پیشنهاد‌های آزاده (١٣,١٢٧)

ستاره ی افتخار

( انجیل ) بنتشیبا ( مادر حضرت سلیمان )

دوزیست

خفاش ماهی

ژرفناپیما ( دستگاهی که با آن به ژرفای دریا می روند و مشتمل است بر تانک حاوی مواد سبک تر از آب و محفظه ی پولادین برای سرنشینان )

عمق سنج، ژرفاسنج

وزغ زهر ( آلکالوئید استروئید c13h42n2o6 که در غدد پوستی برخی قورباغه های مناطق حاره ی امریکا یافت می شود و بومیان آن را بر نوک پیکان های خود می مالید ...

پنبه ای، کرکی، نرم پنبه سان، نرم و پف کرده، پفکی

پنبه دانه، تخم پنبه

کلبه، مرغدان، اغل، کبوتر خانه

رعیت

رقص تند و شاد ( که طی آن رقصنده ها مرتب یار خود را عوض می کنند )

روستایی، کلبه نشین

کمربند پنبه

پنبه دم ( انواع خرگوش های بومی امریکا از جنس sylvilagus - دم کوتاه و نرمی دارند که زیر آن سفید است )

( جامه ی کشیشان ) جبه ی کوتاه

نخ پنبه

( مکانیک ) زبانه ی دو سر پرچ

دارای هم زمانی در طغیان اب

نوعی رقص دو نفری

روستایی ایرلندی که کلبه ای اجاره کرده است

( امریکا - خودمانی ) بد، بی ارزش، لعنتی

پارچه ی حوله ای ( که یک سوی آن پرز دارد )

لایه های نرم پنبه پنبه ی زده

شریک ( در ملک ) ، هم اجاره نشین

یکجور نیم چکمه

علف پنبه

شیرخشت ( انواع گیاهان جنس شیرخشت از خانواده ی گل سرخ یا rose )

روغن پنبه دانه

علف پنبه ( انواع گیاهان وحشی که نمای پنبه سان دارند )

پنبه رنگی ساز ( انواع حشرات نیم بال که غوزه ی پنبه را سوراخ کرده و پنبه را لک می کنند )

کنجار ( کنجاله ی ) تخم پنبه

تپه های کاتزولد در جنوب غربی ناحیه ی مرکزی انگلیس ( cotswolds هم می گویند )

گوسفند کاتزولد ( که پشم نرم و بلند دارد )

لپه دار

کوه های کاتیان ( بخشی از کوه زنجیرهای آلپ بین فرانسه و ایتالیا )

کیک پوشیده از شیره ی غلیظ

هم اجاره نشینی , اجاره اشتراکی

هوای کسی رو داشتن

بس کن دیگه لا مذهب

فحش نده / حرف رکیک نزن

بزن قدش پسر!

سرتو با پنبه می بره

هنگامی این عبارت را می توانید به کار ببرید که از قیافه کسی بدتان بیاید و تحمل دیدنش را ندارید.

داری رو اعصابم راه میری!

ولمون کن بابا! بی خیال ما شو

پنهانی عشق و حال کردن

تو یه احمق به تمام معنا هستی.

اینو خوب تو گوشت فرو کن. اینو خوب تو مخت فرو کن.

زود باش! یالا! یه تکونی به خودت بده.