پیشنهادهای عاطفه موسوی (٤,٤٤٦)
Rebellion
محلی که قایق ها تعمیر و یا نگهداری میشن
Distracted
Alarm clock
چیز الکی . چیز قلابی
Garble
مامور اجرای وصیت
داستان . حکایت
مرکز توانبخشی
Leafy
Hospitable Accommodating
I've stretched out
Compunction Remorse My conscience pricked me Scruple Sting of conscience
Whittle
دلخراش و ناخوشایند
غیر خالصانه
Bedeviled گریبانگیر =plague
I fancy sthهوس چیزی رو کردم
بحث کردن و فکر کردن سیاحت کردن و گشت و گذار کردن
Turmeric
That food didn't agree with me اون غذا بهم نساخت
Virtuous
عفت
گریبان گیر کردن Be beset : گریبانگیر شدن
ندادن
ساده و بدون امکانات ( شرایط زندگی و . . . )
برنتابنده تفاوت ها
که پس از آن
Sensibility قابلیت درک احساسات Sensibilities احساسات
Listless
Spool
ماسوره
اعلام شده . پذیرفته
پیرو عموم بودن
Hula hoop
برجی که از بالا به صورت مارپیچی سُر میخوری میای پایین
خوشمزه . خوشبو . خوش صدا
Squirt
بخار
اذیت کردن . آزار دادن
بدجنس وحشی ظالم شرور خشن
See through
به جا آوردن
؟Can you put sb on please
تاقچه
abstemious
آزردگی . ناراحتی
نقطه ضعف weakness نقطه قوت strength
ناراحت و دلخور
دلخوری . ناراحتی.