...
area ratio ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: نسبت مساحت تعریف: نسبت مساحت بال به مجذور اندازۀ دهانۀ آن
neighbourhood of a point ( ریاضی ) واژه مصوب: همسایگی نقطه تعریف: 1. برای نقطۀ مفروض، مجموعه ای باز شامل آن نقطه در یک فضای توپولوژیکی|||2. برای نقط ...
optical path ( فیزیک - اپتیک ) واژه مصوب: راه اپتیکی تعریف: حاصل ضرب ضریب شکست در فاصلهای که پرتوِ نور در محیط طی میکند|||متـ . راه نوری
forward of the beam ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: پیش وَرگه تعریف: سمت یا جهتی بین وَرگه و سینۀ کشتی
local street ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: خیابان محلی تعریف: خیابان رابط بین خیابان های گِردآور و مناطق مسکونی
minimization ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: کمینهسازی تعریف: عمل کمینه کردن
dough stage ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: مرحلۀ خمیری تعریف: مرحلهای از نمو غلات که در آن محتویات دانه خمیرمانند است
avometer ( مهندسی برق ) واژه مصوب: آووسنج تعریف: ← چنداسنج
axiom of linear completeness ( ریاضی ) واژه مصوب: اصل موضوع کمال خطی تعریف: یکی از اصول موضوع دستگاه اصل موضوعی هیلبرت در هندسه
cupping wear ( مهندسی بسپار - تایر ) واژه مصوب: رفتگی کاسه ای تعریف: گودافتادگی موضعی و سرتاسری ناشی از رفتگی سریع دور تایر
lobster hand ( اَرتاپزشکی ) واژه مصوب: دست خرچنگی تعریف: ← دست شکاف دار
circular uniform distribution ( آمار ) واژه مصوب: توزیع یکنواخت دایره ای تعریف: توزیع احتمال یک متغیر تصادفی یکنواخت که دامنۀ آن دایرۀ واحد است
freight transportation ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: حمل کالا تعریف: جابه جایی کالا از تولیدکننده به مصرف کننده
hard missile base ( علوم نظامی ) واژه مصوب: پایگاه موشکی مقاوم تعریف: پایگاهی موشکی که در مقابل انفجار هسته ای مقاوم است
biotechnology ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: زیست فنّاوری تعریف: دست ورزی ( manipulation ) و استفاده از ریزاندامگان ها در تولید ...
auction ( اقتصاد ) واژه مصوب: حراج تعریف: نوعی سازوکار فروش که قیمت در آن توسط حراج گذار ( auctioneer ) و دریافت کنندة قیمت های پیشنهادی تعیین می ش ...
hypersensitivity ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: بیشحساسی تعریف: واکنش گیاه میزبان به حملۀ عامل بیماری که در آن یاخته های مورد حمله ک ...
dietician ( تغذیه ) واژه مصوب: رژیمشناس تعریف: کسی که بر پایۀ اصول علم تغذیه برای افراد و گروه ها برنامۀ غذایی تدوین کند
collocability ( زبانشناسی ) واژه مصوب: همایندپذیری تعریف: قابلیت هم آیی واژه ها
tele - education ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: دورآموزی تعریف: نوعی نظام آموزشی که در آن آموزش به صورت غیرحضوری و از راه دور انجام میشود
distance step ( مهندسی مخابرات - پست ) واژه مصوب: مبنای مسافت تعریف: مسافت مبنایی که براساس آن هزینههای زمینی و هوایی و دریایی محاسبه میشود