پیشنهادهای بهرام (٨٨٩)
آبگینه آبگینه چشم واژه آبگینه به چم زجاجیه هم اکنون در برخی نگارش ها در باره چشم دیده می شود
یارینه واژه یارینه هم اکنون در برخی نگارش ها دیده می شود
رنگینه رنگینه چشم
سختینه واژه سختینه هم اکنون در برخی نگارش ها دیده می شود
کژپنداری نیرنگ کژپنداشت نیرنگ
نگره ی نیرنگ
کژپندار
نمازسو
بسته پایان یافته
هنگارگشایی
نگرپذیر
نگرناپذیر
مهارپذیر
مهارناپذیر
پیش واگ، پیش نشان
زِبَرواگ، زِبَرنشان
بخشمان ( عمل ریاضی تقسیم )
بدزبانی
خو رهایی
خوآور، خوی آور
پسگیری آبرو
خوگرفت
شیدبافت
درخشانی
ساگبند ساگ به چم ساق است
تخم بند
شرمپوش پوشش شرمگاه
تاپوش کوته نوشت تاب پوش به چم پوشاک تابستانی
پَرپوش در گذشته پافرهارا با پَر پُر میکردند که جلوی رخنه کردن سرما و نگهداشتن گرمای تن شود. از این رو واژه پرپوش بی آنکه گگرته برداری شود پیشنهاد می ...
نیم تن پوش ژاکت را برای نخستین بار روی نیم تنه ( جلیقه ) می پوشیدند. از این رو �نیم تن پوش� که کوته نوشت واژه �نیم تنه پوش� است پیشنهاد می شود.
نگهدارخواه
بهسازخواه
همچندی وار
راسه ای وار ( در ریاضیات ) خطی ( راسه ای )
برتار
برون تار
برچیده
خرسازی
پادتسوگرد تسو به چم ساعت است
تسوگرد تسو به چم ساعت است
پس نشینی
نشانده ( مُعَیَن )
نشاندن
سه تایی، سه گانه
نیروی پاسبانی
خوش چیده، به چیده، نیک چیده
چینش
بن نویس آوانگاری میان کشوری، بن نویس آوانگاری جهان گستر
بُن نویس الفبا بنیاد نوشتن است. از ای رو واژه بن نویس پیشنهاد می شود.
آواشناسی فونتیک الفبا نیست. دانش شتاخت آواهاست.