pathognomonic


معنی: وابسته بتشخیص ناخوشی، شاخص مرض
معانی دیگر: (پزشکی) ویژه ی بیماری بخصوص، نشانگر بیماری، مشخصه ی بیماری، شاخص بیماری، شاخص مر­

مترادف ها

وابسته به تشخیص ناخوشی (صفت)
pathognomonic

شاخص مرض (صفت)
pathognomonic

انگلیسی به انگلیسی

• characteristic of a disease, typical of a disease

پیشنهاد کاربران

pathognomonic ( پزشکی )
واژه مصوب: شاخص 3
تعریف: نشانه یا علامت ویژه‏ای که مشخص‏کنندۀ یک بیماری باشد
مربوط به تشخیص ناخوشی

بپرس