English User

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
articulate٠٧:٢٩ - ١٣٩٩/٠٩/١٣به کلام آوردن، در و با کلمات بیان نمودن، به زبان آوردن I found myself unable to articulate my feelings.گزارش
16 | 1
match for١٤:٠١ - ١٣٩٩/٠٩/١٢حریف کسی یا چیزی شدن، در حد و اندازه های کسی یا چیزی دیگه بودن، به پای کسی دیگه رسیدنگزارش
7 | 1
certain١٣:٢٢ - ١٣٩٩/٠٩/١٢یه، یارو ای، یکی، طرف ( قبل اسم کسی که کسی نمی شناسدش ) I had lunch today with a certain George Michael - not the George Michael, I should explain. ... گزارش
21 | 1
temper١٢:٤٧ - ١٣٩٩/٠٩/١٢خلق و خوی تند She has a real temper. He's got a really bad temper.گزارش
5 | 1
snack٠٩:٢٨ - ١٣٩٩/٠٩/١٢خورده خوری کردن I've been snacking all day. If you eat three good meals a day, you're less likely to snack on biscuits. گزارش
9 | 2
back off٠٨:٥١ - ١٣٩٩/٠٩/١٢دخالت نکردن، تنها گذاشتن کسی ( دخالت نکن، تنهام بذار ) Just back off and let us do this on our own, will you? عقب کشیدن saw the knife and backed of ... گزارش
7 | 1
morning person٠٨:٤٧ - ١٣٩٩/٠٩/١٢شخص سحر خیز میشه: early riser این کلمه برای توصیف افرادیه که وقتی صبح بیدار میشن خیلی سرحال و با نشاط هستند He's not really a morning person - he doe ... گزارش
60 | 1
shed٠٨:٠٨ - ١٣٩٩/٠٩/١٢کندن یا کنده شدن ( در مورد پوشش و لباس ) ، ول شدن یا ول کردن و انداختنگزارش
12 | 1
keep someone on their toes٠٧:٥٦ - ١٣٩٩/٠٩/١٢گوش بزنگ و مهیا نگه داشتن کسی طوری که آمادگی روبرویی با هر مشکلی رو داره تاثیر احساسی و عاطفی روی کسی داشتنگزارش
37 | 1
that’s the way it is٠٩:٤١ - ١٣٩٩/٠٩/١١اینه دیگه، همینه که هست، این جوریاست دیگه ( چی میشه کرد )گزارش
16 | 1
fill someone's shoes٠٩:٠٢ - ١٣٩٩/٠٩/١١جای کسی رو پر کردن، جای کسی رو گرفتن No one will be able to fill her shoes after she retires.گزارش
18 | 1
courthouse٠٧:٤٨ - ١٣٩٩/٠٩/١١ساختمانی که مسائل حقوقی نظیر ثبت ازدوداج و . . . در آن صورت میگیرهگزارش
9 | 1
lean٠٧:٢٦ - ١٣٩٩/٠٩/١١اگه صفت زمانی خاص قرار بگیر ه به معنای اینکه اون زمان توام با نداری و فقدان و کمبود هست It is a particularly lean year for science funding. It has b ... گزارش
18 | 1
talk back٠٧:٢٠ - ١٣٩٩/٠٩/١١با گستاخی و بی ادبی پاسخ دادن ( معمولا برای بچه های پررو و حاضر جواب استفاده میشهگزارش
30 | 1
specials٠٩:٣٠ - ١٣٩٩/٠٩/١٠ویژه برنامه ( تلوزیونی ) غذای مخصوص سرآشپز، بشقاب غذایی ویژه رستوران در یک روز خاصگزارش
21 | 1
get the wrong idea٠٩:٢٣ - ١٣٩٩/٠٩/١٠بد برداشت کردن I’ll explain everything to George. I wouldn’t want him to get the wrong idea. I think he made a mistake, but don't get the wrong idea ... گزارش
5 | 1
make headway٠٨:١٩ - ١٣٩٩/٠٩/١٠پیشرفت حاصل شدن، پیشرفت کردن، گشایش صورت گرفتن I'm trying to learn to drive, but I'm not making much headway ( with it ) . Little headway has been m ... گزارش
12 | 1
cooperation١٠:٠١ - ١٣٩٩/٠٩/٠٩مساعدت This documentary was made with the cooperation of the victims' families.گزارش
5 | 1
brief٠٨:٥٠ - ١٣٩٩/٠٩/٠٩روشن کردن کسی، تفهیم کردن، توجیه کردن: یعنی به کسی اطلاعات مورد نیازش برای انجام کار یا گفتن چیزی رو بدیم He is briefing the account executives on th ... گزارش
34 | 1
model٢٠:٠٧ - ١٣٩٩/٠٩/٠٨شبیه سازی کردن The whole car can be modelled on a computer before a single component is made. کپ کسی شدن، کپ کردن از روی کسی Lots of young singers m ... گزارش
25 | 1
perceive١٩:٥٥ - ١٣٩٩/٠٩/٠٨تلقی و درک خاصی داشتن از چیزی یا کسی، باور و پیش زمینه فکری ( نهادینه شده ) داشتن How do the French perceive the British? دیدن ( معمولا به معنای درک ... گزارش
25 | 0
condition١٩:٠٥ - ١٣٩٩/٠٩/٠٨شرطی کردن قبولاندن، تحمیل کردن، نهادینه کردن Women were conditioned to expect lower wages than men.گزارش
25 | 1
heights١٨:٥٨ - ١٣٩٩/٠٩/٠٨جاهای بلند Don't go up the tower if you're afraid of heights. اگه از جاهای بلند می ترسی. . . تپه ها موفقیت بزرگ گزارش
28 | 0
get a room٠٩:٥٧ - ١٣٩٩/٠٩/٠٨یکم حیا و نجابت ( به عنوان در خواست از زن و شوهر که روابط محبت آمیز شون رو در ملا عام انجام ندهند )گزارش
48 | 1
traveling١٨:٤٦ - ١٣٩٩/٠٩/٠٦کسی که برای شغلش باید دائم تغییر مکان بده و در سفره، یکجا ثابت نیست، سیار a traveling businessmanگزارش
16 | 1
flattering١٥:٠٦ - ١٣٩٩/٠٩/٠٦تو فارسی میگیم: روش بیاره ( یعنی ارزشمند و مهم و جذاب جلوه بده طرف رو )گزارش
28 | 2