ebi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feminism: برابرگرایی حقوق زن با مرد/زنان با م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

donation: کمکِ هزینه ای/پولی/مالی کمک رسانیِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

donation: کمکِ هزینه ای/پولی/مالی کمک رسانیِ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breaking news: خبر/اخبار جنجالی خبر/اخبار داغ خب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ossification: استخوان سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ossification: استخوان سازی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endochondral: درون غضروفی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endochondral: درون غضروفی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spectral: شبح وار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epipaleolithic: فراپارینه سنگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epipaleolithic: فراپارینه سنگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

docking: [فضا] پیوند ، پیوست ، پهلوگیری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

docking: [فضا] پیوند ، پیوست ، پهلوگیری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scrolling: لغزش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

viral: [اینترنت] پُردیدار ، پربازدید ، پر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hologram: فرانما ، فرانگار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conglomerate: [زمین شناسی] سنگ جوش خورده ، سنگ ج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

power bank: باتری پشتیبان ، باتری بیرونی پشتیبا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tit for tat: این به جای آن ، این در برابر آن ، ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cryptozoology: نهان جاندارشناسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

triceratops: [گونه ای از دایناسورها] سَر سه شاخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a few: یک چندتایی ، یه چندتایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tomography: بریده نگاری ، لایه نگاری پرتونگاری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleiotropy: چند نمودی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleiotropism: چند نِمودی ، چند نمودگری ، چند نمود ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

induction: [برق و الکترونیک] دراَندازی ، دراَن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکتسابی: گرفتنی ، به دست آوردنی آموزشی ، آم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اکتسابی: گرفتنی ، به دست آوردنی آموزشی ، آم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its not for nothing that: الکی نیست که ، برای هیچی نیست که

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

summit: نشست سران ، دیدار سران

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cohabitation: هم باشی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cohabitation: هم باشی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

regolith: سنگ پوشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

same here: و/نیز/هم همچنین همین گونه ، و/نیز/ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all at once: ناگاه ، به ناگاه ، به ناگهان ، یکهو

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

long lasting: دیرپا ، پایدار ، ماندگار ، پُر عُمر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long lasting: دیرپا ، پایدار ، ماندگار ، پُر عُمر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

are you kidding me: سَر به سَرم میذاری؟ شوخی میکنی ( ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiwear: ضد خوردگی ، ضد سایش

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

modifier: کاهنده ، کاهش دهنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

primer: پیش رنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diastereomer: میان فضاپار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enantiomer: [شیمی ، زیست شناسی] پاد همسان پار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monosaccharide: [شیمی ، زیست شناسی] تک قندی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public service: خدمات همگانی ، خدمات فراگیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public service: خدمات همگانی ، خدمات فراگیر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acquisition: دریافت ، دستیابی ، گرفت گردآوری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

threading: [آرایش] بنداندازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

waxing: موم زَنی ، موم اندازی واکس زنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dumping: بازارشکنی ارزان فروشی ( مکارانه ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jet lag: پرواز زدگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glimpse: نگاه کوتاه ، نگاه تند و تیز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look like: [توصیف ویژگی ظاهری یک نفر] مانند ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couchsurfing: مهمان گردی ، مهمان گردشگری ، مهمان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crater: کاسه آتشفشان ، کاسه آتشفشانی گودال ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my baby: جانم ، دلبندم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flaring: [پالایشگاه و نفت و گاز] گازسوزی ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

powered: با نیروی ، با توان ، با قدرت به کمک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

powered: با نیروی ، با توان ، با قدرت به کمک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anyway: به هر روی ، با همه اینها ، از اینها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

divided by: [ریاضیات] بَر ، بر روی ، بخش بر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lineman: مامور خط خط نگهدار مامور خط نگهدار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

it's kind of you: لطف شماست ، این لطف شماست ، این از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's kind of you: لطف شماست ، این لطف شماست ، این از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rightful: راستین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

habitant: بومی ، پاگیر ( جایی ) ، اهل ( جایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distributed: پخش ( شده ) ، پراکنده ( شده )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distributed: پخش ( شده ) ، پراکنده ( شده )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catcher: [بازی بیسبال] توپ گیر ، بازیکن گیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by the time: تا ، تا هنگامِ ، تا هنگامیکه ، تا آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

