آزاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spittoon: تف دان

جدید ١٥ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic aliphatic compound: ترکیب آروماتیک

جدید ١٦ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic hydrocarbon: هیدروکربن آروماتیکی ( معطر )

جدید ١٦ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic hydrocarbo: هیدروکربن آروماتیک یا معطر

جدید ١٦ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic vinegar: محلول سرکه و کافور

جدید ١٦ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromaticity: اروماتیسه ( درجه حلقوی بودن )

جدید ١٦ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random number seed: کاوش تصادفی

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random processing: دست یابی تصادفی

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random probing: پردازش تصادفی

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromaticness: smell, scent

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

randomizing: تصادفی کردن

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatically: by smell

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random number generator: مولد عدد تصادفی

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic herbs: spices, plants added to food for fl ...

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random number: عدد تصادفی

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random sample: narrow selection of items that to e ...

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aromatic compound: ترکیب آروماتیکی ترکیب حلقوی ترکی ...

جدید ١٧ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random file: پرونده تصادفی، فایل تصادفی

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random event: پیشامد تصادفی

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random distribution: توزیع بی نظم، توزیع تصادفی

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random digit dialing sampling method: روش نمونه گیری با شماره تلفن تصادفی

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random access channel: کانال با دسترسی اتفاقی

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random noise testing: آزمایش نویز

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random access device: دستگاه قابل دسترس اتفاقی

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random access discrete address system: [برق و الکترونیک] سیستم آدرس

جدید ١٨ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random censoring: [آمار] سانسور تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random causes of variation: [ریاضیات] علل تصادفی تغییرات

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random balance design: [آمار] طرح متعادل تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random assignment transmitted oriented: [برق و الکترونیک] تخصیص اتفاقی مبتن ...

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random aspects: [ریاضیات] جنبه های تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random accessibility: [پلیمر] دسترسی تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

randomized block design: [ریاضیات] طرح بلوکی تصادفی شده

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random wire antenna: [برق و الکترونیک] آنتن سیمی تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random rubble fill or quarry or run fill or quarry or run fill: [زمین شناسی] سنگریز با سنگ شکسته

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random process: فرآیند تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random number generation: تولید اعداد تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random logic: منطق تصادفی

جدید ١٩ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random effects: [علوم دامی] اثرات تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random draw: [آمار] قرعه کشی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random digits table: [ریاضیات] جدول اعداد تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random digit dialing: [آمار] تلفن زدن تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random digit: [ریاضیات] رقم تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random determinant: [آمار] دترمینان تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random current: [ریاضیات] جریان تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

random coefficient regression: [آمار] رگرسیون با ضریب تصادفی

جدید ٢٠ دقیقه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

جدید ١ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٨ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patagonia: ناحیه ای در جنوب ارژانتین و شیلی

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patrilineal: وابسته به دودمان پدری

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patience of hunger: طاقت گرسنگی

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patten: کفش چوبی

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pathologic: وابسته به اسیب شناسی

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paterfamilias: بزرگ خانواده

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paten: سینی

جدید ١٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trypanomosiasis: [علوم دامی] تریپانوموز انگل های جنس ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tryian purple: [نساجی] رنگ ارغوانی باستان

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trychomoniasis: [علوم دامی] ترکوموناز

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

try one'a patience: check to see how much one can toler ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tryingly: in a manner that is trying, annoyin ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

try to do the impossible: try to do what cannot be done

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

try and came: کوشش کنیدکه بیاید

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trylko: [نساجی] لیف مصنوعی تریلکو ( نخ خیاط ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tryptamine: [علوم دامی] تریپتامین یک آلکالوئید ...

