پیشنهادهای آزاده (١٥,٠٤٥)
a natural seaman
specially designed for him
prepare an opening in a wall for a window
متحرک سازی بریده
نواحی بریده شده
نقطه مشخص / زمان مشخص
بهم زدن رابطه با کسی
افتخار کردن به کسی
به پایان رساندن کاری
مسئول بودن
با کسی حل و فصل کردن
تفنگ بادی
( حشره شناسی ) شفیره آور، شفیره گذار، عروسک آور، نوچه زا
مرحله شاگردی
شاگرد گرفتن درس خصوصی دادن
خود سازی خود نمایی
توله سگ مانند
خود سازی خود نمایی
عروسک گردان
متحرک ساز عروسک
طراحی عروسک
ساختن عروسک
فیلم عروسکی
خیمه شب بازی
دریچه جدا شو
متحرک سازی عروسک فیلمهای عروسکی
دولت پوشالی
بدن فوق العاده
گوهرسنگ پدیده ای سنگ جواهری که در مقابل نور، یک پدیده نوری خاص و ویژه مانند ستاره نمایی، درخشش موجی یا بازی رنگ را ارائه می دهد.
unusually strong memory abilities
یاغی گری، گردن کشی
محو به سفیدی
state of having lost color
بندان محو کننده
محو کردن ( صدا ) - کاستن - کم شدن صدا - محو تدریجی
دارای رنگ ثابت
کشت میکروبی
کشت پنبه
پرورش یا تربیت زنبور
region dominated by one or several similar cultures
مروارید مصنوعی، مروارید پرورشی
مدار علامت مدار ارتباطی یکسو یه ای که اطلاعات مربوط به کنترل برنامه را حمل می کند .
( جنوب غربی ایالات متحده ) تپه ای که یک سوی آن شیب تند و سوی دیگرش شیب ملایم دارد
بیلیاردبازی کن
گنج سنج
نشخوار کننده
( technology ) new product that is put on the market and sold as friendly cute or cuddly so that one feels like pinching its "cheeks"
( گیاه شناسی ) توپی ( چند گونه گیاه جنس gnaphalium از خانواده ی composite که برگ های پنبه پوش دارد )
چاره جویی کردن
گنجه، صندوق خانه