نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
documentary exhibits: [حقوق] مستندات، پیوستها
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley line: imaginary line along the length of ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tacking up catch: [نساجی] جغجغه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drafting zone: [نساجی] منطقه کشش - ناحیه کشش ( در ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley head: [زمین شناسی] رأس دره - بخش بالایی ی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tackler tuner overlooker: [نساجی] مکانیک - مکانیک تنظیم کننده ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drafting system: [نساجی] سیستم کشش - قسمت کشش در ماش ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley gutter: [عمران و معماری] ناودان بام
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draftily: in a drafty manner
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley glacier: [عمران و معماری] یخچال دره ای
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draft wave: [نساجی] موج کششی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley fogging: [سینما] مه آلودگی جانبی [در صدای اپ ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draft tube: [عمران و معماری] قیف - لوله خروجی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley floor: [عمران و معماری] کف دره
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draft script: [سینما] پیش نویس تصویرنامه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley fill method: [معدن] روش دره پرکنی ( معادن روباز ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draft printing: printing of rough copies
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley dam power plant: [زمین شناسی] نیروگاه مخزنی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
frock coat: double breasted long coat worn by m ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley cross section: [عمران و معماری] نیمرخ عرضی دره
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gateway page: [کامپیوتر] صفحه دروازه ای
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley bottom: [زمین شناسی] کف دره، بستر دره.
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley board: [عمران و معماری] تخته زیر آبروی کنا ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley or side moraine or valley or side or valley or side: [زمین شناسی] یخرفت جانب دره ای، یخر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley braid or anabranch or anabranch: [زمین شناسی] نوار دره
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley axis: [زمین شناسی] محور دره
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley spring: [عمران و معماری] چشمه دره ای
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley iceberg: [زمین شناسی] کوه یخ دره ای - یک کوه ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley glacier or glacier or glacier or valley glaciers: [زمین شناسی] یخسارهای دره ای
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley floor side strip: [زمین شناسی] نوار جانبی کف دره - سط ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley storage: [زمین شناسی] ذخیره دره ای الف ) ح ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley shoulder: [زمین شناسی] شانه دره - سطح یک سنگ ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley train: [عمران و معماری] یخ آبرفت دره ای
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valletta: capital city of malta family name
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ordained rabbi: someone who has completed rabbinica ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
killer frost: سرمای محصول کش
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grateful dead: famous american rock and roll band
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tack room: اتاق مجاور اصطبل ( که زین و برگ و غ ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley wall: [زمین شناسی] دیواره دره - سراشیبی ط ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tackle about something: درباره ی موضوع ناخوشایند ( یا جدی و ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lowest common denominator: مورد قبول یا فهم اکثریت مردم عامه ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley terrain: [خاک شناسی] دره آبرفت یخچالی
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley drift: [زمین شناسی] یخرفت دره ای - مواد بر ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
valley cotton: [نساجی] پنبه با الیاف بلند که در آم ...
٤ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ooze away: vaporize, be used up
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ooze leather: چرم مخملی، جیر
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pure error: [آمار] خطای محض
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
red winged blackbird: a North American blackbird, the mal ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wisent: ( جانورشناسی - امروزه تقریبا معدوم ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wise use: intelligent usage smart utilizatio ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wiserite: [زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمی ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wise men of the east: wise men who came from the east to ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wise men of gotham: fools, simpletons, idiots ( from th ...
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wise saying: پند، حکمت
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wise saw: ضرب المثل
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acrimonious debate: bitter dispute
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fertility measurement: [آمار] اندازه گیری باروری
٤ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fertility soil: [خاک شناسی] حاصلخیزی خاک
٤ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in no wise: no way, absolutely not
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll always remember: من همیشه … را به خاطر خواهم داشت
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m off to bed: من می رم بخوابم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll never forget: من هیچ وقت … را فراموش نمی کنم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s bedtime for me: وقت خوابمه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i remember correctly: اگر درست خاطرم باشد…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i promise that i’ll: قول می دم که…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as far as i can recall: تا جایی که یادم است…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i swear i’ll: قسم می خورم که…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a vague recollection of: از … خاطره مبهمی ( در ذهن ) دارم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i won’t: هرگز … را انجام نمی دهم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s on the tip of my tongue: نوک زبانم است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no matter what happens i’m going to: فرقی نداره که چه اتفاقی بیفته. به ه ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come hell or high water i’ll: حتی اگه زمین به آسمون بره، من…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i really should: من واقعا باید…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry i’m late: ببخشید دیر کردم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my alarm didn’t go off: ساعتم زنگ نخورد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bus was late: اتوبوس دیر اومد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the traffic was terrible: ترافیک وحشتناک بود.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i couldn’t find a parking spot: نتونستم جای پارک پیدا کنم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got lost coming here: وقتی میومدم اینجا گم شدم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was tied up in a meeting: تو یه جلسه گیر کرده بودم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a bit slow: او کمی کند است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could we get the check please: میشه لطفا صورت حساب رو بگیریم؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the temperature’s dropping: دمای هوا در حال کاهشه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’re on the right track: در مسیر درستی هستید.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a complete idiot: او یک احمق تمام عیار است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m full: سیرم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s freezing: هوا یخ بندونه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve almost got it: تقریبا ( میشه گفت ) از پسش براومدی.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a complete idiot: او یک احمق تمام عیار است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a little chilly: یه کم سرده.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t give up: تسلیم نشو!
