پیشنهادهای آزاده (١٥,٠٤٥)
بغل کردنی، دوست داشتنی
consequently
( در مدارس ) ناظم
پارکینگ با نگهبان
represented in court
قسم خوردن به مقدسات
برین - دو رشته بسیار ظریف سازنده فیبروئین ابریشم
فتیله پیچ غلتکی
بدون شراب
water cleaned through a filtering process
چوک پالایه پیچک هسته آهنی که در سیستم پالایه ی منابع تغذیه استفاده می شود و ضمن عبور دادن جریانهای مستقیم امپدانس بالایی را در برابر جریانهای متناو ...
انواع ویروس ها ( چون آنقدر ریز هستند که از هر پالونه یا صافی رد می شوند )
فیلتر های پس تاکید
one of two chief judges on the isle of man
office or position of chief justice on the isle of man
تقویت زدایی فرایندی برای کاهش شدت نسبی بسامدهای شنیداری بالا قبل از بار تلید آنها با این عمل، اثر پیش تقویت این بسامدها در محل فرستنده، که به منظور ...
شبکه ی تقویت زدا پالایه ی مقاومتی - خازنی که سیگنالهای پیش تقویت شده را به شکل اولیه ی خود بر می گرداند.
believed it to be his responsibility
copy improperly
incorrect duplication
بد ترجمه کردن ترجمه غلط کردن
incorrectly translated
بانو دریاها
woman in charge of a household
این عبارت به معنای “کمی احمقانه” و عذرخواهی برای یک اشتباه کوچک است. آخ، عیبی نداره، چیزی نشد!
مومانند
خط بسیار باریک خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی نازک کاری درخوشنویسی خط نازک وسربالایی درنوشتن
طاس، بی مو
پارچه مویی ( که برای روکش مبل به کار می برند )
formation of cracks in the wall of a structure as a result of faulty construction
( گیاه شناسی ) ماشک گل خوشه ای راسته: باقلاسانان تیره: باقلاییان زیرخانواده: باقالی ها
از روی بی گناهی
شایستگی سرزنش
بیگناهی
repeat offender
حرکت اجباری
مقدار مجاز
تفاوت مجاز
being permissible
سرعت مجاز
سطح مجاز
انحنای مجاز
خطای مجاز
بار مجاز
نیروی مالش مجاز
relaxed approach that allows a great deal of freedom
daring and liberal behavior
قانون ـ فقه : اباحه اِباحه ( به عربی: إباحَة ) از ریشهٔ �بَوح� و �بُؤوح� به معنی اجازه دادن است و به فعلی گفته می شود که بر اِتیان و ترک آن، پاداش و ...
قانونی که مردم را بکردن کاری مخیر کند ولی موظف نکند
طرف شوته