ebi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

judgement: دادگری ، دادوَرزی

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adolescence: بُرنایی ، بُرناشدگی ، بالندگی ، دور ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informatics: داده ورزی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurosis: روان نَژَندی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waterspout: تنوره آبی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extremophile: سخت دوست ، شدیددوست ، افراط دوست

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commonwealth: هم سود

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief: چکیده ( کردن )

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catalyst: واکنش افزا ، واکنش آسانگر ، واکنش ش ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accent: گویش ، آوایش آوافشار ، فشار آوا ، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

united: هم پیوند

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross platform: چند بستر/ز یرساخت/ز یرساختار بستر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voluntary: خودخواست ، خودخواسته خود ارادی ، خ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amplification: دامنه افزایی ، صدا افزایی ، سیگنال ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monsoon: بارندگی موسمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first things first: پیش از همه ، زودتر از همه جلوتر از ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dependent on: در گرو ، بسته به ، در پیوند ( با ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggregate: انباشته ، هم انباشت ، هم انباشته

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ramp: افزایش

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stem cell: بُن یاخته

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omni: فراگیر ، تمام ، کامل

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noise: آشفتگی ، به هم ریختگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sight: دیدار ، برخورد دیداری ، مشاهده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constellation: پیکر آسمانی ، پیکره آسمانی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: [خودرو] زیربندی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diaphragm: [کالبدشناسی] پرده شکمی ، پرده حفره ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptation: هماهنگی ، همخوانی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rightful: راستین

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nominal: نمایی ، نمادی ، نمادینه، نمایشی ، ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

house: [در ترکیب با واژه دیگر بصورت پسوند] ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roadster: خودرو کروکی دو نفره

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reign: فرمان راندن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

showman: نمایش پرداز ، نمایش گردان ، گردانند ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autism: در خود ماندگی ، در خود فرورفتگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cancel: بر هم زدن ، بر هم خوردن ، کنار گذاش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

role playing: نقش آفرینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inland: درون سرزمین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melodrama: نمایش آهنگین ، نمایش آوازی آهنگی ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

banner: پارچه نوشته ، بَرنوشته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cover art: [هنر و رسانه] جلد هنری ، روجلدی ، ج ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directory: راهنما ، راهنمای تلفن [رایانه] شاخ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bourgeois: سرمایه دار ، کاسب ، مالک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regolith: سنگ پوشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain storming: بارش فکری ، بارش ذهنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at noon: سَرِ ظهر ، هنگام ظهر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bonsai: درخت گلدانی ، درخت کوتوله ، درخت می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a payment: پرداخت انجام دادن ، پرداخت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

too: بیش از اندازه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: در گذر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

starter: پیش خوراک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

terminal: [رایانه و الکترونیک] پایانگر ، پای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terminal: [رایانه و الکترونیک] پایانگر ، پای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a cold: سرما خوردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get: دسترسی پیدا کردن ( به )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel: حس داشتن ، احساس داشتن حال داشتن ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all the time: یکسره ، تمام وقت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medic: کمک پزشکی ، امداد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nowhere: بدون جا ، بدون جایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hurt: درد گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیشتر: ستاره باران ، ستاره باران زایی ، ست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

teahouse: چایخانه ، چای سَرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teahouse: چای سَرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apply: اقدام ، اقدام کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shepherd: گله بان

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

joystick: اهرم ، اهرم بازی ، اهرم فرمان ، اهر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lymph: آب میان بافتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lymph: آب میان بافتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

megalosaur: [گونه ای از دایناسورها] بزرگ سوسما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mentor: راهنما ، هدایت گر ، هدایت کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrostatics: آب ایستایی شناسی ، شار ایستایی شناس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spasm: گرفتگی ماهیچه ، گرفتگی اندام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spasm: گرفتگی ماهیچه ، گرفتگی اندام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maquette: نمونه نمایشی ، نمونه کوچک نمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ego: خویش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hand job: دست کام دهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

genotype: ژن نمود ، نمودِ ژنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erotica: شهوت نگاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

footjob: پا کام دهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incubator: اتاقک نگهداری ، اتاقک رشد محفظه نگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

roaster: کباب کار ، برشته کار ، بریان کار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outboard: بیرونی ، برون سو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aircraft: هواگرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moral: مَنِشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleep out: بیرون خواب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synchromesh: [مکانیک و خودرو] هم دُورساز ، هم د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tetrad: [زیست شناسی و شیمی] چهارتایه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tiptronic: [مکانیک و خودرو] نیمه خودکار ، جعب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airglow: هواتاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

astronautics: کیهان نوردی شناسی ، دانش کیهان نورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

photoelectric: نوربرقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asterism: پیکر واره آسمانی ، صورت واره آسمانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

proto: [پیشوند] پیش ، نیا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proto: [پیشوند] پیش ، نیا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corythosaurus: [گونه ای از دایناسورها] کلاه دار س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

