تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

�مرحله یا شکل جدیدی از مدرنیسم که تحت تأثیر فناوری دیجیتال، اینترنت و دنیای مجازی شکل گرفته. �

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Homesteader یعنی کسی که در زمین دولتی ساکن می شود تا در آن خانه بسازد و کشاورزی کند. ( در فارسی می تونیم بگیم: �زمین دار مهاجر� یا �کشاورز تازه ساکن� ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنی: یعنی سرعت و انرژی خودت رو طوری تنظیم کن که بتونی کار رو تا آخر ادامه بدی اینکه اولش تند بری و بعد خسته بشی. در فارسی می تونیم بگیم خودت رو تقسی ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

یه جاهایی یعنی مدت زمانی که صفحه ی حساس به نور ( مثل فیلم یا صفحه ای با مواد شیمیایی ) در برابر نور قرار می گیرد تا تصویر تشکیل شود. Exposure time

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رابطه داشتن هم بستگی داشتن یعنی دو چیز طوری با هم تغییر می کنند که نشان می دهد میان آن ها ارتباط وجود دارد ( نه لزوماً رابطه علت و معلولی ) توضی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وقتی کسی یا چیزی physically دست و پا می زنه چون نمی تونه درست حرکت کنه ( فیزیکی ) و وقتی کسی نمی دونه چی باید بگه یا چیکار بکنه و در شرایط سختی گیر ک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Celt ( جمعش: Celts ) اسم گروهی از قوم های باستانی اروپاییه که هزاران سال پیش در بخش های زیادی از اروپا زندگی می کردن. سلْت ها ( کلت ) مردمی بودن که ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت alarm cry یک اصطلاح علمی است که معمولاً در متون زیست شناسی یا رفتارشناسی حیوانات به کار می رود. صدای هشدار / فریاد هشدار که حیوان برای آگاه کرد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخورد یا تضاد پیدا می کند به عنوان مثال عبارت "and the concrete urban zoo clashes with our inner being" را می شود این طور ترجمه و تفسیر کرد: ترجم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت passive recreation یعنی �تفریح غیرفعال� یا �تفریح آرام�. passive recreation در متون برنامه ریزی شهری/محیطی معمولاً به فعالیت هایی گفته می شود ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. معنای "تحمل کردن / دچار شدن" ( معمولاً تو پزشکی یا حقوقی ) She sustained a head injury. او دچار آسیب سر شد. The building sustained severe dam ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حالت عادی یعنی �قانونی� یا �بر اساس قانون� اما یه جاهایی معنای تحت اللفظی اش مدنظر نیست. مثلا تو جمله زیر Whilst admittedly not yet mainstream t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی floundered به معنای درگیر مشکل شدن، بی هدف و ناتوانانه حرکت کردن، دست و پا زدن است. "It was too late, however, to help the Ripper investigat ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسانی که به نمایندگی از یک گروه، شرکت یا منافع خاص، روی سیاستمداران و تصمیم گیران فشار می آورند تا به نفع آنها قانون یا تصمیمی بگیرند. 🔹 lobby ( ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرض کن کسی عصبانیت زیادی در خودش جمع کرده ( مثلاً از یک دوستش ) و نمی تونه مستقیم عصبانیتش رو نشان بده. اگر این عصبانیت رو sublimate کنه، به جای دعوا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

monetary = پولی، مربوط به پول compensation = جبران، پاداش، عوضِ چیزی پس وقتی این دوتا کنار هم میان، می شن: جبران مالی یا ساده تر: پول گرفتن در عوض ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می تونه معنیش فرستادن پالس/سیگنال ( نه لزوماً "پینگ اینترنتی"، بلکه فرستادن موج برای بررسی محیط ) باشه. مثال: It pings out ultrasound vibrations at ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی amass یعنی �جمع کردن، انباشتن یا گردآوری چیزی به مقدار زیاد �. ( جمع آوری کردن چیزی به تدریج و زیاد ) مثال ها: amass wealth → ثروت زیادی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "makes my stomach turn" یک اصطلاح ( idiom ) در انگلیسیه. 🔹 معنی دقیق: چیزی باعث میشه حالت بهم بخوره / حس بدی پیدا کنی ( معمولاً از شدت انزجا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معنی کلی proclaimed = اعلام کرد / رسماً گفت / جار زد از فعل proclaim میاد → یعنی چیزی رو با صدای بلند، رسمی یا عمومی اعلام کردن. - - - 🔹 ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احکام، دستورات قضایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ برای اشیا / ساختمان ها معنی: خیلی کهنه و خراب، نیازمند تعمیر یا غیرقابل استفاده مثال: The old, decrepit house was about to collapse. �خانه ی ق ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ همگون شدن / جذب شدن در فرهنگ یا محیط جدید معنی: وقتی فرد یا گروهی خود را با فرهنگ، عادت یا محیط جدید وفق می دهد. مثال: Immigrants often find i ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1️⃣ افزایش کمیت یا اندازه معنی: زیاد کردن چیزی ( حجم، مقدار، قدرت ) مثال: The company plans to augment its workforce by 20% next year. �شرکت قصد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1️⃣ درخواست یا فراخوانی رسمی / قانونی معنی: �به کار انداختن قانونی، حق یا قدرتی� مثال: The president invoked emergency powers. �رئیس جمهور اختیارا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه ی complication توی دیکشنری ها اغلب به �مشکل / مشکل اضافی� ترجمه می شه، ولی در متون علمی، پزشکی، یا فنی بیشتر معنی چیزی که کار یا فرآیند رو پیچید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ کاملاً / به طور اساسی Trust is integrally linked to successful teamwork. �اعتماد به طور اساسی با موفقیت کار تیمی مرتبط است. � 2️⃣ جزئی جدا نا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معنای اصلی: حمل کردن / به دوش کشیدن bear the weight = وزن چیزی را تحمل کردن 👉 The bridge can bear heavy loads. �پل می تواند بارهای سنگین را تحم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یه چیز جالب. Claim و acclaim رو که دیدم برام سؤال شد اینا چه ربطی دارد به هم؟ 1. ریشه مشترک هر دو از لاتین clāmāre میان که یعنی �فریاد زدن / صدا ز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال های دیگه: - *Let’s start the ball rolling by introducing ourselves. * ( بیاید بحث رو با معرفی خودمون شروع کنیم. ) - *She told a joke to ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحیه برای هنری که توسط افرادی خارج از دنیای رسمی هنر خلق میشه. این آدم ها معمولاً آموزش آکادمیک هنری ندیدن، توی گالری ها یا دانشگاه ها کار نکردن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی در انگلیسی آکادمیک یا غیررسمی، adjacent فقط به معنی "کنار هم بودن فیزیکی" نیست؛ بلکه می تونه معنای " مشابه / نزدیک به چیزی از نظر ماهیت یا معنا" ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که به طور طبیعی، ذاتی یا به صورت خودکار در ذهن/رفتار ما هست؛ انگار از اول سیم کشی شده باشه. ذاتی / به صورت خودکار درونی شده / سیم کشی شده در مغز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

