تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس تماسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظریه زمینه مند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشنازدایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مفصل بندی/ جمله بندی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقلب، محول، مبدل، دگرگون کننده، برگرداننده، تغییردهنده، زیر و روکننده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

صلیبی ها: افرادی هستند که در لشکرکشی هایی که قدرت های مسیحی در قرون 11، 12 و 13 برای رهایی سرزمین مقدس از دست مسلمانان انجام دادند، شرکت کردند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییرات ذهنی ناگهانی Snapping بیشتر در مباحث تحول دینی و نوکیشی منظور است؛ فرآیندی ذهنی که از طریق آن فرد توسط یک فرقه یا جنبش مذهبی جدید جذب می شود ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متابعت و پیروی بی چون و چرا سر سپردگی افراطی، تسلیم محض، انطباق افراطی، محاوره ای: هرچه گفتند بگوییم چشم! رامِ رام! مثلاً عضویت در یک نهاد یا س ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به خودی خود گویا بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

coine a phrase یا coine a word الف ) باب کردن سخن/کلمه ب ) اصطلاحاً/به قول معروف/به قول مردم گفتنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هر مسیحی تک تک مسیحیان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

در رابطه با علوم، برابر است با Primary source و به معنای:منبع دست اول، مصادر، منبع اصلی در رابطه با غیر علوم: ماده اولیه ( مواد اولیه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

هان! بنگرید! آگاه باشید! در مقام تنبیه و هوشیاری به کار می رود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

از اسماء الهی و به معنای: دیّان یعنی بسیار جبران کننده، بسیار جزادهند، سزادهنده The One Who Recompenses

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کتاب پشتیبان برای. . . کتاب کمکی برای. . . راهنمایِ. . . فن نامه ی. . . کتاب مرجعِ. . . کتاب همراه با. . . این ترکیب بیشتر به معنای auxiliary ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست نامه، فن نامه، کتاب راهنما، راهنمای جیبی، کتاب همراه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حجاب، حائل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

سلبی بودن، نگرش سلبی که در برابر �positivity� به معنای نگرش ایجابی/ثبوتی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

یک ) یکبار، یک زمانی، یک وقتی این اصطلاح زمانی به کار می رود که قصد داریم خاطره یا داستانی نقل کنیم، مثلا: یک زمانی ما دانشجو بودیم. . . دو ) یک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تجلّی ( در عرفان ) مثال: Divine revelation is God's disclosure of himself

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاقمندی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اخرویات، آخرالزمانی، اپوکالیپتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آخرالزمانی، مکاشفه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به صورت آخرالزمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازاندیشی انتقادی بازاندیشگری انتقادی تقریبا با توجه به معنای critical reflection، یعنی: تفکر انتقادی، می توان reflexivity را نیز "بازاندیشی" ترجمه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

این اصطلاح، فرانسوی است و در ترجمه انگلیسی از فلسفه سارتر به معنای bad faith به کار رفته است mauvais به معنای بد، غلط، اشتباه، هرز و foi به معنای ای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حرف a در جایگاه پیشوند، به معنای: ضد، نا، غیر، - ناپذیر ، فاقد و. . . ( not , without ) مثل: atheology: ناالهیات asexual: غیرجنسی achromatic: رنگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناالهیات حرف a پیشوندی است به معنای: ضد، نا ( not , without ) مثل: asexual achromatic ahistorical

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

- دادگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مناسک؛ آداب؛ عبادات؛ اعمال دینی و آیینی ( در ادیان و الهیات )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بیاض؛ پاکنویس جای خالی، کویر خالی؛ حفره؛ شکاف؛ محفظه زمینی که خالی از درخت باشد در حقوق: خلاء قانونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تبعات، پیامدها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تمثیل تلمیحی تمثیل استعاری تمثیل کنایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اندیشه ی جبر لاپلاسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

کسی را مأیوس کردن، دلسرد کرن، موجب ناامیدی کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به سرعت به انجام یا داشتن چیزی مشتاق/علاقمند شدن خیز برداشتن برای انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مباحث مترتب بر آن مباحث تالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ur را اگر پیشوند بگیریم به معنای: original, primitive بنابراین ترکیب آن با universe می شود: جهان ازلی، جهان اصلی؛ جهان اولیه/کهن/قدیمی/نخستی جهان ناف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به شیوه ای متقن به صورتی موجه به صورت اقناعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دلیل قانع کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پراستناد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مقاله پراستناد مقاله ای که بارها به آن استناد شده؛ مقاله ای که بارها از آن نقل قول شده؛ مقاله ای که بارها مورد ارجاع بوده است Oft - cited papers

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تصدیق بلاتصور؛ بازاندیشی؛ بازفهمی؛ فهم دوباره

پیشنهاد
٧

در عدم توافق بودن با؛ در مناقشه با کسی به بن بست رسیدن *ظاهرا شکسپیر این اصطلاح را چند بار در نمایشنامه هایش استفاده کرده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تعداد کل، مقدار کل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خدای را تسبیح کردن؛ ستو دن خداوند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

انجام کار بدون چشمداشت و از روی حسن نیت خدمت بی مزد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

- شناس مثلا: connnoisseu of cult به معنای فرقه شناس متخصص؛ خبره، کارشناس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مدنیت بدوی؛ تمدن آغازین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

وقت کافی گذاشتن برای انجام کاری؛ تلاش کردن برای انجام کاری If you can't even take the time to read my emails, how can I expect you to follow my instr ...

١