devaluation: کاهش ارزش ، افت ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muscular: تنومند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthetic: ساختنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conjunctive: پیوسته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parity: همگونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

front: پیشتاز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ecstasy: سرخوشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: دل مشغولی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tribute: گرامیداشت ، پاسداشت ، نکوداشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

occultation: نهان شدگی ، پنهان شدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zodiac: برجگان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chirality: [شیمی] دست وارگی ، دست رسانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deionize: یون زُدوده ( کردن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watermark: نقشِ زمینه ، نقش زمینه کمرنگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commonwealth: هم سود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggression: پرخاش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air cooled: هوا خنک ، هوا خنک شو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SEX: کام جویی ، کام یابی ، کام گیری ، کا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antagonist: پادکُنِشگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

span: پهنه ، گستره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomy: خودگردانی ، خودگردانندگی خودفرمانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backlash: واپس زنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash: واپس زنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binary: دو اندازه ، دو اندازه ای دو حالتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bulk: پرحجم ، حجم دار حجم افزودن ، حجم ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cliff hanger: نفس گیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clone: همانند ، همسانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abstractive: [سیاست] بهره کِش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juncture: بزنگاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dehydrate: آب زدودن ، آب زدوده کردن ، کم آب کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depression: افت ، فرو رفت کم فشار ، کم فشاری ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good: بهین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infusion: دَم نوش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glace: یخسار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glacier: پهنه یخی یخ گستره ، گستره یخی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intermediate: نیمه رده میانی ، رده میانگین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irreflexive: پادبازتابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chauvinism: برترباوری ، برترپنداری ، برتری گرای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

motion: جابجایی ، تکان خوری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monsoon: بارندگی موسمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blur: تاری ، تار شدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pacemaker: تپش ساز ، ضربان ساز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pacemaker: تپش ساز ، ضربان ساز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contactor: کلیدِ الکترومغناطیسیِ ابزار فرمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

card: برگه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suckling: شیرآوری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transvestite: دگرپوش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wind chill: سوز باد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wobble: لقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backing: پشت بند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remove: بیرون آوردن ، بیرون بردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chalk: گچی شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

closure: بند آمدگی ، گیر کردگی ، بسته شدگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mode: گرایش گرایش پوششی ، گرایش پوشاکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

likelihood: محتمل نمایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quasi: [معنی پسوندی] وَش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

consortium: شرکتِ گروهی ، گروه شرکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consortium: شرکتِ گروهی ، گروه شرکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overrun: فرا رَوی ، فرارفت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extramarital: برون زَناشویی ، بیرون از زناشویی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extramarital: برون زَناشویی ، بیرون از زناشویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hept: هفت گانه ، هفت تایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sequencing: دنباله یابی ، توالی یابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sequencing: دنباله یابی ، توالی یابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostel: مسافرسَرا خوابگاه توراهی ، خوابگاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypo: [پیشوند] کم ، اندک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypo: [پیشوند] کم ، اندک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low emission: [خودرو] کم آلاینده ، کم انتشار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mission: نماینده ، گروه نماینده ، هیات نماین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

multiple: چندباره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

netiquette: آداب اینترنتی ، آداب شبکه اینترنت ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nirvana: کمال مطلوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nirvana: کمال مطلوب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

side by side: هم پهلو ، همبَر ، کنار هم ، کنار هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advance: پیش اندازی ، پیش انداختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retard: پس اندازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supply: واگذاری ، تحویل [در ترکیب با واژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

layering: لایه گذاری [گیاه] رویش ، ریشه زَنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

layering: لایه گذاری [گیاه] رویش ، ریشه زَنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

austerity: رَنجِش ، رنج کشیدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rock dove: کبوترِ چاهی [خودمانی و عامیانه] کف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

long legged: لِنگ داز ، پا بلند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amphipod: دوجور پا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epigenetic: وَرا ژنتیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epigenetic: وَرا ژنتیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frustrate: به ستوه آمدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shift: دِگرش جابجاشُد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emission: گسیل [خودرو] آلایندگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operator: کارگر راه انداز ، کارانداز کارورز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potentiation: نیرومندسازی ، توانمندسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deal: اقدام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outgassing: گاز پراکنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pterosaur: [گونه ای دایناسور پرنده] سوسمار با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pterosaur: [گونه ای دایناسور پرنده] سوسمار با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archean: کهن زیستی ، نخست زیستی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

already: پیشتر ، زودتر ، قبل تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holistic: همه جانبه گرا ، همه جانبه نگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gamification: بازی مانندی ، بازی مانندسازی ، بازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affinity: پیوند احساسی ، وابستگی احساسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

robust: پابرجا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

search engine: جستجوگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

food court: محوطه غذاخوری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transformation: دگرگون شدگی ، تحول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

road map: راه نگاشت ، رَه نگاشت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoplift: دَلِه دزدی ( کردن ) دزدی از فروشگ ...

١ سال پیش

مدال‌های ebi