پیشنهاد‌های محمد (٤٥,٥١٤)

enlargement ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: تعریض تعریف: افزایش عرض راه ها در قوس ها و سربالایی ها

anastigmatic lens/ anastigmat lens ( فیزیک ) واژه مصوب: عدسی ناستیگمات ساز تعریف: عدسی مرکبی که آستیگماتی را کمینه می کند و اَبیراهی های رنگی و کروی ...

seriate fabric ( زمین‏شناسی ) واژه مصوب: بافتار همه جوردانه تعریف: بافتاری نابرابردانه که در آن بلورهایی با اندازه های مختلف وجود دارد

indicator species ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: گونة معرف تعریف: گونه ای که وجود یا فقدان آن نشان دهندة شرایط زیست محیطی خاصی ...

high temperature superconductor ( فیزیک ) واژه مصوب: اَبَررسانای دمابالا تعریف: ماده‏ای که در دمای نیتروژن مایع 77 درجۀ کلوین یا بالاتر اَبَررسانا م ...

gas - solid chromatography ( شیمی ) واژه مصوب: سَوانگاری گاز ـ جامد تعریف: نوعی سوانگاری که در آن از یک فاز متحرک گاز و یک فاز ثابت برجذبندۀ اصلاح ن ...

fissure sealant ( پزشکی - دندان پزشکی ) واژه مصوب: مادۀ شیارگیر تعریف: ماده ای رزینی که برای پیشگیری از پوسیدگی ، گوده ها و شیارهای دندان را با آن پ ...

alcohol intoxication delirium ( اعتیاد ) واژه مصوب: روان آشفتگی الکل زدگی تعریف: نشانگانی برگشت پذیر و کوتاه مدت، ناشی از مصرف مفرط الکل که برخی از ...

spur ( اَرتاپزشکی ) واژه مصوب: خار استخوان تعریف: ← استخوان رُست

tetragonal disphenoid ( زمین‏شناسی ) واژه مصوب: دو گوِه ای چهار گوشه ای تعریف: دیسۀ بلوری دارای چهار وجه که به طور آرمانی متساوی الساقین هستند و در ...

combining form ( زبان‏شناسی ) واژه مصوب: سازة ترکیبی تعریف: جزئی واژگانی که معمولاً در ترکیب ظاهر می شود و برخلاف وند می تواند پایه قرار گیرد

modalities ( علوم سیاسی و روابط بین الملل ) واژه مصوب: روالگان تعریف: شکل تشریفاتی و اجرایی انجام مذاکره یا رسیدن به موافقت نامه

irreducible character ( ریاضی ) واژه مصوب: سرشت تحویل ناپذیر تعریف: سرشت حاصل از یک نمایش تحویل ناپذیر گروه|||متـ . سرشت تحویل ناپذیر گروه irreducib ...

new comedy ( هنرهای نمایشی ) واژه مصوب: کمدی نو تعریف: نوعی کمدی نوآورانه در قرن های سوم و چهارم پیش از میلاد که در واکنش به کمدی کهن به وجود آمد و ...

boil - up ratio ( مهندسی شیمی ) واژه مصوب: نسبت جوش آوری تعریف: نسبت بخار جوش آوری به فراوردۀ پایینی برج

vacuum moulding ( مهندسی بسپار ) واژه مصوب: قالب گیری با خلأ تعریف: نوعی قالب گیری که در آن ماسه به کمک خلأ در جای خود ثابت می ماند و، برای حفظ خلأ، ...

delayed eruption ( پزشکی - دندان پزشکی ) واژه مصوب: رویش تأخیری تعریف: ← دندان رویی تأخیری

pathognomonic ( پزشکی ) واژه مصوب: شاخص 3 تعریف: نشانه یا علامت ویژه‏ای که مشخص‏کنندۀ یک بیماری باشد

mass production ( علوم مهندسی ) واژه مصوب: تولید انبوه تعریف: تولید در مقادیر زیاد با استفاده از فرایندهای ماشینی

extended chain ( شیمی ) واژه مصوب: زنجیر یازیده تعریف: زنجیری بسپاری که در کشیده ترین حالت خود است

clitoridectomy ( علوم سلامت ) واژه مصوب: فنج برداری تعریف: برداشتن همه یا بخشی از فنج

intermediate bulk container ( مهندسی بسپار - مجموعة بسته بندی ) واژه مصوب: گُنجایة واسط فله ای تعریف: نوعی گُنجایة صنعتی بازمصرف برای نگهداری و حمل ...

sporophytic ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: هاگ‏رُستی تعریف: مربوط به هاگ‏رُست

hemanalysis ( علوم پایة پزشکی ) واژه مصوب: خون کاوی تعریف: تجزیه یا آزمایش خون

piston ring ridge ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: رَف سیلندر تعریف: ناحیۀ بالایی سطح داخلی سیلندر که درمعرض سایش ناشی از حرکت رینگ های پیستون قرا ...

