🔹 شستن و پاک کردن / لغو شدن به خاطر باران / از دور خارج شدن / رد شدن از دوره یا آزمون / فرسایش یا تخریب توسط آب
🔹 مثال ها:
I hope this stain will wash out. امیدوارم این لکه با شستن پاک بشه.
... [مشاهده متن کامل]
The road was completely washed out by the flood. جاده کاملاً توسط سیل شسته و تخریب شد.
She washed out of the training program after failing the test. بعد از رد شدن در آزمون، از دوره ی آموزشی حذف شد.
🔹 مترادف ها: rinse out – fail out – cancel – erode – eliminate
🔹 مثال ها:
I hope this stain will wash out. امیدوارم این لکه با شستن پاک بشه.
... [مشاهده متن کامل]
The road was completely washed out by the flood. جاده کاملاً توسط سیل شسته و تخریب شد.
She washed out of the training program after failing the test. بعد از رد شدن در آزمون، از دوره ی آموزشی حذف شد.
🔹 مترادف ها: rinse out – fail out – cancel – erode – eliminate
پاکسازی
کم آوردن
فاتحه چیزی رو خوندن
پایین دادن ( در مورد غذا، مثلاً با خوردن کمی مشروب یا لیوانی چای بعد از غذا )
در مورد رنگ ( ناپدید شدن - کم رنگ شدن )
مضمضه کردن، آب دردهان گردانیدن، با آب دهان را شستن
بیرون ریختن ( ترشحات )
خسته کردن، بی حال کردن، تو کسی ذوق زدن. حس و حال کسی را گرفتن
gray is a color that really washes me out.
wash - out ( حملونقل هوایی )
واژه مصوب: برون پیچ 2
تعریف: پیچشی که در آن زاویۀ نصب بال از ریشه به سمت نوک کاهش می یابد
واژه مصوب: برون پیچ 2
تعریف: پیچشی که در آن زاویۀ نصب بال از ریشه به سمت نوک کاهش می یابد