away: به دور ، به دور از به کنار ، به ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

away: به دور ، به دور از به کنار ، به ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

routing: راه دهی ، مسیردهی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notify: هشدار دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overclock: [رایانه] کارکردافزایی ، افزایش کار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

booster: پرتابگر پرتاب افزا کمک پرتاب/پرتا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boosting: توان افزایی ، افزایش توان نیرو افز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boosting: توان افزایی ، افزایش توان نیرو افز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mobility: جابجاپذیری ، جابجایی پذیری ، جنبش پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hemorrhoid: خونریزی مقعدی ، خونریزی دیواره مقعد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemorrhoid: خونریزی مقعدی ، خونریزی دیواره مقعد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in case of: هنگام ، در هنگام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vision: نگاه ، دورنما ، فرادید

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep out: دوری کردن از از . . . دوری کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watch a birdie: [برای جلب توجه و جمع کردن حواس] جو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look a birdie: [برای جلب توجه و جمع کردن حواس] جو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a good time: [حالت مصدری] خوش گذراندن [حالت امر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with thanks: با سپاس ( از ) ، با تشکر ( از ) ، ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

genesis: آفرینش ریشه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

origin: برآمدن ( از ) ، برگرفتن ( از ) ، ری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untouchable: دست نیافتنی ، دسترس ناپذیر ، دسترسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

untouchable: دست نیافتنی ، دسترس ناپذیر ، دسترسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulation: اندازه گذاری ، اندازه دهی ، اندازه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on: رو به رو به جلو سرگرم ، سرگرم کار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dependent on: در گرو ، بسته به ، در پیوند ( با ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

and so on: و مانند این ، و مانند اینها و همینگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

and so on: و مانند این ، و مانند اینها و همینگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maleficent: بد سرشت ، بد نهاد ، بد ذات ، بد طین ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revenant: باز آمده از گور برآمده ، گور برخاس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

friendly: با دوستی ، با مهربانی ، مهربانانه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

proficiency: کارآمدی چیره دستی ، کارشناسی ، کار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proficiency: کارآمدی چیره دستی ، کارشناسی ، کار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miserable: بینوا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hegemony: چیره دستی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hold: چیره بودن ، مسلط بودن ، تسلط داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

human being: آدمی زاد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: فرمان گر ، فرمان دهنده راه انداز ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

about to: نزدیک به ، رو به ، در آغاز ، در شرو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preference: خواسته گرایش ، تمایل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the end: در پایان ، در فرجام ، در انتها ، در ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

moulding: قالب زَنی ، قالب گذاری ، در قالب گذ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lift: برداشت ، برداشت وزنه ، بالابَری با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conveyor: جابجاگر تسمه نواری/رونده خط نواری/ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conveyor: جابجاگر تسمه نواری/رونده خط نواری/ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outline: دُور تا دُور ، دُور و بَر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shopaholic: عشقِ خرید ، خوره خرید ، دیوانه خرید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

surf: [اینترنت و وب] گشت ، گشت وگذار ، گ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strategy: دور نگرش ، فرا نگرش راهکار درازهنگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frequently: هِی ، هَمَش پُر ، پرشمار ، بسیار ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fraction: [سیاست] دسته ، گروه ، گروه سیاسی ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tip: سَرِه فراز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

match: هماهنگ ، هماهنگی همخوان ، همخوانی س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispenser: جا ، انباره ، ظرف ، مخزن پخش کننده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meter: [در ترکیب] - نما برای نمونه barome ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flaming: سوزان ، زبانه کِشان ، شعله کُنان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rider: راننده ، سرنشین [در ترکیب] - ران ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rider: راننده ، سرنشین [در ترکیب] - ران ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under the impression that: به خیال اینکه ، با خیال اینکه به ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

under the impression that: به خیال اینکه ، با خیال اینکه به ای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abuse: کاربرد نادرست/نابجا/بد استفاده بی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold on: [حالت دستوری] وایستا! ، به ایست!