provenience lot ( باستان‏شناسی ) واژه مصوب: جایمان لَتی تعریف: کوچک ترین واحد فضایی در تعیین جایمان و ثبت و ضبط داده های دوبعدی برای یافته های سطحی ...

collet ( علوم و فنّاوری غذا ) ==واژه بیگانه: collet, porous collet, pellet 1واژه مصوب: پَرک متخلخلتعریف: پرک حاصل از تزریق بخار به تودۀ دانۀ روغنی پر ...

sexual violence ( علوم سلامت ) واژه مصوب: خشونت جنسی تعریف: کنش جنسی با کسی بدون رضایت او

purpose of trip ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: قصد از سفر تعریف: دلیلی که انگیزۀ سفر است

electron spin resonance dating ( باستان‏شناسی ) واژه مصوب: تاریخ گذاری تشدید اسپین الکترون تعریف: نوعی روش تاریخ گذاری با استفاده از سنجش تغییر سطوح ...

selective abstinence ( روان‏شناسی ) واژه مصوب: پرهیز گزینشی تعریف: پرهیز فرد از برخی رفتارهای جنسی و نه همۀ آنها، به طور انتخابی

droving ( کشاورزی - علوم دامی ) واژه مصوب: کوچاندن تعریف: حرکت دادن بدون شتاب گلۀ گوسفند در مسیرهای طولانی

inductive argumen ( ریاضی ) واژه مصوب: استدلال استقرایی 2 تعریف: ← اثبات استقرایی

cnoidal wave ( اقیانوس شناسی ) واژه مصوب: موج نویدال تعریف: یکی از انواع نیم رخ موج در تُنُک آب

passing track ( حمل‏ونقل ریلی ) واژه مصوب: خط سبقت تعریف: خطی کمکی در کنار خط اصلی برای سبقت گیری قطارها از یکدیگر

anthropomorphic coffin ( باستان‏شناسی ) واژه مصوب: تابوت انسان ریخت تعریف: تابوتی که به شکل پیکر انسان ساخته یا تزیین شده باشد

polluter ( حمل‏ونقل دریایی ) واژه مصوب: آلوده‏گر تعریف: [حمل‏ونقل دریایی] شناوری که از آن مواد خطرناک به آب یا هوا وارد می شود|||[مهندسی محیط زیست و ...

spacer DNA ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: دِنای فاصله انداز تعریف: توالی جداکنندۀ واحدهای ژنی|||متـ . فاصله انداز spacer

relative misclosure ( مهندسی نقشه‏برداری ) واژه مصوب: خطای بَست نسبی تعریف: مقداری که از تقسیم خطای بست پیمایش بر طول پیمایش به دست می آید و عموماً ...

manege ( ورزش ) واژه مصوب: اسب آموزی تعریف: فن آموزش اسب

implement ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: پیاده کردن 2 تعریف: عمل پیاده‏سازی

angialgia ( علوم پایة پزشکی ) واژه مصوب: رگ درد تعریف: وجود درد در رگ

original score ( سینما و تلویزیون ) واژه مصوب: موسیقی متن ابداعی تعریف: نوعی موسیقی که صرفاً برای یک فیلم تهیه و تنظیم شده باشد

strategic sealift forces ( علوم نظامی ) واژه مصوب: نیروهای دریابَری راهبردی تعریف: نیروهای دریابَری، مرکب از ناوها و سامانه های جابه جایی و تحویل با ...

Primates ( زیست‏شناسی - علوم جانوری ) واژه مصوب: نخستی سانان تعریف: پستاندارانی که اندازۀ جثۀ آنها بزرگ است و دست‏ها و پاهای آنها به دلیل داشتن انگش ...

New Stone Age ( باستان‏شناسی ) واژه مصوب: عصر نوسنگی تعریف: ← نوسنگی

triple bond ( شیمی ) واژه مصوب: پیوند سه‏گانه تعریف: پیوندی که از اشتراک سه زوج الکترون، بین دو اتم به وجود می‏آید

aerogastralgia ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: نفخ معدۀ دردناک تعریف: تجمع مقدار زیادی گاز در معده که به درد منجر شود

foul line ( علوم نظامی ) واژه مصوب: خطِ خطا تعریف: در تمرین تیراندازی هوابه زمین، خطی بر روی زمین و پیشاپیش هدف که فراتر از آن نباید تیراندازی صورت ...

back vowel ( زبان‏شناسی ) واژه مصوب: واکۀ پسین تعریف: واکه ای که زبان در تولید آن به نرم کام نزدیک است |||متـ . مصوت پسین