پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٥٩)

بازدید
١٤,١٢٣
پیشنهاد
٠

دیگر نمی توانم صبر کنم.

پیشنهاد
٠

زحماتشان بالاخره به ثمر نشست.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درد را تحمل کردن

پیشنهاد
٠

او به سختی می توانست درد را تحمل کند.

پیشنهاد
٠

او هنوز بابت کاری که کرده ازش کینه دارد.

پیشنهاد
٠

پل می تواند بارهای سنگین را تحمل کند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او سه فرزند به دنیا آورد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شباهت داشتن به

پیشنهاد
٠

او شباهت چشمگیری به پدرش دارد.

پیشنهاد
٠

روی صدها پاکت نامه آدرسی یکسان نوشته شده بود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بچه به دنیا آوردن ( استفاده ی رسمی/ادبی )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وزن چیزی را تحمل کردن

پیشنهاد
٠

سرمایه گذاران نسبت به سهام تکنولوژی بدبین هستن.

پیشنهاد
٠

بازار در فاز نزولی قرار داره.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سعی میکنم بخاطر بسپارم

پیشنهاد
٠

واسه مربی خیلی سخت بود که تاب نخندیدن در یک گفتگوی دوستانه رو بیاره

پیشنهاد
٠

گاهی اوقات "تحمل" دیدن پیروانش را نداشت.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دارمش در ذهنم ممنون برای راهنمایی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همچنین لازم به ذکر است که. . .

پیشنهاد
٠

فکر کردن بهش هم نمیشه تحمل کرد.

پیشنهاد
٠

من توی یک روستای زبیا به دنیا آمدم

پیشنهاد
٠

برچسب ها دارای نمادی زرد و سیاه هستند

پیشنهاد
٠

سیاست های ملی که بر روی این مشکلات تاثیر می گذارند

پیشنهاد
٠

هر شرکت نیمی از هزینه های توسعه را متحمل می شوند

پیشنهاد
٠

او میترسید که دیگه قادر به تحمل درد نباشه

پیشنهاد
٠

پام درد می کرد و مطمئن نبودم که بتونه وزنم رو تحمل کنه و نگه داره

پیشنهاد
٠

بچه ها نمی توانستند تحمل کنند که ببینند والدینشان در حال جر و بحث کردن با هم هستند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه لحظه اجازه بدین ( چند لحظه صبر کنید تا من کارم تموم شه و الان میام خدمتتون )

پیشنهاد
٠

لطفاً صبر کنید تا توضیح بدهم.

پیشنهاد
٠

همه ی حرفامو زدم—دیگه تمومه!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دریافت شد. پایان مکالمه.

پیشنهاد
٠

همه ی حرفامو زدم—دیگه تمومه!

پیشنهاد
٠

ماموریت کامل شد. تمام و قطع.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او هیچ طلسمی را بکار نبرد

پیشنهاد
٠

او سرنوشت خود را به باد میسپارد ( رها می کند )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نگاتو جایی انداختن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رای دادن

پیشنهاد
٠

نمی توانی بدون خداحافظی بروی—این کار درست نیست!

پیشنهاد
٠

در برخی فرهنگ ها، بلند صحبت کردن در مکان های عمومی مناسب نیست.

پیشنهاد
٠

کارهای ساختمانی تمام نشده است، بنابراین هنوز نمی توانیم نقل مکان کنیم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تکالیف من تمام نشده است.

پیشنهاد
٠

در برخی کشورها، خوردن با دست چپ مناسب نیست.

پیشنهاد
٠

قطع کردن حرف کسی در حالی که صحبت می کند، مناسب نیست.

پیشنهاد
٠

مذاکرات تمام نشده است، و هر دو طرف هنوز در حال بحث درباره شرایط هستند.

پیشنهاد
٠

نمی توانی فقط بنشینی جای کس دیگری—این کار درست نیست!

پیشنهاد
٠

پوشیدن لباس غیررسمی در یک مراسم رسمی در جامعه بالا اصلاً مناسب نیست.

پیشنهاد
٠

در محیط های حرفه ای، نادیده گرفتن ایمیل های همکاران کار درستی نیست.

پیشنهاد
٠

ترک کردن مهمانی بدون تشکر از میزبان کار درستی نیست.

پیشنهاد
٠

دیگه تمایلی ندارم که مدام کنارت باشم اونم وقتی که به هیچ وجه قدرش رو نمی دونی

پیشنهاد
٠

ولی من اونقدرا هم خوب نشدم