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

total: بی کم وکاست تمام عیار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dismiss: کنار گذاشتن/نهادن/افکندن وا نهادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

developing: رو به پیشرفت ، پیش رونده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

edge: بَر لبه ، در مرز [فناوری] پیشرفته ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: ریزش ، اُفت ، فرو افت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promotion: به نمایش گذاری ، برجسته سازی ، برجس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patrol: پایِش ، بازرسی ، نظارت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patrol: پایِش ، بازرسی ، نظارت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fun: شادی ، لذت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

laptop: رو زانو ، رو زانویی ، رو پا ، رو پا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laptop: رو زانو ، رو زانویی ، رو پا ، رو پا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rechargeable: شارژی ، شارژپذیر ، شارژ شونده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

down: [رایانه] خراب ، خارج از دسترس ، از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proliferation: گسترش ، افزایش

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prophet: مُنادی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grade: سال آموزشی ، سال تحصیلی برای نمونه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spitfire: آتش انداز آتش مزاج

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spitfire: آتش انداز آتش مزاج

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obscurantism: تاریک ورزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remap: بازنگاشت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anachronism: تاریخ نابهنجاری تاریخ نابهنگامی ، ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anachronism: تاریخ نابهنجاری تاریخ نابهنگامی ، ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decouple: وا شُدن ، واجُفتیدن ، واجُفت شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overlap: برهم افتادگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gradualism: پیوسته انگاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reload: بازآوری [نظامی] خشاب گذاری ، باز خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reload: بازآوری [نظامی] خشاب گذاری ، باز خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goon: به پیش رفتن ، جلو رفتن سپری شدن ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cofounder: همکار بنیان گذار ، بنیان گذار همکار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coding: شماره گذاری ، شماره دهی ، شماره بند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intonation: آهنگینی اُفت و خیز صدا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intonation: آهنگینی اُفت و خیز صدا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distractor: حواس پرت کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monitor: نمایشگر دیده بان پایشگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pricing: ارزش گذاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boyhood: پسرانگی دوران بچگی ، دوران پسربچگی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

currency: ارز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

syndication: هم نشری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

syndication: هم نشری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supervisor: گرداننده سَر پرستار ، پرستار سرپرس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustle: نیرنگ ، نیرنگ بازی ، فریب حقه بازی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accumulator: گردآور ، گردآورنده نگهدارنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

echocardiography: پژواک نگاری قلب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metallicity: فلزینگی ، فلزی شدگی ویژگی فلزی ، ح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how is it going: [سلام و احوال پرسی خودمانی و غیررسم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reservation: جا نگهداری ، جا گیری ، جا کنارگذاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cardiogram: قلب نگاشت ، قلب نگاشته

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

electrocardiogram: قلب نگاره برقی ، قلب نگاشته برقی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infusible: گداخت ناپذیر ، ذوب نشدنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aggregate: انباشته ، هم انباشت ، هم انباشته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

artifact: دست سازه ، دست ساخته کاردستی ، هنر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emergent: فوریتی سر برآورنده تازه پیدا ، نو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

too bad: چه بد ، چقدر بد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's too bad: متاسفم چه بد ، چقدر بد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticipation: [آینده پژوهی] پیش انگاری [زیست شنا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anticipation: [آینده پژوهی] پیش انگاری [زیست شنا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plastic: ریخت پذیر ، ریخت گرفتنی موم مانند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forming: ریخت دهی ، ریخت سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forming: ریخت دهی ، ریخت سازی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phototroph: [زیست شناسی] نور پَروَرد ، نور پَر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meditation: پایش روانی/درونی/فکری/ذهنی روان پا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tanker: انباره ، مخزن ، محفظه [وسیله جابجا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grill: کباب پز کباب با سیخ شبکه ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grill: کباب پز کباب با سیخ شبکه ای

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weblog: وب نوشته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weblog: وب نوشته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AS: به نامِ ، با نامِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scroll: سُریدن ، سُرِش ، سر خوردن نَوَردید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scroll: سُریدن ، سُرِش ، سر خوردن نَوَردید ...

٤ ماه پیش

مدال‌های ebi