پیشنهادهای آزاده (٢٤,٤٥٩)
جواب همیشه در معرض دید بود.
نیت های او واضح مثل روز بود.
دستورالعمل ها کاملاً واضح بودند.
تصمیم واضح و آسان برای گرفتن بود.
مه صبح برطرف شد
برف را از جلوی درب پاک کن
جاده الان باز است
از اینجا گورت را گم کن!
یک فضای باز برای فرود
آنها آن سرزمین را از خانواده اش پاک کردند clear= قلع و قمع و کشتار
او آگاه است که . . .
او آگاه است که . . .
او آگاه است که . . .
چشمان کاملا باز
زیر آسمان آبی بدون ابر تو مسکو، تو روز رژه May Day ، با هواپیماها اقداماتی برای پراکندگی ابرها انجام میدن که حتمن رژه، under clear blue skies برگزار ...
او آگاه است که . . .
زیر آسمان آبی بدون ابر
هواپیما آنقدر ارتفاعش را بالا برد که بدون تماس با درختان از روی آنها رد شد. clear=بدون تماس با چیزی از آن رد شدن
پایان خوشایند
او امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشت clear= از عهده چیزی ( کاری ) برآمدن
گلو صاف کردن ( اهم اهم )
پرش بدون اصابت
برای من بدیهی بود که او داشت دروغ میگفت
وجدان راحت
شما بایستی جاده رو از برف تمیز کنید.
یک خواننده بد میتواند اتاقی را ظرف چند دقیقه از مخاطب خالی کند.
از فاصله ی خیلی نزدیک به چشمان شفاف نگاه کرد.
برایم جایی خالی کرد تا بنشینم.
تا زمانی که آنها تلفن را قطع کردند. got off= پیاده شدن ، بیرون آمدن و قطع کردن ( تلفن، مکالمه )
وسط حرف ما نپر , ما داریم با هم صحبت میکنیم.
وقتی دشمنت داره اشتباه میکنه مزاحمش نشو
صدای زنگ تفکراتش را قطع کرد
دشت ساحلی توسط زنجیرهای تالاب های بزرگ قطع شده است دشت ساحلی با زنجیره ای از دریاچه های بزرگ قطع می شود.
بدون هیچی
نگران اتفاقات بد بودن/ حواس جمع بودن
بی هیچ زحمتی
نیازی نیست نگران چیزی باشی
من درباره اجازه دادن به بچه ها که تنهایی بیرون روند راحت نیستم.
او رفتار خیلی راحت و بی خیالی دارد.
ترسیدی ؟
او از بین ماشین های پارک شده رد شد و به سمت خیابان دوید.
مرز بین سوئد و نروژ
ما روزی دو بار از رم تا پاریس پرواز می کنیم.
مغازه برای ناهار بین ساعت 12 و 01 بسته است.
احساسات بد بسیاری بین آنها وجود دارد.
رابطه بین بیکاری و جرم و جنایت
آن وزنی بین نه تا ده کیلو دارد.
ما باید بتوانیم این موضوع را با هم مدیریت کنیم.
ما بین خودمان یک پیتزا خوردیم [ما با هم یک پیتزا خوردیم. ]
میزونی؟ حالت خوبه؟