جدید ١٧ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

try his fortune: check to see what his fate will be

جدید ١٧ ساعت پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smilingly: لبخند زنان

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smiler: لبخند زن

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smile on: extend a warm welcome to

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smile played on his lips: تبسم بر لبانش بوسه میزد

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smilodon: اسمیلودون، یک جنس از گربه سانان دند ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smilodon populator or smilodon or smilodon: اسمیلودون، یک جنس از گربه سانان دند ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smilodon fatalis or smilodon or smilodon: پاپیولی تور یا اسمیلودون منهدم کنند ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smirch: ننگ، لکه، کثافت، لکه دار کردن، خوار ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smirch his fair name: ruin his reputation, give him a bad ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cathedra: مسند یا صندلی اسقف در کلیسا

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catalase: کاتالاز ( آنزیمی که در بافت ها و خو ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catastasis: مقدمه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catechu: کاد ( ماده ی سخت و قهوه ای رنگی که ...

١ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house organ: مجله یا نشریه ای که بین کارمندان یک ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house of assembly: مجلس ایالتی

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

houseleek: تره فرنگی

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

houseroom: جا، اطاق

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

houselights: چراغ های تالار

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house physician: ( هتل و بیمارستان و دانشگاه و غیره ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

housecoat: لباس خانه، لباسی که زنان در خانه می ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

housewifely: وابسته به اداره ی خانه، کدبانویی، خ ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

housemother: زن صاحب خانه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

housetop: سقف، بام خانه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house of god: church, temple

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house of ill fame: فاحشه خانه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house of delegates: مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

house raising: خانه سازی تعاونی

١ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toughy: ادم خشن

٣ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foothill: دامنه ی کوه

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foot brake: ( دوچرخه و غیره ) ترمز پایی

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footpace: راه روی

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footcloth: قالیچه، پای انداز

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footway: footpath

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footslog: پا کوفتن، با صدا راه رفتن

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footlights: چراغ های جلو و کف صحنه

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footmark: جای پا، اثر پا، رد پا

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footpad: راهزن پیاده

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footlocker: چمدان قفل دار

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footy: پادار، دارای پا

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footsore: دچار درد پا

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foot fault: ( تنیس ) پاگذاری روی خط

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foot and mouth disease: تب آفتی

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footboy: نوکر

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foot candle: واحد روشنایی برابر تابش نور در یک ف ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footstalk: ساق

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foot pound: فوت ـ پوند

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footling: ( عامیانه ) بی اهمیت

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footworn: ازپای افتاده

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagrammable: able to be diagramed

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagram of a function: نمودار تابع

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagram of connection: نمودار اتصال

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagrame: نمودار - نمودار خطی

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagrammatic map: نقشه نموداری

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagrammatic section: بخش نمودار

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagrammatic sign: تابلوی تصویری

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diagrammatize: represent by a diagram

٤ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakeful: گوش بزنگ

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakeing: بیدار

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wake island: atoll in the north pacific ocean

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wake formation: تشکیل موج ضربه

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakeboarder: person who rides a wakeboard

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakeby distribution: توزیع ویک بای

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakefieldite: نوعی کانی - فرمول شیمیایی: YVO4

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakeful night: sleepless night

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakefully: with alertness

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wake robin: گل شیپوری

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wakefield: شهر وایک فیلد ( در شمال و مرکز انگل ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

waker: بیدار کننده

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not in that sense: نه به آن معنا

٦ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead to the world: ( عامیانه ) کاملا خواب، غرق خواب

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nanofarad: [برق و الکترونیک] نانو فاراد یک هزا ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on duty: سر کارم سر شیفتم سر خدمتم

٤ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recursive algorithm: [کامپیوتر] الگوریتم بازگشتی

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurvate: برگشته

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurring payoff: income from interest earned on inve ...

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lordy: خدا جون

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

got a spine: قاطع بودن اراده قوی داشتن شخصیت ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

romanticist: هنرمند رومانتیک

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memory bank: بانک حافظه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memory capacity: گنجایش حافظه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memory cycle: چرخه ی حافظه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memory chip: تراشه ی حافظه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memory access time: مدت دستیابی به حافظه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

memory map: نقشه حافظه

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ditto mark: این نشان : " ( که برای احتراز از تک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dittography: تکرار اشتباهی

١ ماه پیش

مدال‌های آزاده