**elusive** یکی از اون واژه های جذاب و چندکاره است که خیلی ها باهاش مشکل دارن چون کاربردهاش خیلی وابسته به زمینه است. ### 🔹 **Elusive** **معنی ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تفاوت بین Commerce و Business دقت کنیم: Commerce = خرید و فروش، مبادلات اقتصادی ( macro level ) Business = کلیت فعالیت اقتصادی/شرکتی ( micro mac ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی evasive برای "جواب/رفتار" به کار میره → یعنی طفره آمیز، غیرمستقیم، مبهم. وقتی evasive برای "action ( عمل/حرکت ) " به کار میره → یعنی فرارکننده، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استفاده کردن از چیزی ( معمولاً در انگلیسی رسمی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینجا barrier به معنی مانع یا گیت کنترل ورود و خروج هست. وقتی می گن ticket barriers یعنی همون گیت هایی که توی ایستگاه مترو یا قطار هست و فقط وقتی بلی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی اتفاقی خیلی غیرمنتظره، عجیب یا معجزه گونه رخ بده، مردم می گن این حاصل divine intervention بوده. یعنی نه با علم و عقل، بلکه با دخالت قدرتی برتر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه court چند معنی مختلف دارد، بستگی به متن دارد: 1. دادگاه → جایی که قاضی و وکلا به پرونده های حقوقی و کیفری رسیدگی می کنند. • He was taken to ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 معنی کلمه household • Household یعنی: همه ی افرادی که در یک خانه یا مکان زندگی می کنند ( لزومی نداره حتماً خانواده باشن ) . 📌 پس فرقش با family ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت یک way polite/soft برای گفتن "Yes" یا "I agree" هست. ترجمه ها: فکر می کنم همین طوره. بله، همین طور باید باشه. آره، احتمالاً این طور هست. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Negative equity یعنی: زیان سرمایه. ارزش فعلی ملکی که خریدن کمتر از وامی ( یا وام مسکنی ) هست که براش گرفتن. مثلاً: • خونه رو ۳۰۰ هزار یورو خریدی، ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظورش جایی است که وسایل حمل ونقل ( مثل اتوبوس، قطار یا حتی تاکسی های بین شهری ) جمع می شوند، مسافران سوار یا پیاده می شوند و معمولاً خدماتی مثل خرید ...

پیشنهاد
٠

آن قدر مهم است که بقیه نگرانی ها در مقایسه با آن کوچک و بی اهمیت به نظر می رسند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرکز کردن بر / دقیق شدن روی چیزی The teacher is honing in on grammar mistakes in our essays. معلم دارد روی اشتباهات گرامری در انشاهای ما تمرکز می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

‎ ‎ • لقب احترام آمیز / عنوان افتخاری ( اسم ) ‎ • احترام آمیز / افتخاری ( صفت ) ‎ • مبتنی بر احترام ( honorific system )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حوضچه یا حوضچه های گل و لای است. این حوضچه ها می توانند به طور طبیعی در اثر بارندگی یا سیلاب ایجاد شوند، یا به صورت مصنوعی برای مقاصد مختلف مانند باز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعاهای بزرگ و اغراق آمیز مطرح کردن مترادف های پرکاربرد: exaggerate ( اغراق کردن ) boast ( لاف زدن / با افتخار بیش از حد گفتن ) overstate ( بیش از ...

١