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop channel surfing: از بالا و پایین کردن کانال ها دست ب ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a bit slow: او کمی کند است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s drizzling: بارون نم نم میباره.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can do it: از پس انجامش برمیای
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s really dumb: او واقعا خنگ است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
check the tv guide: تله تکست رو ببین.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s pouring: داره بارون میاد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you did great: ترکوندی!
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s the season finale: آخرین قسمتشه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s really dumb: او واقعا خنگ است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got caught in a downpour: زیر رگبارهای شدید گیر افتادم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there are too many commercials: تبلیغات زیادی داره.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not happy about this: من از این موضوع راضی نیستم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think the rain’s letting up: فکر کنم بارون بند اومد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i love this show: من عاشق این برنامه هستم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m sorry but this is unacceptable: متاسفم ولی این قابل قبول نیست.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m running on fumes: باتریم تموم شده. ( کنایه از این که ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve already seen this episode: قبلا این قسمت رو دیدم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not very satisfied with: من از … راضی نیستم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m running on empty: باتریم تموم شده. ( کنایه از این که ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t stand it when: نمی تونم تحمل کنم وقتی که …
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can hardly keep my eyes open: چشمام داره بسته میشه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is this on sale: آیا … تخفیف خورده؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s quite reasonable: کاملا مقرون به صرفه است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go cold turkey: ترک ناگهانی یک عادت یا رفتار
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s brilliant: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d appreciate it if you could: ممنون میشم اگه …
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll take it: می خرمش.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s a good deal: معامله ی خوبیه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
age is just a number: سن فقط یک عدد است
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s really sharp: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you take credit cards: کارت اعتباری قبول می کنید؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to interrupt but: ببخشید که حرفتون را قطع می کنم ولی…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a real bargain: واقعا مفته.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d like to return this: می خواهم این رو پس بدم/ تعویض کنم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excuse me – could i talk to you for a minute: ببخشید. می تونم یک دقیقه باهاتون حر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s very bright: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was dirt cheap: خیلی ارزونه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let’s grab a bite to eat: بیا یه لقمه بزنیم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you have a minute: یه دقیقه وقت داری؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s very bright: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s nice and warm today: هوا امروز خوب و گرم است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how about eating out tonight: چطوره امشب بیرون غذا بخوریم؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s absolutely boiling: هوا خیلی گرمه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could i jump in here: میتونم یه چیزی بگم؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a smart cookie: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we’re having a real heat wave: با یه موج گرمی واقعی طرف هستیم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i brought some snacks: یه کم تنقلات خریدم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry – i just want to say that: متاسفم. فقط می خواستم بگم که…
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a smart cookie: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sun’s really strong today: خورشید امروز تمام زورش رو می زنه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this soup is delicious: این سوپ خوشمزه است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may i have a word: میشه یه حرفی بزنم؟ ( رسمی )
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s a genius: اون نابغه است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s hot and humid: امروز گرم و شرجیه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could i have another helping of: می توانم یه کم دیگه … داشته باشم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that was a nice try: تلاش خوبی بود. ( وقتی کسی تلاش زیاد ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s a genius: اون نابغه است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we’re expecting some winter weather: انگار زمستونه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll have: … می خورم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s a real improvement: این واقعا یک پیشرفت واقعی است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sure to bundle up: حتما لباس گرم بپوش.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he lived to a ripe old age: تا سنین پیری زندگی کرد.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is that clear: روشنه؟/ واضحه؟ ( بیشتر برای دستور ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not a walk in the park: خاله بازی نیست که!
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m afraid you’re mistaken: متاسفانه فکر کنم دارید اشتباه می کن ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to get in shape: روی فرم آمدن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the final call for flight 800: این آخرین اطلاع رسانی برای ( مسافرا ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where can i find: کجا می تونم … پیدا کنم؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need a little help: کمی به کمک نیاز دارم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have one’s cake and eat it too: هم خدا را می خواهد هم خرما را
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is the purpose of your trip: هدف تون از سفر چیه؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve got it wrong: اشتباه متوجه شدی.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m just browsing: فقط دارم نگاه می کنم. ( وقتی قصد خر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you help me out: میشه کمکم کنی؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it cost a fortune: خیلی گرونه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stretch your limits: موانع رو کنار بزن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s all wrong: کاملا اشتباهه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m looking for: دنبال … می گردم.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you give me a hand: میشه کمکم کنی؟ ( بیشتر برای کارهای ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can’t afford it: نمی تونم ( همچین پولی رو ) پرداخت ک ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in tip top shape: توپ توپ بودن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s really sharp: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how much is this: قیمت … چنده؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you spare a couple minutes: ممکنه چند دقیقه ای وقت بذاری؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s a bit pricey: یه کم گرونه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in the soup: در هچل افتادن
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s brilliant: اون واقعا باهوشه
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you do me a favor: میشه یه لطفی در حقم کنی؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pigfucker: کسی که با خانم های خیلی خیلی چاق را ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s spot on: خودشه!
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s no spring chicken: او جوان و خام نیست.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anyone can do it: هر کسی می تونه انجامش بده.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your flight leaves from gate 15: پرواز شما از گیت ۱۵ حرکت می کنه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
could you explain: میشه لطفا توضیح بدید؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
calm before storm: آرامش قبل از طوفان
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve nailed it: زدی توو خال!
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s wise beyond her years: خیلی بیشتر از سنش می فهمه.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there’s nothing to it: کاری نداره.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your seat number is 8f: شماره صندلی شما ۸F است.
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you understand what i’m saying: می فهمی چی می گم؟
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’ve hit the nail on the head: زدی توو خال!
٥ روز پیش