پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٥٩)

بازدید
١٤,١٤٠
پیشنهاد
٠

جواب همیشه در معرض دید بود.

پیشنهاد
٠

نیت های او واضح مثل روز بود.

پیشنهاد
٠

دستورالعمل ها کاملاً واضح بودند.

پیشنهاد
٠

تصمیم واضح و آسان برای گرفتن بود.

پیشنهاد
٠

مه صبح برطرف شد

پیشنهاد
٠

برف را از جلوی درب پاک کن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جاده الان باز است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از اینجا گورت را گم کن!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک فضای باز برای فرود

پیشنهاد
٠

آنها آن سرزمین را از خانواده اش پاک کردند clear= قلع و قمع و کشتار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او آگاه است که . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او آگاه است که . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او آگاه است که . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چشمان کاملا باز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیر آسمان آبی بدون ابر تو مسکو، تو روز رژه May Day ، با هواپیماها اقداماتی برای پراکندگی ابرها انجام میدن که حتمن رژه، under clear blue skies برگزار ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او آگاه است که . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیر آسمان آبی بدون ابر

پیشنهاد
٠

هواپیما آنقدر ارتفاعش را بالا برد که بدون تماس با درختان از روی آنها رد شد. clear=بدون تماس با چیزی از آن رد شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پایان خوشایند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشت clear= از عهده چیزی ( کاری ) برآمدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گلو صاف کردن ( اهم اهم )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پرش بدون اصابت

پیشنهاد
٠

برای من بدیهی بود که او داشت دروغ میگفت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وجدان راحت

پیشنهاد
٠

شما بایستی جاده رو از برف تمیز کنید.

پیشنهاد
٠

یک خواننده بد میتواند اتاقی را ظرف چند دقیقه از مخاطب خالی کند.

پیشنهاد
٠

از فاصله ی خیلی نزدیک به چشمان شفاف نگاه کرد.

پیشنهاد
٠

برایم جایی خالی کرد تا بنشینم.

پیشنهاد
٠

تا زمانی که آنها تلفن را قطع کردند. got off= پیاده شدن ، بیرون آمدن و قطع کردن ( تلفن، مکالمه )

پیشنهاد
٠

وسط حرف ما نپر , ما داریم با هم صحبت میکنیم.

پیشنهاد
٠

وقتی دشمنت داره اشتباه میکنه مزاحمش نشو

پیشنهاد
٠

صدای زنگ تفکراتش را قطع کرد

پیشنهاد
٠

دشت ساحلی توسط زنجیرهای تالاب های بزرگ قطع شده است دشت ساحلی با زنجیره ای از دریاچه های بزرگ قطع می شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدون هیچی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نگران اتفاقات بد بودن/ حواس جمع بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی هیچ زحمتی

پیشنهاد
٠

نیازی نیست نگران چیزی باشی

پیشنهاد
٠

من درباره اجازه دادن به بچه ها که تنهایی بیرون روند راحت نیستم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او رفتار خیلی راحت و بی خیالی دارد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترسیدی ؟

پیشنهاد
٠

او از بین ماشین های پارک شده رد شد و به سمت خیابان دوید.

پیشنهاد
٠

مرز بین سوئد و نروژ

پیشنهاد
٠

ما روزی دو بار از رم تا پاریس پرواز می کنیم.

پیشنهاد
٠

مغازه برای ناهار بین ساعت 12 و 01 بسته است.

پیشنهاد
٠

احساسات بد بسیاری بین آنها وجود دارد.

پیشنهاد
٠

رابطه بین بیکاری و جرم و جنایت

پیشنهاد
٠

آن وزنی بین نه تا ده کیلو دارد.

پیشنهاد
٠

ما باید بتوانیم این موضوع را با هم مدیریت کنیم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ما بین خودمان یک پیتزا خوردیم [ما با هم یک پیتزا خوردیم. ]

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

میزونی؟ حالت خوبه؟